محصولی جهت نمایش وجود ندارد دیگر دسته بندی ها را مشاهده کنید
محصولی جهت نمایش وجود ندارد دیگر دسته بندی ها را مشاهده کنید
تکامل شیوه تیراندازی
قبل از دانستن در مورد گلولههای امروزی، مفید است تا در مورد آنچه پیش از آن بوده بدانیم. شیوه تکامل اسلحههای گرم در طول قرنها تاثیر مستقیمی بر تکامل مهمات داشته است.
تغییرات در گلوله و پرتابهها در طول قرنها و به آرامی انجام گرفت و بالطبع شیوه و فرآیند شلیک هم خیلی آرام تکامل یافت. در آغاز اسلحهها برای کارکرد نیازمند سه جزء اساسی بودند: پرتابه، پودر باروت و خرج منفجره. این اجزا در طول صدها سال و به آرامی دچار تغییر شدند.
تفنگ فتیلهای
اولین پیشرفت در شیوه شلیک تفنگ در نتیجه یافتن راهی برای یکپارچهسازی خرج درون سلاح بوجود آمد. به منظور انجام این کار، تفنگهای فتیلهای اولیه دارای یک تکه فلزی بشقابی شکل در انتهای لول تفنگ بودند که فلش پان (مخزن یا سینی پودر) نام داشت. فلش پان یک روزنه کوچک داشت که آن را به قسمت انتهای لوله و به محل نگهداری پودر متصل میکرد. مقدار کمی از پودر باروت داخل فلش پان قرار میگرفت و در زمان آتش زدن باقیمانده پودر را مشتعل می کرد که در نتیجه باعث پرتاب گلول از تفنگ میشد.
به جهت بهبود دقت و تسریع فرآیند شلیک، مرحله اشتعال پودر در فلش پان با اختراع تفنگ فتیلهای جدید آسانتر و سادهتر شد. این نوع تفنگ دارای «مکانیزم» اولیهای بود که فرآیند شلیک را در اسلحههای دستی تسریع میکرد. با استفاده از این نوع تفنگ، دیگر تیرانداز نیازی به نزدیک کردن کبریت روشن به فلش پان برای اشتعال پودر نداشت و مکانیزم جدید این کار را خودبخود انجام میداد. این پیشرفت باعث آزاد شدن هر دو دست برای ثابت نگهداشتن اسلحه شد و از همه مهمتر به تیرانداز اجازه داد با هر دو چشم روی هدف تمرکز کند.
تفنگ فتیلهای در اوایل قرن ۱۵ معرفی شد و دارای یک گیره فلزی خمیده و ماری شکل (به شکل حرف S) همراستا با بدنه اسلحه با عنوان «flash pan» بود. مارپیچ قادر بود یک کبریت در حال سوختن را نگهداری و زمانی که اهرم کشید میشد، کبریت را پایین و به داخل فلش پان بکشد تا پودر را مشتعل سازد. با پیشرفت طراحی، فنر به flash pan اضافه شد و آن را عقب میکشید و بجای آن از ماشه استفاده شد تا فنر را رها سازد و کبریت را مستقیم داخل فلش پان بفرستد.
تفنگ چخماقی (Flintlock)
تقریبا ۲۰۰ سال طول کشید تا تفنگ فتیلهای پیشرفت کند. اولین تفنگ چخماقی واقعی توسط یک فرانسوی به نام مارین لو برجیس ساخته شد که آن را برای لویی هشتم طراحی کرده بود. تفنگهای چخماقی، تپانچه و تفنگهای لوله بلند جزء سلاحهای اصلی ارتش آمریکا و انگلیس بین سالهای ۱۶۶۰ تا ۱۸۴۰ بودند.
تفنگ چخماقی با توسعه تفنگ فتیلهای به شیوههای مختلف ساخته شد. اول از همه دیگر روشن کردن شعله لازم نبود و جای آن را یک جرقه ساده گرفت. جرقه توسط مارپیچ ایجاد میشد که دارای یک سنگ آتش زنه یا چخماق بود. فلش پان با یک مخزن کوچکتر یعنی پرایمینگ پان یا «پان اولیه یا چاشنی» جایگزین شد که مقدار کمتری از پودر باروت را نگه میداشت. پان اولیه مانند فلش پان از طریق یک روزنه به بدنه انتهایی متصل بود که باقیمانده پودر در آن قرار داشت. یک تکه فولای کوچک با نام فریزن در بالای پان چاشنی نصب شد؛ با چکاندن ماشه، چخماق با ضربه به سطح فولادی جرقه ایجاد میکرد که باعث اشتعال پودر در انتهای بدنه میگشت.
چاشنی ضربتی (The Percussion Cap)
باز هم ۲۰۰ سال طول کشید تا جهشی در فنآوری باعث پیشرفت در شیوه شلیک در اسلحهها شد. قدم بعدی در تکامل شیوه شلیک توسعه «چاشنی ضربه یا ضربتی» بود. کلاهک ضربتی در حول سال ۱۸۳۰ و به دنبال کشف فولمینات ، ترکیب شیمیایی و قابل انفجار حساس به اصطکاک، توسعه داده شد. بخاطر حساسیت بالا به اصطکاک، ترکیبات فولمینات مانند جیوه و پتاسیم با کوچکترین ضربه منفجر میشود. از این رو طراحی قطعه فولادی به همراه سنگ آتشزنه در تفنگهای چخماقی جای خود را به ترکیب شیمیایی حساسی داد که از شیوه قبلی قابل اعتمادتر بود.
چاشنی
کلاهکهای ضربتی در واقع سیلندرهای مسی یا برنجی بودند که یک سر آنها باز بود و سر دیگر با ترکیبات فولمینات پر میشد. سیستم مارپیچ در تفنگهای فتیلهای و چخماقی دوباره دستخوش تغییر شد و بصورت چکشی در آمد. پان اولیه یا چاشنی برداشته شد و با کمی تغییر بصورت نوکی برجسته در انتهای بدنه یعنی محل اتصال کلاهک ضربتی تعبیه شد. انتهای برجسته دارای یک روزنه کوچک برای ورود جرقه به کلاهک ضربتی به منظور اشتعال پودر در لوله بود. مکانیزم چکشی با عقب کشیدن، تفنگ را آماده شلیک میکرد؛ سپس با چکاندن ماشه، چکش با جهش به جلو و ضربه به کلاهک ضربتی باعث ایجاد جرقه در خرج منفجره میشد.
کلاهکهای ضربتی تنها برای ۵۰ سال رایجترین مکانیزم شلیک بود. از این مکانیزم در ارتشهای کل دنیا استفاده شد و در مقایسه با طراحی چخماقی در آب و هوای خیس و مرطوب قابل اعتمادتر بود. در حالی که از این مکانیزم برای مدت کوتاهی استفاده شد، با این وجود کلاهک ضربتی شتابدهنده اصلی برای دستیابی به بالاترین پیشرفت در فنآوری مهمات یعنی «فشنگ مستقل و کامل» بود.
تفنگ برنو چیست؟
تفنگ برنو که به VZ. 24 معروف است، مدت کمی پس از جنگ جهانی اول توسط کشور چکسلواکی سابق یا جمهوری چک امروزی ساخته شد. VZ به معنای کلمه “مدل” در زبان چکی بوده و عدد ۲۴ به منظور سال ساخت و طراحی آن یعنی سال ۱۹۲۴ است. تفنگ برنو که تا سال ۱۹۴۲ در جمهوری چک تولید میشد، دارای ۴.۲ کیلوگرم معادل ۹.۳ پوند وزن و ۱۱۰۰ میلیمتر معادل ۴۳ اینچ طول است. ۵۹۰ میلیمتر یا به عبارتی ۲۳ اینچ از طول این تفنگ را لوله برنو تشکیل داده است. درجه بندی مگسک تفنگ برنو از ۵۰ متر تا ۲۰۰۰ متر متغیر است. فشنگهای مورد استفاده برای تفنگ برنو دارای ابعاد ۹۲.۷*۵۷ میلیمتر میباشند.
یکی دیگر از ویژگیهای تفنگ برنو، داشتن سرنیزه ۳۰۰ میلیمتری است. بدنه این تفنگ که شامل قنداق و روکش میشود، از چوب گردو تهیه شده که باعث افزایش دوام تفنگ برنو شده است. یکی از تفنگهای معروفی که بسیار شبیه به تفنگ برنو است، تفنگ آلمانی موزر ۹۸ است. برد اسلحه برنو یا VZ.24، حدود ۳۰۰۰ متر بوده و ۸۳۰ متر در ثانیه، میزان سرعت خارج شدن فشنگ از دهانه تفنگ است. کشورهای زیادی از تفنگ VZ. 24 استفاده کردهاند که لیست زیر نمونهای از این کشورها میباشد.
تاریخچه تفنگ برنو
همانطور که بالاتر به آن اشاره کردیم، تفنگ برنو از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۴۲ توسط کشور چک طراحی و ساخته شده است. در همین حین بیش از ۱۰۰ هزار تفنگ برنو به سایر کشورها توسط جمهوری چک سابق صادر شده است. به طور مثال، در زمانی که اسپانیا دچار جنگ داخلی شده بود، حدود ۴۰ هزار تفنگ برای نیروهای جمهوری خواه این کشور فرستاده شده است. یکی دیگر از مشتریان این اسلحه کشور چین بوده که حدود ۲۰۰ هزار اسلحه برای استفاده در جنگ جهانی دوم توسط این کشور خریداری شده است. از تفنگ برنو در جنگها مختلفی از قبیل جنگ چاکو، جنگ اکوادور-پرو، جنگ داخلی اسپانیا، جنگ دوم چین و ژاپن، جنگ جهانی دوم، جنگ داخلی چین و … استفاده شده است.
جنگ چاکو
یکی از جنگهای تمام عیاری که در تاریخچه تفنگ برنو ثبت شده، جنگ چاکو است. جنگ چاکو، جنگی بود که در سال ۱۹۳۲ بین کشورهای بولیوی و پاراگوئه رخ داد و تا سال ۱۹۳۵ نیز ادامه داشت. علت اصلی وجود این جنگ اختلافی بود که بر اثر پیدا شدن نفت در منطقهای در شمال گرن چاکو واقع در آمریکای شمالی، ایجاد شد. یکی از اصلیترین سلاحهایی که در جنگ چاکو مورد استفاده قرار گرفت، تفنگ برنو بوده که کشور بولیوی در مقابل پاراگوئه از آن استفاده کرد. بولیوی حدود ۱۰۱ هزار تفنگ VZ. 24 را از چک خریداری کرد. در حین جنگ، کشور پاراگوئه بسیاری از این تفنگها را به غنیمت گرفت و علیه کشور بولیوی آنها را مورد استفاده قرار داد.
جنگ جهانی دوم
جنگ جهانی دوم از سری جنگهایی بود که کشورهای زیادی را از جمله ایران درگیر کرد. در این جنگ حدود ۱۰۰ میلیون نفر جان باختند که تقریبا نیمی از آنها شهروندان عادی بودند. به همین علت این نبرد به نام مرگبارترین نبرد تاریخ بشریت نامیده شد. زمان رخ داد این جنگ بین سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۵ میلادی بوده است. بعضی از افراد معتقدند که در اصل این جنگ در سال ۱۹۳۹ با حمله نازیها به جمهوری لهستان رخ داده است و پس از آن کشورهای فرانسه و بریتانیا نیز به آلمان اعلام جنگ کردند. در همین حین آلمانها، چکسلواکی را اشغال کرده و تعداد زیادی از تفنگهای برنو را تصاحب کردند. پس از اشغال این کشور توسط آلمانها تمامی کارخانهها نیز به دست آنها افتاد. بیشترین استفاده از تفنگ برنو در جنگ جهانی دوم، توسط دو کشور رومانی و آلمان بوده است.
یکی از ویژگیهای تفنگ برنو قدرت بالای آن است. سربازانی که در جنگ از این تفنگ استفاده میکردند، قابلیت آن را داشتند تا از فاصله ۱۵۰۰ متری دشمنی را هدف بگیرند و با یک شلیک او را نابود کنند. در همین جنگ، سربازان برای آنکه بتوانند راحتتر دشمنان را نابود کنند، دوربینی را بر روی آن نصب کردند و این تفنگ را به یکی از بهترین تفنگهای تک تیرانداز تبدیل کردند. رخ دادن این حوادث در تاریخچه تفنگ برنو سبب آن شد تا شرکت آلمانی تبار موزر، همچنان این تفنگ پر قدرت را تولید کند.
تاریخچه تفنگ برنو در ایران
ایران نیز یکی از کشورهایی بود که در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، تفنگ برنو را خریداری کرد. تعداد اسلحههای VZ.24 خریداری شده توسط کشور ایران در سال ۱۹۲۹، چیزی حدود ۳۰ هزار تفنگ بوده است. پس از آن، در سال ۱۹۴۰ ایران با کمک کشور چکسلواکی، آغاز به احداث کارخانه تولید اسلحه برنو با لولههای کوتاهتر کرد. در سال ۱۹۴۱ که زمان سرنگونی رضا شاه بود و درست پس از حمله روسها و انگلیسها به ایران، بسیاری از اسلحههای برنو موجود در ایران، به دست افراد شورشی افتاد. بعد از سرنگونی رضا شاه، ارتش ایران از اسلحه آمریکایی M1 به جای تفنگ برنو استفاده میکردند. امروزه بیشترین استفاده از تفنگ برنو در ایران توسط عشایر برای شکار و یا توسط تیراندازان حرفهای برای انجام مسابقات تیراندازی است.
علت نام گذاری تفنگ برنو
علت معروفیت اسلحه VZ. 24 به برنو، به زمانی بر میگردد که کشور آلمان، چکسلواکی را اشغال کرد و شرکت اسلحه سازی موزر آغاز به ساخت کارخانههای اسلحه سازی در شهر برنو کرد. در آن زمان ایران مشغول به خرید اسلحههای ساخته شده در کارخانههای شهر برنو بود و بعد از آن، این اسلحه در ایران به نام تفنگ برنو شناخته شد.
گالری تفنگ برنو
پس از یک ماه رأی گیری در وبسایت F&S ، در بین کارتریج ها ۰۶-۳۰. قهرمان شد ، خوب ، ما هم حدس زدیم (آیا هیچ شکی وجود داشت؟) بنابراین ، ما از سردبیر اسلحه های F&S ، دیوید ای. پتزال ، خواستیم تا تجربه ۵۷ ساله خود را با این کارتریج و محبوبیت باورنکردنی آن – تا امروز ، بیان کند.
David E. Petzal
اولین باری که من با یک اسلحه ۰۶-۳۰. شلیک کردم در سپتامبر ۱۹۶۳ بود ، دیکس ، نیوجرسی در مسابقه شرکت کرده بودم .من یک اسلحه ۱ M- را از یک گروهبانیکم بنام هوستون قرض گرفته بودم ، او رفیق خوبی بود ( موضوعی که لزوما با گروهبان یکم بودن سازگاری ندارد.) من با آن اسلحه شلیک کاملا تخصصی انجام دادم. این شلیک اولین آشنایی من با اسلحه ۶/. بود. این اسلحه ساخت ان زمان بود. همیشه این اسلحه تولید می شود.
محبوبیت و معروفیت اسلحه ۰۶-۳۰. نسبت به ۱۱۴ سال وجود و حضور آن در صحنه های مختلف موضوع مهم و سرگرم کننده ای نیست. این اسلحه همیشه در میان پنج سلاح برتر شکار قرار داشته و دارد. طبق وبلاگ چاک هوکس، ۲۶۹ بار فشنگ گذاری برای آن اسلحه از نظر اقتصادی به صرفه نمی باشد. تنها دور مسابقه هایی که برای وی در نظر گرفته شده اند ۳۰۸/. و ۲۲۳/. می باشند. تولید نظامی؟ به گفته سرلشکر لووین اچ کمپل، که از ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۸ فرمانده ارتش بوده است، ایالات متحده ۲۵,۰۶۵,۸۳۴,۰۰۰ گلوله مهمات با کالیبر ۳۰/. بین سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ تولید کرده است. این شامل مهمات برای اسلحه ۱ M- بسیار وحشتناک و بی فایده می باشد و اسلحه های لوله کوتاه و سبک M2 ، را می توان به راحتی مدنظر قرار داد که بیشتر از آن ۲۵ میلیارد گلوله به اضافه فشنگ های مورد نیاز۰۶-۳۰. بوده است. این میزان تولید فشنگ فقط مربوط به جنگ جهانی دوم است. در دوران جنگ جهانی اول و کره نیز تولید این فشنگ هم وجود داشته است.
چرا این اسلحه در طولانی مدت، اینقدر محبوب شده است؟ تا حدی به این دلیل می باشد که هر اسلحه نظامی سبکی که از نظر نظامی استاندارد تلقی میگردد، عملاً یکدوره موفق و طولانی مدت تجاری را تضمین می کند. اما چیزهای دیگری غیر از این موارد وجود دارد.
همه ۰۶-۳۰ را امتحان کنید
با دل و روده این ۰۶/. هر کاری می خواهید انجام دهید. برای دفع حیوانات مزاحم مختلف بسیار بزرگ است و برای شکارهای بزرگ بسیار کوچک است، اما هر دو کار را به صورت کاملا ماهرانه ای انجام میدهد. هدفی به اسلحه ۰۶/. بدهید و آن را روی زمین بگذارید ، با سرعت به دنبال ان می رود. گرانسل فیتز ۲۸ رکورد شکار بزرگ آمریکای شمالی را به خود اختصاص داد، او این کارهای موفقیت آمیز را در دهه های ۱۹۳۰ و ۴۰ با داشتن یک اسلحه ۰۶-۳۰. انجام داده بود نه چیز دیگری.
۰۶-۳۰. ، دارای یک ویژگی دیگری هم هست که فکر می کنم به طور تصادفی این ویژگی بدست آمده است: این اسلحه در حد و اندازه ای است که یک شکارچی با تجربه متوسطی می تواند در مقابل پس زدن گلنگدن از عهده آن برآید. فکر نمی کنم طراحان آن زیاد به پس زدن گلنگدن اهمیت داده باشند. آنها فقط چیزی می خواستند که بتواند با اسلحه لوله کوتاه ۷/۹۲ میلی متری آلمانی رقابت کند و اگر این اسلحه هنگام شلیک به سربازان پیاده نظام ما لگد بزند، خیلی بد خواهد بود. شلیک یک گلوله ۱۶۵ پوندی با سرعت ۲۸۰ fps از تفنگ ۸ پوندی ۰۶-۳۰ لگدی در حدود ۲۰ فوت پوند پس زدگی ایجاد می کند که یک شکارچی معمولی، که تمرین زیادی هم نکرده است، می تواند از پس آن برآید.
برای بیان این موضوع با اندکی تفاوت، اجازه دهید از کتاب آگارد، فین، به طور خاص، بنام اسلحه و شکار نقل قول هایی داشته باشم آنهم از صفحه ۲۲۳، تا واقعاً ارزیابی دردناک در مورد این موضوع را بخوبی درک کنیم.
آقای آگارد، در صورتی که کتاب او را نخوانده باشید، یک شکارچی حرفه ای آفریقایی بود که از تجربه کافی و عقل سلیم به اندازه دهها نویسنده اسلحه برخوردار بود. وی نوشته بود: “فشنگ ۰۶-۳۰. قوی ترین کارتریج کوچکی است که به طور معمول می توان آن را در یک تفنگ کوتاه و مفید ۸ پوندی قرار داد.”
اگر برای لانگ رنج بدنبال ۳۰۰مگنوم هستید و یا برای بازده بالا و خوش دستی بدنبال s338، نیاز دارید تا یک اسلحه ۹ پوندی به همراه داشته باشید یا وحشت ناشی از فشار نوک لوله اسلحه را تحمل کنید، در غیر این صورت به شدت آسیب می بینید. بعد از اینکه هزینه این تحمل رنج و مشقت استفاده از این سلاح را پرداخت کردید، از تفنگ های ۸ پوندی با لوله های ۲۲ اینچی قدردانی خواهید کرد .
من فکر می کنم شکوه و عظمت اسلحه ۰۶-۳۰. زمانی بر من آشکار شد که در سال ۲۰۰۰ به نامیبیا رفته بودم. زمانی که من از آفریقا و بدون اسلحه ۳۳۸/. خود آفریقا را بدون مبتلا شدن به مالاریا ترک کردم آنهم بدلیل نداشتن قرص های مالاریا فقط اسکناس های ۲۰ دلاری برای رشوه دادن برایم باقی مانده بودند. اما این بار من جرأت کردم و یک خشاب ۰۶/ را با گلوله های بسیار خوب ۱۸۰ گرینی وینچستر که سالم و بدون اشتباه هستند پر نموده بودم. به سمت حیوانات زیادی شلیک کردم که همه آنها با یک دور تیراندازی به زمین افتادند و تنها تفاوتی که بین ۳۰/۰۶ و ۳۳۸، مشاهده کردم این بود که خیلی کمتر دست پاچه شده بودم.
۰۶-۳۰ در مقایسه با مگنوم ها
یک شکارچی متوسط در یک مسابقه بزرگ با اسلحه ۰۶-۳۰. در مقایسه با یک اسلحه شکاری با گلوله کالیبر بزرگ ۳۰.
دیو هرتو
اسلحه ۰۶-۳۰. موافقان و مخالفان خود را داشته است. المر کیت پیشرو در میان این گروهها می باشد که عادت به استفاده از آن اسلحه را نداشت. باب هیگل، که واقعا” ویژگی های مختص به خودش داشت، تا حد زیادی به این اسلحه و توانایی های آن ایمان داشت. هردو سلاح دندان های شکاری خود را در عصر شکوفایی گلوله های روتن بریده بودند چون که اسلحه ۰۶-۳۰. از ویژگی های دیگر اسلحه قوی و دور برد برخوردار نبود. کیت آموخته بود که بهتر است از یک گلوله سنگین مثلاً ۲۵۰ گرین استفاده کند
هاگل جالب تر است و من از او نقل قول می کنم زیرا او بیشتر از آنچه که در خواب می بینیم در مسابقات شکار بزرگ شرکت می نموده است وی در کتاب خود (Game Loads and Practical Ballistics for the American Hunter)، که در سال ۱۹۷۸ منتشر شده بود، هاگل موارد زیر را به طور کلی در مورد همه فشنگ های اسلحه نوشته بود:
(این همه استفاده از یک تفنگ برای همه چیز) چه چیزی را ثابت می کند؟ شاید بیشتر از آنچه فکر می کنید……. اگر از اسلحه مناسبی استفاده کنید، شلیک خوبی خواهید داشت، وقتی زمان شلیک فرا می رسد خونسرد باشید و بدانید که گلوله را در کجا قرار دهید که بیشترین نتیجه را خواهد داشت، با هر فشنگ بار گذاری شده خوب، می توانید کنار بیایید.
به این معنا نیست که هر یک از این فشنگ ها یک سرو گردن از سایر فشنگ ها بالاتر قرار می گیرد و کارهایی را انجام می دهد که هیچ فشنگ دیگری نمی تواند انجام بدهد.
بعضی از شکارچیان این باور کورکورانه را در مورد یک فشنگ خاص یا چندین فشنگ در ذهن خود دارند. آنها معتقدند که اسلحه ۰۶-۳۰. بیش ترین میزان تنوع فشنگ که تاکنون برای همه نوع کاربردی تولید شده است را دارد، از شکار خرگوش گرفته تا شکار خرس قطبی… نکته مهم در مورد همه این موارد این است که اگر شما قصد دارید از یک فشنگ برای شلیک در همه سبک کلاسهای شکارو در هر شرایط استفاده کنید، باید محدودیت های خود را درک کرده و انتظار نداشته باشید که عملکرد قابل اعتمادی فراتر از آن محدودیت ها را، داشته باشد …
ترجیح خود هاگل برای یک تفنگ دور برد با استفاده از یک اسلحه قوی مش بورن ۷ میلی متری، ۳۳۸/. و یا استفاده از اسلحه ویزربی ۳۴۰/. می باشد.
باب در سال ۲۰۰۵ این کار را انجام داد و من خیلی کنجکاو خواهم شد که بدانم درباره تجهیزات امروزی ما چه نظری دارد. هردو، هم المر کیت و هم خود وی یک مولفه اصلی و مهم را در این معادله نادیده گرفته بودند: خود شکارچی. بیشتر شکارچیان در مسابقات بازی های بزرگ، شلیک بدی دارند. به آنها یک اسلحه قوی شکاری مگنوم بدهید، و تیراندازی آنها از بد به وحشیانه می رسد. ضمن اینکه ۰۶-۳۰به شنوایس شما هم آسیب نمی زند .
.۲۷۰ Winchester vs .30-06 Springfield
به خوبی همیشه
من یک دسته از سلاح های ۰۶-۳۰. دارم، اما یکی از آنها در ذهنم مانده است. یک اسلحه با قنداق چوبی با اکشن ریمینگتون که توسط جو باللیکی، در کارولینیای شمالی ساخته شده است که ترکیبی نادر از یک تفنگ ساز با استعداد و یک هنرمند خیال پرداز و خوش ذوق می باشد. معمولاً اگر جو برای شما یک تفنگ درست می کرد، با دیدن چوب خیره کننده اش شگفت زده می شدید، تزئینات و ارایش عجیب و غریب و تعداد زیادی موج های کوچک و بسیار زیبا و با شکوه در قنداق چوبی اسلحه داشتید که نشان میداد وی چه اسلحه ساز خوش ذوقی می باشد.
این تفنگ یک وانیلی ساده بود. چوب بدون شکل از چوب گردو یا ترکیب فلزی . زیبایی ذاتی عالی داشت. خطوط آن زیبا بود و مانند تمام تفنگ های جو، یک میکروگرم از وزن اضافی را تحمل نمی کرد. برای استفاده در هر زمان بسیار دقیق بود ( ۷۵۰/. تا ۱ اینچ طول داشت ). من آن را در سال ۱۹۸۷ هنگامی که دچار حمله مغزی شده بودم ، فروختم ، و اگر هر کسی که مالک آن باشد تمایل به فروش مجدد آن داشته باشد ، کافی است که مبلغ مورد نظرش را اعلام نماید.
چگونه بحث را جمع کنیم؟ اینطور:
فین آگارد: “(۰۶) تقریباً روی هر چیزی به زیبایی کار می کند.”
تونسند ویلن “برای همه بازی های آمریکای شمالی اسلحه ۰۶-۳۰. بسیار خوب است و هرگز اشتباه تلقی نخواهد گردید .”
سرهنگ ویلن در سال ۱۹۶۱ نوشته بود هیچ چیز تغییر نکرده است.
این فقط به نظر من نیست ، نزدیک به ۶۰ سال است که تیراندازان را در میدان های مختلف در امریکای شمالی تماشا کرده ام. همچنین به کسب راهنمایی از شکارچیان حرفه ای در افریقا پرداخته ام .
نوشته شده توسط Damon Cali
باور همگانی بر این است که تیراندازی در بادهای روبرو یا بادهای پشت میتواند چالش برانگیزتر از تیراندازی در باد قوی مشابهی باشد که از چپ به راست میوزد. اما آیا این باور درست است؟ در صورت وزشِ سخت باد از چپ به راست و در مقایسه با باد مشابهی که به صورت شما میوزد، مطمئناً گلوله بیشتر منحرف خواهد شد، اینطور نیست؟ بیایید به آنچه اتفاق می افتد نگاهی دقیقتر بیندازیم.
مسئله «عمودی بودن» نیست
یک باور غلط رایج این است که بادهای روبرو یا پشت به دلیل انحراف عمودی که ایجاد میکنند، سخت هستند. بله، این موضوع درست است که باد روبرو نسبت به شرایط بدون باد موجب اصابت گلوله با شدتی کمتر میشود و باد پشت ضربه شدیدی را ایجاد میکند. علت آن ساده است: از بُعدِ گلوله باد روبرو به معنای جریان هوا با سرعت بیشتری در اطراف آن است. بنابراین گلوله به دلیل افزایش جریان هوا نیروی پسار (Drag) بیشتری را تجربه خواهد کرد. این افزایش در میزان نیروی پسار همانند داشتن یک BC خالی از هوا است، بدین معنی که این نیرو موجب کاهش سرعت گلوله و برخورد ضعیف آن میشود. عکس این موضوع برای باد پشت صادق است. کاهش نیروی پسار باعث اصابت شدید میشود.
بنابراین اگر این موضوع مشکلی را ایجاد نمیکند پس چرا در خصوص چگونگیِ تأثیر شدید باد روبرو/پشت به صورت عمودی شرح داده شده؟ دلیل سادۀ آن اندازۀ بسیار کم تغییر است. بیایید نگاهی به یک نمونه از تیراندازهای کلاس F بیاندازیم که Berger 185gr Juggernauts را در ۱۰۰۰ یارد شلیک میکنند. سرعت معمول برای یک تفنگ کلاس F که به این ترتیب تنظیم شده است ممکن است ۲۷۵۰ fps باشد. در ادامه اعداد عمودی بر اساس محاسبهگر Bistic Ballistic آورده شدهاند:
بدون باد Drop10 mph، باد روبرو Drop10 mph و باد پشت Drop335.7″338.5″333.0″”
بنابراین تغییری به میزان ۱۰ مایل در ساعت (mph) در باد روبرو/پشت منجر به تغییر ارتفاع در ۱۰۰۰ یاردیِ به اندازه یکی دو کلیک میشود. این مسئلۀ چندان مهمی نیست.
مثلثات
اگر ریاضیات را دوست ندارید، میتوانید این بخش را نادیده بگیرید. فقط کافیست جهت پی بردن به اصل نکته به قسمت شبیهسازی مراجعه کنید. در غیر این صورت به خواندن ادامه دهید.
بنابراین اگر مسئله عمودی بودن نیست، چرا تیراندازی در باد پشت سخت است؟
ابتدا، باد را به عنوان بُرداری در نظر بگیرید. بردار دارای اندازه و جهت است. سرعت مثالی ساده از بردار است که برای تعریف آن باید از سرعت و جهت آگاه باشید. سرعت باد یک بردار است.
بردارها را میتوان از طریق جادوی مثلثات به مؤلفههایی تقسیم کرد. به این معنی که یک بردار باد در زاویهای نسبت به تفنگ را میتوان به دو بردار معادل و عمود تقسیم کرد که یکی امتداد خط دید تیرانداز و دیگری مستقیماً طرف دیگر را نشان میدهد. اندازۀ این دو بردار با مثلثات تعریف میشود همانطور که در زیر نشان داده شده است.
از لحاظ فیزیکی میتوان بردار زاویهدار را با دو بردار عمود جایگزین کرد و نتیجه یکسانی را بدست آورد. این روند به ما امکان میدهد خط مؤلفه سایت را نادیده بگیریم (همانگونه که در بالا توضیح داده شد) و تنها روی مؤلفههای کناری (یا باد کناری) که مسئول انحراف باد هستند، تمرکز کنیم. در این قسمت به چگونگی انجام کار پرداخته نمیشود اما بهتر است بدانید که این روند به اندازۀ بردار باد کناری مرتبط است.
حال بیایید نگاهی بیندازیم به این مسئله که چگونه اندازۀ بردار باد کناری با تغییر جهت باد تغییر میکند.
هنگامی که جهت باد مستقیماً به سمت پهلو باشد، میتواند در هر حالت چند درجه حرکت کند و این موضوع تغییر چندانی در اندازۀ بردار بادهای کناری ایجاد نخواهد کرد.
از طرف دیگر، هنگامی که بادهای روبرو یا پشت چند درجه به هر طرف حرکت میکنند، تغییر بزرگتری را در اندازهۀ بردار باد کناری مشاهده خواهید کرد.
این امر به دلیل وجود رابطه ریاضی ساده بین جهت زاویه باد و اندازۀ بردارهای مؤلفه باد است:
مؤلفه باد کناری = سرعت باد × سینوس (زاویه باد)
مؤلفه باد روبرو = سرعت باد × کسینوس (زاویه باد)
به همین دلیل یک باد با دو دریفت مشترک در ۳۰ درجه رخ میدهد و نه ۴۵ درجه. سینوس ۳۰ درجه ۵/۰ است.
همۀ آنچه در بالا به صورت پیچیدهای توضیح داده شد به این نکته اشاره دارد که در مقایسه با باد کناری غالب، انحراف باد نسبت به تغییرات در جهت باد و در یک باد غالب روبرو یا پشت حساسیت بیشتری دارد.
شبیهسازی
برای نشان دادن بازخورد این تأثیر، من برنامهای نوشتم که صدها «شلیک» منفرد را از طریق یک محاسبهگر بالستیک اجرا میکند. در عین حال این محاسبهگر ورودیهای مختلف را نیز تغییر میدهد. Applied Ballistic یک کالای تجاری دارد که میتوانید آن را خریداری کنید و کار مشابهی را تحت عنوان تجزیه و تحلیل WEZ (Weapon Employment Zone) انجام میدهد. اگر کنجکاو شدهاید، نرم افزار AB Analytics آنها را بررسی کنید. من از نرم افزار آنها در این مقاله استفاده نکردم، اما اساساً همان کار را انجام میدهد.
من دو شبیهسازی هر کدام با صد «شلیک» انجام دادم. در یک حالت باد روبروی غالب با سرعت ۱۰ مایل در ساعت وجود دارد که از شلیکی به شلیک دیگر با چند درجه و به میزان اندک تغییر میکند. در حالت دیگر، جهت غالب باد به سمت کنار و با همان تغییر شلیکی به شلیک دیگر در جهت باد است. برای جهت مایلِ ریاضی، جهت باد از توزیع طبیعی با انحراف استانداردِ ۳ درجه پیروی میکند. فکر میکنم که این یک شبیهسازی نسبتاً خوب از باد ملایمی است که به طور مداوم به چپ و راست یا جلو و عقب حرکت میکند.
کلیه پارامترهای دیگر برای هر دو مورد یکسان است: یک Berger 185 Juggernaut که با سرعت ۲،۷۵۰ fps در ۱۰۰۰ یاردی شلیک شده است.
توجه داشته باشید که در حالتی که باد کناری میوزد، مرکز «گروپ» ما ۷۵/۷ MOA به سمت راست است و کمی تغییر در جهت باد منجر به انحراف با گسترهای از حدود ۶/۷ تا ۷۵/۷ MOA میشود. منظور من از «مرکز» تأثیرات در زمانی میباشد که باد دقیقاً در ۹۰ درجه است. عرض گروپ ما حدود ۱۵/۰ MOA است.
در حالتی که باد روبرو میوزد مرکز گروپ ما در MOA صفر از میزان تلاطم باد است. اما به این نکته توجه کنید که عرض آن چقدر زیادتر است. این عرض تقریباً ۲/۰ MOA است که بیش از ۱۰ برابر عرض گروپ باد کناری میباشد. به خاطر داشته باشید که در هر دو مورد تغییر در جهت باد دقیقاً یکسان و تنها تفاوت جهت باد غالب است.
نکته قابل توجه این است که انحراف عمودی ناشی از تغییر تأثیر شدید در هر دو حالت مدلسازی شده است و میتوانید ببینید که چرا آن را نادیده میگیریم. جالب اینجاست که تغییر عمودی در حالتی که بادهای کناری میوزند بیشتر است. دلیل آن نیز همان مثلثات است. هرچند این موضوع به دلیل تأثیر بسیار کم چندان اهمیتی ندارد. همچنین به تفاوت عمودی بین دو گروپ که تا حدی کم است توجه داشته باشید.
حال بیایید راجع به این موضوع که ایجاد یک گروپ با عرض ۲ MOA روی امتیازهای کلاس F شما چه تاثیری خواهد داشت، کمی فکر کنیم. با توجه به اینکه حلقه ۱۰ حدود ۱ MOA عرض دارد، این حالت خیلی جالب نیست. مجدداً هر شبیهسازی ۱۰۰ شلیک میباشد که در آن تنها متغیری که از شلیکی به شلیک دیگر تغییر میکند جهت باد با کمی نوسان است.
بنابراین، در واقع این موضوع که شلیک در باد روبرو نسبت به باد کناری سختتر است درست میباشد و این به دلیل افزایش حساسیت تنظیمات تلاطم باد نسبت به تغییرات کوچک در جهت باد است و به خطوط عمودی ارتباطی ندارد.
نکته کاربردی
تیراندازان میتوانند از این اطلاعات برای دستیابی به دقت بیشتر هنگام تیراندازی در بادهای روبرو یا پشت استفاده کنند. هنگامی که به شرایط نسبتاً پایداری دست مییابید، تمایل به شلیک سریع خواهید داشت. در صورت وجود باد کناریِ قوی میتوانید از تغییر جهتهای جزئی چشم پوشی کنید و تا زمانی که سرعت ثابت به نظر میرسد به شلیک ادامه دهید. اما هنگام وزش بادهای روبرو یا پشت تهاجمی عمل نکنید. هر تکان ناگهانی جزئی اهمیت دارد، بنابراین باید دقت کرده و بر اساس شرایط با احتیاط عمل کنید.
دامون کالی یک تیرانداز تفنگ high power است که در حال حاضر در نبراسکا زندگی میکند.
محاسبه پایداری ژیروسکوپی پرتابه
با استفاده از این محاسبه گر ، میزان شیب ریل تفنگ و میزان تغییر فاصله دوربین با لوله تفنگ ناشی از شیب ریل را محاسبه کنید، به عنوان مثال با این محاسبه خواهید دانست که با استفاده از ریلی با شیب ۲۰ MOA دوربین شما نسبت به لوله به چه میزان تغییر ارتفاع خواهد داشت و برای این محاسبه باید لبه بیرونی تیوب دوربین در سمت لنز شیئی را تا لبه جلویی ریل دوربین اندازه گرفته و به همراه میزان شیب ریل در محاسبه گر زیر قرار دهید . همچنین می توانید با اندازه گیری دستی این تفاوت ارتفاع به شیب ریل بر مبنای MOAپی ببرید .
از این محاسبه گر استفاده کنید تا بدانید دوربین تفنگ و ترکیبی از درپوش لنز و پایه دوربین و ریلی که استفاده می کنید باعث برخورد دوربین با لوله تفنگ می شود یا خیر
سرعت تاخیر پرتابه حاصل تفریق سرعت در خلا از میانگین سرعت واقعی است که برای دستیابی به بهترین ساچمه برای تیراندازی در باد کاربرد دارد
نقطه شبنم دمایی است که در آن، هوا با استفاده از بخار آب، اشباع شده است. در واقع با سرد کردن هوا در فشار ثابت، به دمایی میرسیم که در آن، هوا توسط بخار آب (حالت گاز آب مایع) اشباع شده است، به این دما، دمای نقطه شبنم میگویند. نقطه شبنم کاربرد بسیار زیادی در محاسبات تیراندازی دارد.
مسابقه بنچ رست ۷۵ یارد ۲۶ دی ۱۳۹۹
باشگاه تیراندازی شاتین واقع در مجموعه ورزشی شهید قاسم سلیمانی ( مهام سابق )
احداث باشگاه شاتین:
باشگاه تیراندازی با تفنگ بادی شاتین در سال ۱۳۹۶ با سرمایه گذاری آقای آرمین خودرنگ در مجموعه ورزشی مهام سابق احداث گردید .
مسافت های تیراندازی :
این باشگاه دارای دو رنج ۲۵ متر و ۷۵ یارد می باشد و دارای ۱۶ میز ۲۵ متر و ۸ میز ۵۰ متر می باشد که ۶ میز آن امکان تیراندازی به مسافت ۷۵ یارد (۶۸.۵ متر) را دارند .
رنج ۷۵ یارد باشگاه شاتین
رنج ۲۵ متر باشگاه شاتین
کانال ایزوله باشگاه شاتین ( مخصوص تست های تیراندازی ) – در حال احداث
این کانل به طول ۵۰ متر و به صورت زیر زمینی می باشد و برای تست های تیراندازی و کالیبراسیون انواع دوربین تفنگ و تهیه منحنی پرتابه کاربرد دارد
دفتر مدیریت باشگاه شاتین
کافی شاپ باشگاه ، محلی برای استراحت و میتینگ های تیراندازان
فروشگاه شاتین :
انواع تجهیزات تیراندازی از قبلیل تفنگ بادی ، ساچمه های ایرانی و خارجی ، عینک و گوشی تیراندازی ، انواع دوربین های تک و دو چشمی ، دوربین تفنگ ، بادنما و بادسنج ، رست و دوپایه های تفنگ ، انواع سیبل های تفنگ های فنری و pcp برای مسافت های مختلف ارائه می شود .
هزینه ورودی :
هزینه ورودی در باشگاه شاتین شامل محدودیت زمانی برای استفاده از خط تیراندازی نمی باشد و هر میز که مورد استفاده قرار گیرد شامل یک هزینه ورودی می باشد .
رقم نرخ ورودی باشگاه شاتین، (خط بنچ رست) ۸۰ هزار تومان
هزینه شارژ مخزن:
در باشگاه شاتین تنها مخازن استاندارد و کامپوزیت شارژ می شوند
شارژ کپسول خالی ۱۵۰ هزار تومان وکپسول تا ۹ لیتر ، نیمه پر ، ۷۰ هزار تومان خواهد بود
مدیریت و کارکنان باشگاه:
آقای آرمین خودرنگ مدیر باشگاه و فروشگاه تفنگ بادی شاتین و اسپانسر ادوار مختلف مسابقات تیراندازی
آقای بهنام طالبی حسابدار فروشگاه شاتین
سالن ۱۰ متر تیراندازی ISSF
باشگاه شاتین علاوه بر تیراندازی تفریحی و اهداف میدانی (بنچ رست و فیلدتارگت) دارای سالن ۱۰ متر و مربیان مجرب برای آموزش تیراندازان در همه رده های سنی می باشد.
سالن ۱۰ متر باشگاه شاتین
مربیان آموزش تیراندازی ۱۰ متر در باشگاه شاتین :
آقای کیومرث خسروانی مربی تیراندازی باشگاه شاتین
خانم آرمیکا ۷ ساله از شاگردان مستعد تیراندازی باشگاه شاتین
قهرمان دور اول مسابقات باشگاه شاتین در رده سنی نونهالان
تماس با باشگاه و فروشگاه شاتین
لوکیشن مسیریابی باشگاه شاتین
گالری تصاویر باشگاه شاتین
مسابقه بنچ رست کلاس لایت ورمینت IRBR بصورت غیر متمرکز و انفرادی برگزار می گردد
هزینه ثبت نام (۷۰.۰۰۰ تومان) و در زمان حضور در باشگاه اخذ می گردد
تیراندازان با مراجعه به دفتر باشگاه شاتین سه کارت بنچ رست مهر شده تحویل می گیرند و در پایان به دفتر باشگاه تحویل می نمایند
زمان تمرین در اختیار تیراندازان می باشد ولیکن طبق قوانین مسابقات برای هر کارت صرفا ۲۰ دقیقه زمان وجود دارد
نظارت بر اجرای مسابقه نیز به صورت غیر حضوری و از طریق دوربین های باشگاه صورت می گیرد ولیکن هدف اصلی تفریح و رقابت در شرایط فعلی بوده و بنا بر اعتماد می باشد
باشگاه تیراندازی شاتین
مسابقه بنچ رست ۵۰ متر انجمن بنچ رست IRBR در دو کلاس امتیازی و گروپ با حمایت باشگاه و فروشگاه تجهیزات تیراندازی مهر اسپورت برگزار می گردد