اهمیت تناسب ساچمه و گلوله با لوله تفنگ
اهمیت تناسب ساچمه و گلوله با لوله تفنگ
July 3, 2018 by B.B. Pelletier
بخش اول
خلاصه
من این گزارش را به چند دلیل مینویسم. مهمترین دلیل این است که همه شما خوانندگان به دقت در تیراندازی علاقهمند هستید، و موضوع امروز بخش مهمی از آن است. دیروز Hank از من پرسید آیا Daisy 499 میتواند به یک سلاح خشاب خور تبدیل شود. در اینجا نظر او و پاسخ من را میخوانید.
سوال درباره مکانیسمهای تغذیه و دقت در تفنگ BB…
۴۹۹ بهعنوان یک سلاح بسیار دقیق تفنگ (تفنگ ساچمهای) ثبت شده است و یک تفنگ سینگل شات (تک گلوله) است. با توجه به اینکه احتمال ندارد BBهای فولادی در خشاب دفرمه شوند، و با یک آهنربا در موقعیت خود قرار میگیرند، آیا علت فنی وجود دارد که ۴۹۹ بتواند یا نتواند به یک خشاب تغذیه تبدیل شود؟
به نظر میرسد که لودینگ و ساچمه گذاری از سر تفنگ کمی ناخوشایند است.
Hank
این لوله تنگ، دلیل از سر پر شدن است. آیا میدانستی که Harry Pope تفنگهای تهپر خود را ساخت تا گلولهها از سر پر شوند؟ به یک دلیل متفاوت بود، اما آنها تفنگهای تهپر از سر پر شونده نامیده میشدند.
گفتم، فکر میکنم یک خشاب، کاربردی است. اما اسلحه هدف معمولا تک گلوله است، بنابراین حدس میزنم Daisy هرگز نیازی به خشاب ندارد. اگر در دهه ۱۹۹۰ با آنها بحث نمیکردم، ۴۹۹ را به عموم نمیفروختند. آنها فکر نمیکردند مردم برای آن پوب بپردازند، و از واکنش حیرتزده شدند.
B.B.
وقتی این پاسخ را به او دادم، دریافتم که پرسشهایی را در بر خواهد داشت، بنابراین امروز میخواهم درباره تناسب گلوله با لوله تفنگ، که در دنیا ما بیشتر اوقات تناسب ساچمه با لوله تفنگ است، بحث کنم. ابتدا- آنچه که درباره Harry Pope (بیش از یک قرن بهعنوان سازنده دقیقترین لوله تفنگ در جهان شناخته شده است) گفتم صحت داشت. او تفنگهای تهپر را ساخت که گلولههای آنها از سر بارگیری میشدند و لوله را به جلوی گلوله بارگیری شده که در گلولهخور بود فشار داد. این فرآیند زمان طولانیتری نسبت به پر کردن ساده یک گلوله طول کشید، اما Pope نشان داد که میتواند ۱۰۰ بار پر و در مدت ۱۳۰ دقیقه شلیک شود. امروز آهسته بهنظر میرسد، اما توجه داشته باشید که سرعت این رقابتها تند نبوده است.
اگر شما یک تفنگ تهپر بارگیری از سر Pope سفارش دادید، با آن آغازگر گلوله[۲] – همراه با یک سر لوله false، یک پمپ روانکاری گلوله و یک مخزن باروت دریافت میکنید. از کتاب داستان لوله تفنگهای Pope، نوشته Ray M. Smith حق چاپ Stackpole، ۱۹۶۰.
چرا برای این کار تلاش کنیم؟
چرا وقتی گلوله از ته پر شده دردسترس است، برای این کار تلاش کنیم؟ پاسخ؟ دقت. امروز ما کارهایی مثل این را انجام میدهیم. هنگامیکه یک حریف فیلد تارگت[۳]، گلوله را بارگیری میکند و سپس آسیبی در دامنه پیدا میکند، برای رکورد شلیک نمیکند؛ بلکه بعد از اعلام منظورش، گلوله را بسمت زمین شلیک میکند. این همان تعصبی است که در هر رقابت تیراندازی به هدف وجود دارد.
۱۰ گلوله در ۲/۰ اینچ در فاصله ۲۰۰ یاردی
در اواسط قرن بیستم، Harry Pope ده گلوله با تفنگ کالیبر ۳۳ شخصی خود (تفنگ تهپر بارگیری شده از سر) در فاصله ۲۰۰ یاردی شلیک کرد، که ۲/۰ اینچ بین مراکز را اندازهگیری میکند. این بهترین جمع تیری بود که تاکنون از آن فاصله انجام شده است، اما تارگت واقعی در یک رودخانه منفجر و هرگز بازیابی نشد، بنابراین هرگز در کتاب رکوردها ثبت نشد. وقتی Harry Pope تارگت را اصلاح کرد، قبل از اینکه منفجر شود آن را اندازهگیری کرد. او به خاطر صداقتش بسیار قابل احترام بود، با این وجود این جمع تیر توسط تیراندازان پذیرفته نشد.
آری، این سکه سه سنتی نقره[۴] نزدیک به چیزی اندازهای است که معتقد هستم کوچکترین جمع تیری است که تاکنون در فاصله ۲۰۰ یاردی از یک تفنگ متعارف شلیک شده است. از کتاب داستان لوله تفنگهای Pope
از آن زمان تاکنون هیچ رکوردی بیش از این جمع ۱۰ تیر از فاصله ۲۰۰ یاردی ثبت نشده است. رکورد فعلی در تاریخ ۱۰ جولای ۱۹۹۹ توسط Ed Watson با جمع ۱۰ تیر ۲۴۵/۰ اینچ بود. این تیراندازی با یک تفنگ لوله سنگین انجام شد. من نمیدانم که آیا بنچ رست جمع تیر[۵] نامحدود برای وزن تفنگ که کمتر از این باشد وجود دارد یا خیر، اما تفنگ Pope کمتر از ۱۴ پوند وزن داشت، بنابراین این رکورد از تفنگی با ساختار مشابه است.
خب که چی؟
عنوان این گزارش اهمیت تناسب گلوله با لوله است، بارگذاری گلوله از دهانه لوله چه کمکی میکند؟ به نظر نقش زیادی دارد. Pope میدانست که پایه گلوله مهمترین ناحیه است زیرا وقتی گلوله لوله را ترک میکند، باروت بر روی آن عمل میکند. یک گلوله تهپر دارای پرکهای سربی کوچکی است که وقتی گلوله از کالیبر عبور میکند، در خان[۶] درون لوله تفنگ قرار میگیرد. گلولههای سر پر دارای همان پرکها در جلوی گلوله میباشد، جاییکه باعث مشکلات عدم دقت نمیشود.
وقتی گلوله از ته پر شود، پرکهایی از سرب در ناحیه پایه خود از خان، تولید میکند.
ارتباط این مسئله با تفنگ بادی چیست؟
به چند طریق مهم مرتبط است. اولا میدانیم گلولهای که قبل از شلیک بهطور دقیق (و صحیح) در خزانه (جای گلوله) پر شود، تقریبا همیشه دقیقتر از آن است که هنگام شلیک از یک خشاب وارد خزانه شود.
برای مثال، تپانچههای سیبل ۱۰ متر را درنظر بگیرید. من به مدت طولانی با Chameleon از Aeron در رشته تپانچه بادی۱۰ متر در سطح ملی رقابت کردم. این اسلحه دو ضربه (strikes) دارد. گاز CO2 که بمحض شلیک گلوله را با فشار بدرون خزانه میدمد. این اسلحه تک تیر است، اما از طریق یک محفظه نوسانی[۷] که مانند یک خشاب همراستای خزانه است، پر میشود. من اعتقاد دارم که تپانچه انتخابی من احتمالا ۵ امتیاز از هر مسابقه ۶۰۰ امتیازی برای من بدست آورد.
FWB P44 من، در تضاد شدید، یک [۸]PCP است و یک میله پیچی توخالی دارد که وقتی پیچ مسدود است، ساچمه را مستقیما در خزانه قرار میدهد. ممکن است چیز مهمی به نظر نیاید، اما برای دقت نهایی (و اطمینان) تفاوت زیادی ایجاد میکند.
میله پیچی FWB P44 برای جا دادن ساچمه مستقیما در خزانه، تعبیه شده است.
سایر خزانههای تفنگ بادی
خزانه FWB در تپانچه بادی تنها خزانه و میله پیچی نیست که خاص است. بدنه تفنگ بادی RAW دارای یک پیچ مخصوص است که وقتی گلوله را در خان قرار میدهد، آن را با لوله تنظیم میکند. این پیچ دو کار مهم دیگر نیز انجام میدهد، و این اعتقاد شخصی من است که این پیچ یکی از دلایلی است که چرا تفنگهای بادی RAW در بالای ستون PCP قرار دارند. وقتی تفنگ RAW را بررسی میکنم جزئیات بیشتری ارائه خواهم کرد.
همیشه تک تیرها را دوست داشتم
فکر میکنم بیشتر خوانندهها میدانند که من تک تیرها را به رگبارها ترجیح میدهم، و موضوع امروز دلیل بزرگ آن را توضیح میدهد. آیا یک تفنگ فقط به این دلیل دقیق است که یک تک تیر است؟ نه هرگز! اگر شما فقط مهمات تجاری شلیک میکنید، تک تیر مزیتی نسبت به رگبار برای شما ندارد. اما اگر مجدد بارگذاری میکنید، تک تیر به شما اجازه میدهد مهمات خود را طراحی کنید، به طوریکه گلولههای شما دقیقا با لوله متناسب باشند! من یکی از معدود افرادی هستم که با یکAR-15 تک تیر تیراندازی میکنم و AR من کاملا دقیق است. امروز ما نیمی از دلیل را بررسی کردهایم.
خلاصه
این بحث مفصل است. ما هنوز باید درمورد تناسب گلوله با میله بحث کنیم که به بخش بعد موکول میشود.
بخش دوم
این گزارش شامل موارد زیر است:
– بوجود آمدن فرصت
– مقایسه کارتریجها (فشنگ)
– فاجعه
– Ta-da!
– در میدان تیر
– آزمون
– آزمون دقت نهایی
– بحث
– خلاصه
امروز بخش دوم این گزارش را ارائه میدهم، و اگر همه مطالب را پوشش ندهم در یک بخش دیگر ادامه خواهم داد. البته فکر نمیکنم ادامه بدهم، زیرا امروز یک تجربه بزرگ را گزارش میدهم که تکمیل آن ماهها بطول انجامید- بهعلاوه مقدار زیادی پول صرف آن شد.
در بخش اول درباره اهمیت تناسب گلوله با لوله صحبت کردم. امیداوارم چیزی از آن بخاطر داشته باشید. امروز بحث درباره اهمیت تناسب گلوله را آغاز میکنم، و وقتی میگویم گلوله، شامل ساچمه نیز میشود، هرچند چیزهایی وجود دارد که برای ساچمهها منحصر بفرد است که باید بعدا مورد بحث قرار گیرند.
بوجود آمدن فرصت
چند ماه پیش در یک مغازه سمساری محلی بودم که یک هفت تیر Taurus دو سیلندری دیدم. یک سیلندر برای فشنگ پایه بلند ۲۲ (.22LR)[9] محفوظ شده بود و دیگری برای ریم فایر (چاشنی لبهای) وینچستر مگنوم[۱۰] ۲۲ یا WMR. من فکر کردم که این هفت تیر برای سنجش اهمیت تناسب گلوله در دقت پلتفرم ایدهآلی است، زیرا فشنگ تفنگ خفیف ۲۲ و مگنوم ۲۲ ابعاد کالیبر یکسان ندارند. در این مورد در سری ۴ بخشی تولید فشنگ ریم فایر ۲۲ بحث کردیم.
این هفت تیر Taurus یک سیلندر برای فشنگ پایه بلند ۲۲ و یکی برای مگنوم ۲۲ دارد.
مقایسه فشنگها
فشنگ LR22 شامل یک گلوله heeled با قطر ۲۲۲/۰ اینچ برای کالیبری به قطر ۲۲۳/۰ است. Heel بخش فنجان مانند گلوله است که درون فشنگ قرار گرفته و هنگام شلیک فشنگ، گسترده میشود. Heel دیواره خان را میگیرد، بسیار مشابه انتها (دامنه) ساچمه.
WMR22 فشنگ بسیار قدرتمندی است که حاوی گلوله معمولی ۲۲۴/۰ اینچی برای کالیبری به همان اندازه است. درحالیکه فقط یک هزارم اینچ بزرگتر (۰۲۵۴/۰ میلیمتر) از تفنگ خفیف است، ولی به اندازه کافی بزرگ است. این موضوع گزارش است.
فشنگ 22LR در سمت چپ تصور دارای گلولهای با قطر کوچکتر نسبت به WMR22 میباشد.
با استفاده از این تفنگ، بستر کاملی برای تست این نظریه داشتم که هر دو فشنگ نمیتوانند به یک اندازه دقیق باشند، زیرا یکی از آنها باید با اندازه کالیبر سازگار باشد. بنابراین آن را خریدم و به میدان تیر بردم.
فاجعه!
در ۳۰ مارس سال جاری، من هر دو کالیبر را در میدان تیر خودم شلیک کردم. اما یک مشکل بزرگ وجود داشت. بیش از نیمی از فشنگها شلیک نشدند! این مسئله برای هر دو کالیبر رخ داد. احتمالا به همین دلیل این اسلحه در سمساری قرار داشت.
و مسئله مهم اینجا است. هر زمان که یک احتراق (جرقه) نامطمئن را در یک سلاح گرم تجربه کنید، نمیتوانید به دقت مورد نظرتان برسید. وقتی که باروت بطور ناقص مشتعل شود، منحنی فشار باروت محترق گمراه کننده بوده و نتایج نامنظم هستند. این مانند تفنگی است که از پیش با هوای فشرده شارژ شده است و دارای سرعت پخش f.p.s. 300+ میباشد. هیچ کس به چنین تفنگی اعتماد ندارد. قبل از اینکه بتوانم آزمایش را انجام دهم مجبور شدم تفنگ را تنظیم کنم.
Ta-da!
خوشبختانه یک تفنگساز محلی پیدا کردم که یک تفنگساز واقعی است – نه فقط تعویضکننده قطعات تفنگهای بادی و تپانچههای پلاستیکی. این مرد واقعا میداند که چگونه اسلحه را تنظیم کند.این مسئله چقدر مهم است؟ من به شما خواهم گفت. فروشگاه اسلحه محلی به این مرد اجازه میدهد تفنگها را برای تعمیر ببرد و بازگرداند، و آنها هیچ هزینهای برای دریافت نمیکنند. شما فقط به تفنگساز دستمزد میدهید! اما فروشگاه تفنگ برای او محل تحویل گرفتن و تحویل دادن فراهم میکند. این دلیل مهم بودن یک تفنگساز واقعی است.
علاوه بر این، خدمات تفنگساز مناسب است. او بعضی از فشنگهای شلیک شده بعلاوه بعضی از فشنگهای شلیک نشده (پرایمر به اندازه کافی ضربه سخت وارد نکرد) را که من دادم بررسی کرد، و مشخص شد که علت پین شلیک یا چیزی در زنجیره احتراق بوده است. معلوم شد که فقط پین بوده و من هفت تیر را برای تست برگرداندم.
فشنگ مگنوم ۲۲ سمت چپ تصویر، ۴ بار بدون موفقیت شلیک شد. نقاط پین شلیک بسیار ضعیف هستند. مورد سمت راست اولین بار شلیک شد.
در میدان تیر
بنابراین، جمعه گذشته این هفت تیر را به میدان تیر خودم بردم. اما با مشکل دیگری روبرو شدم. آیا تفنگهای ساچمهزنی با یک نوع ساچمه بهتر از نوع دیگر کار میکنند؟ البته که اینطور است، و همین امر برای اسلحههای گرم نیز صادق است. چگونه بفهمم که آیا تفنگ را با بهترین مهمات آزمایش کردم؟ پاسخ کوتاه این است که نمیتوانم. شما هرگز نمیتوانید بفهمید که بهترین مهمات کدام است جز اینکه تمام آنها را آزمایش کنید، و من دو کالیبر متفاوت برای آزمودن داشتم!
من فقط سه نوع مختلف مگنوم ۲۲ دارم، بنابراین هر سه را در تفنگ امتحان کردم. من ۲۰ فشنگ LR22 مختلف دارم، اما این آزمون را فقط به سه فشنگ محدود کردم. اگر اندازه گلوله درست باشد، چیزی در این سه آزمایش باید نشان داده شود.
سه فشنگ LR22 از کلکسیون من.
تنها سه فشنگ مگنوم ۲۲ای که دارم.
آزمون
در ۱۵ یاردی (۴۵ فوت) از یک کیسه تیراندازی شلیک کردم. من نشسته بودم و ته قنداق هفت تیر روی کیسه قرار داشت. پنج گلوله از هر نوع مهمات را در یک تارگت Bulls ‘eye شلیک کردم. از یک تارگت برای LR22 و تارگت دیگری برای مگنوم استفاده کردم. از آنجاکه فقط ۵ شلیک از هر نوع مهمات انجام شد، در کل ۱۵ شلیک به ازای هر نوع مهمات، یادآوری اینکه هر کدام از فشنگها به کجا شلیک شدند, آسان بود. این باعث شد که بهترین مگنوم و بهترین LR را انتخاب کنم. بیایید به آنچه بدست آوردم نگاهی بیاندازیم.
سه گروه پنج شلیکی از هر سه فشنگ LR22. برای من آسان بود که بفهممEley Tenex بهترین فشنگ بود. شما نمیتوانید از این تارگت بگویید، اما من توانستم چون آن را شلیک کردم.
در اینجا تارگت آزمون مگنوم ۲۲ را میبینید. باز هم نمیتوانید بفهمید که بهترین فشنگ کدام است، اما من میتوانم. در این مورد CCI TNT Green بهترین بود.
اجازه بدهید درباره تارگتها صحبت کنیم. اولا، آیا متوجه شدید که LR22 کمی کوچکتر از مگنوم ۲۲ جمع شدند. هیچ دلیلی برای اندازهگیری “جمعها” وجود ندارد، زیرا هر تارگت با ۵ شلیک از هر سه فشنگ مختلف شلیک شده است، اما نزدیک بودن سوراخها بطور کلی نشان میدهد که LR22 دقیقتر از مگنوم ۲۲ است.
دوم، رکورد خواهم زد چون شگفتزده شدم که LR22 بسیار نزدیک به مگنوم ۲۲ اصابت کرد. تفاوت کمی وجود دارد، اما نه به بزرگی آنچه انتظار داشتم.
تست دقت نهایی
اکنون که دو فشنگ دقیق را میشناسیم امکان انجام تست دقت وجود دارد. پنج LR22 Eley Tenex در مقابل پنج پنج مگنوم ۲۲ CCI TNT Gree.
پنج فشنگ Eley Tenex جمع تیر ۵۲۱/۱ اینچی در ۱۵ یارد ایجاد کرد. در گزارش به یک “فلایر” اشاره خواهم کرد.
پنج مگنوم ۲۲ CCI TNT Gree جمع تیر ۲۱۷/۲ اینچی در ۱۵ یارد ایجاد کرد. هیچ شباهتی در جمع تیر مشاهده نمیشود. بب
بحث
ابتدا، اجازه دهید درباره یک فلایر در تارگت LR22 صحبت کنیم. برای من روشن است که فشنگهای Eley Tenex در هفت تیر Taurus مستحکمتر (کیپتر) جمع میشوند. بنابراین، چرا این فلایر آنجا وجود دارد؟ این کشش نامیده نمیشد، و فکر میکنم میتوانید از ۴ عکس دیگر بفهمید که من با خطاهایی به آن بزرگی هدفگیری نکردم.
کالیبر ۲۲ ریمفایر دارای سابقه مشکلات با پرایمر است و به اندازه کافی سازگار نیست. گاهی اوقات یک فلایر درست مانند این ایجاد میکند. به همین دلیل ریمفایر ۲۲ از رقابت BRV (یک مسابقه بنچرست که به دقت بسیار زیادی نیاز دارد) حذف شد – چون برتری تفنگ بادی نسبت به ریم فایرها ثابت شد! مسلما در محدوده نزدیکتر، اما به دلیل ضریب بالستیک پایینتر ساچمه Diabolo بود.
شما ممکن است استدلال کنید که این هفت تیر فقط برای احتراقهای اشتباه تنظیم شده است، و شاید هنوز هم بد باشد. پس از بارها تیراندازی در آن روز آزمون، من فکر میکنم که مشکل کاملا برطرف شده است و اکنون قابل اطمینان است. این فقط عقیده من است و نمیتواند بدون تست بیشتر اثبات شود، اما این چیزی است که تجربهام به من میگوید.
خلاصه
میدانم این فقط تست کوچکی است که چیزی را ثابت نمیکند. اما بینش کمی از آنچه من تلاش میکنم درباره تناسب گلوله با لوله به شما نشان دهم، به ما میدهد. اگر میخواستم شما را گیج و مبهوت کنم میتوانستم فاصله را فقط به ۲۵ یارد افزیش دهم و آنوقت تفاوت بین فشنگها چشمگیرتر میشد.
مطالب بسیار بیشتری درباره تناسب گلوله با لوله، برای گفتن دارم. امروز فقط آغاز این بحث بود. باید از جایی شروع میکردیم.
بخش سوم
این گزارش شامل موارد زیر است:
– ساچمهها
– ساچمههای وصله شده
– نتایج وصله زدن
– گلولههای سربی مخروطی
– هد ساچمه
– یک آزمایش
– انتها (دامنه) ساچمه
– خلاصه
قبل از شروع، امروز به کارخانه Sig، اینجا در آمریکا سفر میکنم. آنها تعدادی از سازندگان را میآورند تا تفنگهای بادی
و کارخانه خود را به ما نشان دهند. عکسهای زیادی میگیرم و وقتی برگشتم، همه چیز را به شما میگویم. اما نمیتوانم طبق روال همیشه در وبلاگ شرکت کنم. من از خوانندگانی که مدتی است در اینجا هستند میخواهم به خوانندگان جدید کمک کنند، درست همانطور که همیشه انجام میدهید. من روز جمعه در دفتر کارم در تگزاس خواهم بود و امیدوارم همه چیز به حالت عادی برگردد. امروز مبحث تناسب و تنظیم گلوله با لوله تفنگ را به پایان میرسانم.
ساچمهها
با گلولههای سربی آغاز میکنم، زیرا آنها برای بحث تناسب بنیادی هستند. قبل از سال ۱۸۵۰ کلمه گلوله به یک ساچمه گرد اطلاق میشد. گلولههای مخروطی نیز قبل از آن زمان وجود داشتند ولی بسیار خاص بودند و عمومیت نداشتند.
تناسب یک ساچمه گرد با یک لوله خانبندی شده (شیاردار) میتواند به معنی تناسب ساچمه برهنه با خان و فشردن ساچمه در کالیبر تا خرج باروت باشد. انجام پیوسته این کار درنتیجۀ اصطکاک خان گلوله را دفرمه میکند. ساچمه باید بشدت تحت فشار قرار میگرفت. برای مهار نیروی ضربات مکرر، سنبه تفنگ از جنس آهن بود، و سر نرم گلوله سربی درنتیجۀ ضربه صاف شده بود. اما سرهای معیوب شده تاثیر زیادی بر دقت ندارند، بنابراین گلوله تفنگهای خاندار (که در هر شلیک یک گلوله از لوله آن خارج میشود). بسیار دقیقتر از گلوله تفنگهای بدون خان (که با یک شلیک تعداد زیادی ساچمه یا گلوله فلزی از آن خارج میشود) است. تنها مشکل این بود که پر کردن چنین گلولهای بسیار زمانبر بود، و از آنجا که کالیبر بشدت کثیف میشد، داخل لوله خیلی کثیف بود و میبایست قبل از اینکه گلوله دیگری پر شود، تمیز میشد. همه این کارها باعث کاهش سرعت عملیات تفنگ شده و در میدان نبرد آن را به یک سلاح فرعی (کم اهمیت) تبدیل میکند.
ساچمههای وصله شده[۱۱]
وصله بعد از سال ۱۷۰۰ اختراع شد. ساچمه (گلولهای) که بسیار کوچکتر از کالیبر بود را با تکهای چرم، پوست و یا پارچه پوشش میدادند که در کالیبر خوب محکم (کیپ) شود. وقتی گلوله از دهانه خارج میشود، وصله براحتی از ساچمه جدا میشود. به این معنی که بارگذاری بسیار سریعتر بود، به علاوه اینکه وقتی کالیبر کثیف میشد ضخامت وصلهها را کاهش میدادند، و در نتیجه قبل از اینکه سلاح نیاز به تمیز کردن داشته باشد شلیکهای بیشتری انجام میشد. با گذشت زمان، تفنگدارانی که در نبرد نبودند، آموختند که درحین شلیک کالیبر را تمیز کنند، به این ترتیب شلیک نامحدود ساچمههای وصله شده را میسر ساختند.
ضخامت وصله مسئله مهمتری از قطر ساچمه بود، زیرا وصله یک محفظه برای ساچمه در کالیبر بود. این امر حتی امروز ادامه دارد. تیراندازان تفنگ سرپر باید بیاموزند که چه نوع وصلههایی برای کدام اندازه ساچمه در تفنگ خودشان مناسب است. و وقتی نتوانند ساچمههای اندازه دلخواه تهیه کنند، همیشه میتوانند یک ساچمه کوچکتر را با یک وصله ضخیمتر جایگزین کنند.
نتایج وصله زدن
وصله بهتنهایی میتواند یک جمع تیر ۵-تیر در ۵۰ یارد را از ۱۰ اینچ تا ۲ اینچ متراکم کند. بنابراین یک شخص علاقهمند به تفنگ سرپر، ساچمه معینی که دوست دارد را پیدا میکنند و سپس برای تامین وصله مناسب تلاش میکنند. وقتی قسمت سوم تفنگ ترکیبی Nelson Lewis را به شما نشان دادم، درباره این موضوع تا حدودی صحبت کردم. من هرگز آزمایش خود با آن تفنگ را تمام نکردم، زیرا همانطور که بعضی از شما ممکن است به خاطر داشته باشید، آن را منفجر کردم. بعدا تعمیر شد و دوباره با آن شلیک کردم، اما فکر کردم بهتر است بطور مداوم از یک شی کلکسیونی خوب قدیمی استفاده نکنم.
به سراغ یک تفنگ سر پر کایبر ۳۲ جدید رفتم، اما بجای ساچمههای گرد برای تست گلولههای قالب ریزی شده بود. هرگز با این اسلحه به اندازه کافی شلیک نکردم تا انتخاب وصله را نهایی کنم، و به نظر میرسید که گلولههای قالب ریزی شده بسیار دقیقتر بودند. اما این آزمایش دیگری بود که هرگز تمام نکردم. اجازه بدهید درباره آزمایشی که خاتمه یافت و نتایجی که بدست آوردم برایتان بگویم.
وقتی در دهه ۱۹۷۰درFt. Knox در ارتش بودم، با یک تفنگ سر پر اصل Green River احتمالا در حدود سال ۱۸۵۰ ساخته شده بود تیراندازی میکردم. برای اینکه یک تفنگ میدان جنگ نامیده شود خیلی کوتاه بود و برای اینکه یک تفنگ شکاری خوانده شود لوله بسیار ضخیمی داشت. فکر میکنم چیزی که داشتم یک تفنگ هدف بود که دهانه آن آسیب دیده بود و حدود یک پا از لوله آن قطع شده بود. لوله این کالیبر ۴۵ حدود ۲۸ اینچ طول داشت. وزن آن حدود ۹ پوند بود و احتمالا ۱۲-۱۳ پوند قبل از اینکه لوله کوتاه شود. در طول ۱۲۵ سال عمر آن، خان درون لوله درنتیجۀ وصلهها بشدت فرسوده شده بود، اما هنوز برای انجام کار به اندازه کافی خان وجود داشت. وصلههای پارچهای بدلیل اینکه حاوی ذرات ساینده هستند، بسیار سریعتر از یک ساچمه سربی برهنه باعث فرسوده شدن لوله تفنگ فولادی نرم میشوند.
من یک سال با آن تفنگ سر و کار داشتم، ساچمهها و وصلههای مختلفی را آزمایش کردم تا اینکه درنهایت توانستم ترکیب مناسب را پیدا کنم. در ۵۰ یاردی توانستم پنج ساچمه را در یک اینچ شلیک کنم. خرج حدود ۵۰ دانه از باروت FFg بود، به علاوه یک دانه باروت داخل درامی (ظرف استوانهای) که نوک گلوله را نگه داشته بود، برای افزایش اشتعال. تا اسلحه را هر بار پر کردن تفنگ حدود ۲ دقیقه طول میکشید، اما وقتی که سنبه میافتاد، دقیقا میدانستم که گلوله کجا میرود. من تناسب ایدهآلآل گلوله (وصله شده) با لوله را پیدا کردم. کنم وقتی که اولین همسرم از من طلاق گرفت مجبور شدم این تفنگ را برای پرداخت صورتحساب بفروشم.
گلولههای سربی مخروطی
من میتوانم بهطور تهوعآور درباره گلولههای مخروطی صحبت کنم، زیرا تیراندازی بیش از نیم قرن زندگی من بوده است. اما موضوع را کش نمیدهم و فقط به شما نشان میدهم زمانی که تناسب صحیح گلوله را بدست میآورید، به چه چیز شبیه است.
ده گلوله کالیبر ۴۵ از فاصله ۱۵ یاردی مورد هدف قرار گرفت. جمع تیر ۲۷۱/۲ اینچ بین مراکز اندازهگیری شد.
این جمع تیر بدی نیست، هست؟ من شرط میبندم شما خوشحال میشوید اگر که یک شلیک شبیه به این انجام دهید. شاید این به اندازه استانداردهای همه خوانندگان ما نباشد، اما اکثر شما خوشحال خواهید شد. بنابراین، سوالی که در ذهن همه است – چه تفنگی آن را انجام داده است؟ آیا یک ۱۹۱۱ بود؟ یا شاید یک S&W مدل کالیبر ۲۵؟ حتی نزدیک نیست.
تفنگی که به این هدف شلیک کرد، یک ششلولWebley Mark VI جنگ جهانی اول بود که لوله آن برای استفاده از فشنگ کالیبر ۴۵ ACP تراشیده شده بود. بله، این یک اسطوره جنگ ۱۹۱۶ است که که با آن فریب خوردید!
اما گلولههایی که شلیک کردم، برای مطابقت با کالیبر ۴۵۵/۰ بزرگترWebley ، ۴۵۵/۰اینچ بودند. آیا خوشایند نیست نکاتی که به شما میگویم واقعا کارآمد هستند؟
بله- این ششلول Webley Mark VI قدیمی در سال ۱۹۱۶ ساخته شده است و سپس قبول فشنگ کالیبر ۴۵ ACP در moon clip یا خار هلال ماهی، اصلاح شد. و گلولهها با کالیبر متناسب شدند.
در آینده بیشتر درباره این Webley صحبت خواهم کرد، بنابراین این آخرین نگاه شما به یک شلیک بلند نیست.
سر (هد) ساچمه
اندازه سر ساچمه تعیین میکند که آیا گلوله مستقیم یا با زاویهای کوچک نسبت به محور کالیبر حرکت میکند. ساچمهای که سرش خیلی کوچک باشد کمی در کالیبر کج میشود و به این نحو خارج میشود. چرخش ناشی از خان و سرعت ناشی از دامنه ساچمه باعث میشود وقتی ساچمه از دهانه خارج میشود مسیر مستقیم (صاف) را طی کند، اما ممکن است کمی بیثباتی (لرزش) در لحظه شلیک ایجاد شود.
یک آزمایش
افرادی کنجکاو ممکن است این آزمایش را انجام دهند. ابتدا یک دارت را به پایین یک تخته دارت پرتاب کنید. خواهید دید که دارت به نقطه اول اصابت میکند. این با فلایت یا دنبالهای[۱۲] به کوچکی ۷ فوت و ۲۵/۹ اینچ پرواز اتفاق میافتد. دارت بطور آئرودینامیک با یک دم بلند کشیده طراحی شده است تا همیشه به نقطه اول پرواز کند. ساچمههای دیابلو[۱۳] نیز به همین شیوه عمل میکنند.
اما هیچ قهرمان دارت هرگز دارت را بنحوی که در مسابقه به پیروزی برسید پرتاب نمیکند. آنها دارت را هربار بروش یکسان با دقت نگه میدارند و بازوهای آنها برای هماهنگی به شیوه همیشگی حرکت میکند. و بنابراین برای بدست آوردن بهترین دقت، در یک تفنگ ساچمهای نیز باید اینگونه باشد. هد ساچمه آن چیزی است که ساچمه را هدایت میکند، بنابراین اندازه آن بسیار مهم است.
ساچمه دیابلو برای پرواز رو به جلو طراحی شده است
دامنه ساچمه
دامنه ساچمه پشت کالیبر را میبندد بنابراین تمام هوا (یا گاز، در مورد یک تفنگCO2 ) بر گلوله فشار میآورد. تفنگهای پنوماتیک با ساچمهها بسیار ملایم هستند و هنگام شلیک دامنههای نرم سربی را دفرمه نمیکنند. ممکن است فشار Psi 3000 در مخزن خود داشته باشند، اما دریچه هوا به آهستگی با فشار بسیار کمتر رها میکند. بنابراین، هنگام تیراندازی از تفنگهای پنوماتیک و بهخصوص PCP، بدنبال ساچمههای با دامنههای بزرگتر باشید.
تفنگهای اسپرینگ مقدار بسیار کم هوای فشرده تولید میکنند، اما آن را با شدت بسیار زیادی انجام میدهند بطوریکه دامنه ساچمه به دیوارههای لوله ضربه میزند. قدرت تفنگ اسپرینگ تعیین میکند آیا این چیزی است که باید در نظر بگیرید، اما با اسپرینگرهای قدرتمند، همیشه اینطور است. دامنه بیش از حد بزرگ بر پرواز ساچمه تاثیر میگذارد، و پتانسیل دقت آن را کاهش میدهد.
خلاصه
تناسب و تنطیم گلوله/ساچمه با کالیبر برای عملکرد آن بسیار مهم است. در این گزارشهای کوتاه به اهمیت موضوع را به شما نشان دادم، اما نکات بسیاری باقی مانده است. این سری ۳ قسمتی بسیار کوتاه و مفید بود. برخی از شما ممکن است همه چیز را متوجه نشوید – مخصوصا امروز. سوالات خود را بپرسید.
۱- Breech
۲- Bullet Starter
۳- فیلد تارگت نوعی تیراندازی با تفنگ های بادی ۱۲ یا ۱۶ ژولی میباشد که در آن تیرانداز در سه وضعیت ایستاده، بزانو و آزاد به اهدافی فلزی به شکل انواع حیوانات که دارای یک حفره مشخص بنام کیلزون (ناحیه کشتار) است شلیک میکند.
۴- Trime
۵- تیراندازی بنچ رست را میتوان رشتهای از تیراندازی دانست که طی آن تیراندازان به وسیله تفنگهای بسیار دقیق در مسافتهای ثابت و مشخص به سمت اهداف کاغذی استاندارد تیراندازی میکنند. در این رشته تیراندازان از روی میزهایی (Bench) که مختص این رشته هستند تیراندازی میکنند و تفنگها روی تکیهگاههای مخصوصی بنام رست (Rest) قرار میگیرند.
۶- خان به شیارهای موازی و مارپیچی در داخل لوله برخی تفنگها گفته میشود. وجود خان باعث میشود که گلوله با چرخش حول محور حرکت خود از لوله خارج شود. خان با ایجاد حرکت چرخشی در گلوله باعث پایداری ژیروسکوپی گلوله و افزایش دقت تیراندازی میشود.
۷- swing-out chamber
۸- در این مدل از تفنگ بادی فنر و پیستون حذف شده، جای آن از سیلندر تعبیه شده زیر لوله که تا ۲۲۰ الی ۳۰۰ بار توسط کمپرسور هوا پر شده است استفاده میشود.
۹- LR مخفف عبارت Long Rifle یعنی تفنگ دراز میباشد. و نام رایج ایرانی آن تفنگ خفیف است، نوعی فشنگ پایه بلند با کالیبر ۲۲/۰ اینچ.
۱۰- .۲۲ Winchester Magnum Rimfire
۱۱- Patched
۱۲- Flight
۱۳-Diabolo Pellet