دسته " مقالات "
بالستیک داخلی تفنگ بادی
پرتابهشناسی[۱] داخلی سلاح گرم یا سلاح توپخانه حرکت ساچمه، گلوله یا پوکه را در داخل لوله بررسی میکند. در کل، محاسبه سرعت مازل سلاح گرم باروتی از روی اصول اولیه دشوار است، زیرا احتراق باروت سریع است و دمای گاز (حاصل از اشتعال یا سوزش باروت) را خیلی سریع بالا میبرد، که تحلیل را فوقالعاده پیچیده میکند. تفنگهای بادی مورد سادهای هستند که میتوانیم برای آنها برآوردهای معقولی داشته باشیم. در این برآوردها، امکان محاسبه سرعت گریز وجود دارد. شاید تعجببرانگیز باشد که سرعت گریز به طول لوله بستگی دارد (توپچیها صدها سال بر سر این موضوع بحث داشتند، تا اینکه از طریق آزمایش و بعدها بهصورت نظری مشخص شد). در اینجا، میبینیم که تحلیل فیزیکی ساده، که در توان دانشآموزان دبیرستان یا دانشجویان سال اول فیزیک دوره لیسانس هم هست، نهتنها سرعت گریز را به دست میآورد، بلکه چگونگی وابستگی آن را هم به طول لوله نشان میدهد.
این تحلیل برای تفنگهای بادی سادهتر است، زیرا به طور منطقی میتوانیم فرض کنیم که دما در فاز انبساط گاز ثابت است، بنابراین، بهجای قانون گاز پیچیدهتر وابسته به دما، قانون بویل در اینجا حاکم است. ماشه گاز فشرده را آزاد میکند؛ فشار این گاز ساچمه را از لوله تفنگ به بیرون پرتاب میکند. میتوانیم از تأثیر نیروی پسای آئرودینامیک در لوله صرفنظر کنیم، ولی باید اصطکاک تماسی بین ساچمه و لوله را لحاظ کنیم. در اینجا، فرض میشود که نیروی اصطکاک ثابت است (مستقل از سرعت ساچمه). شاید این برای ساچمههای سربی دامنهدار (دیابولو) [۲] واقعگرایانه نباشد: طراحی این ساچمهها طوری است که فشار گاز ته ساچمه را منبسط میکند تا روزنه بسته شود، تا در حین خروج گاز از شکاف بین ساچمه و لوله، قدرت به هدر نرود. شاید نیروی عادی بین ساچمه و لوله به فشار گاز بستگی داشته باشد. سه فرض دیگر وجود دارند: درزبندی بینقص است، انرژی مصرفی برای چرخش ساچمه در حین حرکت در لوله تفنگ قابلچشمپوشی است و انرژی مصرفی برای شتاب گاز نیز قابلچشمپوشی است. همه مفروضات آخر منطقی هستند، ولی فرض بر اصطکاک ثابت نامطمئن است و فرض بر انبساط همدمایی نیز خیلی نامطمئن است. بنابراین، انتظار میرود که پیشبینی مدل ساده ما تقریبی باشد. سادهسازیهای مفروضات ما بدین معنی است که میتوانیم عبارت تحلیلی را از مدل سادهمان برای سرعت گریز به دست آوریم.
سرعت مازل (ابتدای خروج از لوله) و طول لوله
چند نوع تفنگ بادی وجود ندارند که از لحاظ فشردهسازی هوا با هم متفاوتاند. تحلیل سازوکار تفنگهای بادی پیستون فنری پیچیده است و بنابراین، بیشتر آنها را بررسی نخواهیم کرد.
شکل ۱. تصویر تفنگ بادی. طول لوله L و سطح مقطع عرضی A = π(c/2)۲, است که در آن، c کالیبر است. حجم مخزن گاز پیش از کشیدن ماشه v۰ است. وزن ساچمه m است.
در تفنگهای بادی، هوا از طریق اهرم چخماق کشی فشرده میشود؛ تفنگهای پی سی پی با اهرم چخماق کشی بکار میکنند و هوای فشرده را مستقیماً از سیلندر بیرونی مانند کپسول غواصها دریافت میکنند؛ تفنگهای دیاکسیدکربن از محفظه پاورلت کوچک حاوی CO۲ استفاده میکنند. این سه نوع تفنگ آخری، مخزنی را با هوای تحتفشار پر میکنند (از ۷۰۰ – ۲۰۰ atm). در اینجا، این سیستم را تحلیل میکنیم. در شکل ۱، میتوانید مخزن هوای فشرده را ببینید (حجم V۰ و فشار P۰). با کشیدن ماشه، این گاز وارد لوله (سطح مقطع عرضی A و طول L) میشود و ساچمه را به بیرون هل میدهد (وزن m). فرض میکنیم که دمای گاز در این فاز انبساط خیلی تغییر نمیکند، بنابراین قانون بویل حکم میکند:
در اینجا، P(t) و V(t) به ترتیب فشار و حجم گاز در زمان t پس از کشیدن ماشه هستند، درحالیکه P(0) = P۰، غیره. طبق شکل ۱، میبینیم که
در اینجا، x(t) موقعیت ساچمه در لوله است (۰≤x≤L). در شکل ۱، ساچمه در موقعیت اولیه قرار دارد، بنابراین x(0) = 0. بنابراین، نیروی وارده بر ساچمه برابر است با
در معادله ۳، از نشانه گذاری نقطه نیوتن برای مشتق زمان استفاده میکنیم؛ f نیروی اصطکاک ثابت بین لوله و ساچمه است. این معادله تفکیک پذیر است، زیرا
و ادغام آن ساده است:
در اینجا، است. توجه کنید که اولین عبارت سمت راست انرژی (W) آزادشده در اثر انبساط گاز از حجم اولیه به موقعیت x در لوله است و عبارت دوم اتلاف انرژی اصطکاک بین ساچمه و لوله است. عبارت سمت چپ انرژی (جنبشی) ساچمه است. برای تحلیل ساده شده ما، هیچ اتلاف انرژی در گرمایش گاز وجود ندارد.
سرعت گریز ساچمه برابر است با:
سرعت گریز معادله ۵ بهازای طول لوله در معادله زیر به اوج میرسد
که بهسادگی مشخص است. فرض میکنیم که تولیدکننده تفنگ بادی ما پارامترهایی را انتخاب کرده تا معادله ۶ صدق کند و سرعت گریز به اوج خود برسد. با جایگذاری معادله ۶ در معادله ۵، داریم که
معادلههای ۶ و ۷ در شکلهای ۲.الف و ۲.ب رسم شدهاند. شکل ۲.ج نشان میدهد که حذف f و v(Lmax) چه نتیجهای دارد. بنابراین، سرعت گریز را با توجه به طول لوله این نوع تفنگ به دست میآوریم. میبینیم که با افزایش طول لوله، سرعت گریز بالا میرود و سرعت افزایش برای لولههای بلندتر کمی آهسته میشود؛ این رفتار در سلاحهای باروتی نیز دیده میشود، البته کاهش شتاب چشمگیرتر است.
برای گرافهای رسم شده در شکل ۲، از این مقادیر برای پارامترها استفاده کردهایم: P۰ = ۲۰۰ atm (2×۱۰۷ Nm-۲)؛ V۰ = ۱۶ cc (1.6 × ۱۰-۵ m۲) که در پاورلت CO۲ عادی است؛ A = 1.6 × ۱۰-۵ m۲ برای تفنگ کالیبر ۱۷۷. و A = 2.5 × ۱۰-۵ m۲ برای تفنگ کالیبر .۲۲؛
(۵.۲ × ۱۰-۴ kg) گرین m = 8 برای ساچمه .۱۷۷ و (۱.۰ × ۱۰-۳ kg) گرین m = 15 برای ساچمه ۲۲. . همچنین، در شکل ۲ توجه کنید که طول لوله را به حداقل ۱۵ سانتیمتر (تپانچه بادی) و حداکثر ۵۰ سانتیمتر (تفنگ بادی) محدود کردهایم. تمام این ارقام جهت مثال هستند و منجر به سرعت گریز واقعگرایانه میشوند.
بازدهی تفنگ بادی ما برابر نسبت انرژی ساچمه به انرژی گاز در سر لوله است که در قسمت زیر مشخص است:
با آن مقدار پارامترها، میبینیم که برای تفنگ ۱۷۷. و برای تفنگ ۲۲. است: بیشتر انرژی برای غلبه بر اصکاک صرف شده است. چرا وقتی سرعت گریز بهینهسازی شده است، این قدر بازده آن پایین است؟ طول بیشتر لوله بدین معنی است که انرژی بیشتری صرف اصطکاک میشود، ولی لوله کوچکتر بدین معنی است که فشار گاز بیشتری هدر میرود؛ به ازای پارامترهای انتخابی مان، ]طبق معادلات ۱ تا ۳[ میبینیم که فشار گاز در سر لوله P(L) برابر ۷۱% فشار گاز اولیه P۰ تفنگ ۱۷۷. است (۵۶% برای تفنگ ۲۲.). با خروج ساچمه از لوله، فشار گاز باقیمانده در هوا تلف میشود. بنابراین، برای به دست آوردن طول بهینه لوله، باید موازنه پایاپایی بین اصطکاک و اتلاف فشار هوا باشد.
طبق شکلهای ۲.الف و ۲.ب توجه کنید که برای لولههای فوقالعاده بلند، مدل ساده ما سرعت گریز فوقالعاده بالایی را پیشبینی میکند. (انتظار داریم که حد بالایی سرعت گریز برای هر شلیک تفنگ بادی برابر سرعت صوت در هوا باشد، زیرا این سرعت امواج فشار است).
شکل ۲.الف. مقایسه طول لوله تفنگ بادی و اصطکاک بی بعد برای سرعت گریز بهینه. نمودارها برای تفنگ کالیبر ۲۲. (خط پررنگ) و تفنگ کالیبر ۱۷۷. (خطچین) هستند. ب. مقایسه سرعت گریز و اصطکاک بی بعد. ج. مقایسه سرعت گریز و طول لوله برای بخش کوچکی از الف و ب که محدود به مقادیر واقعی طول لوله (تقریباً ۰.۱۵ متر تا ۰.۵ متر) هستند.
در این قسمت، فرض ما از انبساط همدمایی خراب میشود. اگر انبساط موجب تغییر دمای گاز شود، میتوانیم تغییر را برای انبساط کوچک در نظر نگیریم (طول پایین لوله)، ولی نه برای انبساط بزرگ. بنابراین، مدل ساده ما برای لولههای دراز با مشکل مواجه میشود.
خلاصه
این تمرین کوتاه نشان میدهد که سرعت گریز تفنگ هوایی همسو با طول لوله افزایش مییابد و مقادیر واقعگرایانه ما را برای سرعت گریز (در ازای پارامترهای ورودی واقعگرایانه) پیشبینی میکند. مقادیر غیرواقعی برای شرایطی به دست میآیند که فرض انبساط همدمایی صدق نکند. (دانشجویان علاقهمند میتوانند با تکرار تحلیل ما، بهجای انبساط همدمایی، انبساط بیدررو گاز کامل را فرض کنند. این تمرین عبارت متفاوتی را برای سرعت گریز ارائه میکند که به طول لوله بستگی دارد). این محاسبات شامل مفاهیم و روشهای فیزیکی پایهای ولی مهم میشود، از جمله انرژی مکانیکی و ترمودینامیک، اصطکاک تماس، نیرو، معادلات دیفرانسیل مقدماتی و بهینهسازی. بهکارگیری این روشها برای مسئله عملی نشانگر کاربرد آنهاست و احتمالاً برای دانشجویان از مثال ساده کتابی خشک جذابتر است.
تقدیر و تشکر
نویسنده از دو داور بینام کمال تشکر را دارد؛ توصیههای مفید و سازنده آنها این مقاله را بهبود بخشیده است.
[۱] Ballistics
[۲] Diabolo
در حالیکه همه ناامید بودند که مسابقات تیراندازی بنچ رست (EBR) به دلیل همه گیری ویروس کرونا لغو خواهد شد، اکستریم بنچ رست آریزونا به واسطه نسخه ۲۰۲۰ Extreme Benchrest 9.5 Lockdown Edition امیدواری را مجددا به این مسابقات بازگردانند.
پس باید به این گروه (تفنگهای بادی آریزونا) تبریک بگوییم چرا که توانسته است از تفکر محدود فاصله بگیرد و تجربه تیراندازی بنچ رست را به جامعه وسیعتری گسترش دهد.
اما شیوه انجام این کار چگونه بوده است؟ در اینجا یک از نمونه ها را مطرح میکنیم:
هر یک از شرکت کنندگان ، دستورالعمل، تارگت، یک تیشرت مخصوص مسابقات، ماسک، قوطی ساچمه و MOA challenge marker coin به عنوان بخشی از ورودی دریافت کردند. ضمنا آنها شانس برنده شدن در قرعه کشی را نیز دریافت کردند.
نسخه ۹.۵ مسابقات بنچ رست در منطقه آپ استیت نیویورک
سه دوست به نام های پل مانکتلو، گرگ شیرهال و داگ راجرز همگی در EBR مجازی ۲۰۲۰ ثبت نام کردند. آنها این هفته دور هم جمع شدند تا از این نسخه مسابقات (نسخه ۹.۵ مسابقات بنچ رست) در منطقه آپ استیت نیویورک لذت ببرند.
این سه نفر از خوانندگان مشهور مجله Hard Air هستند. آنها جزو بیش از ۴۰۰ تیراندازی هستند که برای نسخه ۹.۵ EBR ثبت نام کرده اند. محل زندگی آنها فاصله کمی با محل مسابقات دارد، بنابراین آنها تصمیم گرفتند تا این رقابت را به عنوان نسخه قرنطینه بنچ رست ۹.۵ در منطقه آپ استیت نیویورک تلقی کنند.
از آنجاییکه گرگ (سمت چپ) و پل را در حال تیراندازی در تصویر زیر می بینیم، به نظر میرسد این دوستان برای پکیچ ارتقایی (آپگرید) آب و هوای آریزونا EBR 9.5 هم ثبت نام کرده اند.
ده روز پیش در اینجا برف زمین را پوشانده بود، اما حالا گرگ، داگ و پل از نعمت یک روز آفتابی و صاف و دمای ۷۰ درجه فارنهایت بهره مند شده اند. حتی کمی باد متغیر و غیرقابل پیش بینی هم در هوا وجود دارد که باعث جذابیت بیشتر میشود.
هر سه تیرانداز از جمله تیراندازان باتجربه در فیلدتارگت هستند، اما تیراندازی بنچ رست برای آنها یک چالش جدید محسوب می شود. این کلاس از تیراندازی یک کلاس متفاوت است.
بنابراین نسخه ۹.۵ قرنطینه تفنگ های بادی آریزونا از مسابقات بنچ رست باعث شد تا آنها در فواصل بیشتر از ۵۵ یارد تیراندازی کنند که البته آنها به این موضوع در مسابقات فیلدتارگت عادت دارند.
همه آنها از انجام این کار لذت بردند.
آنها چالش ساچمه را فراموش نکردند
سپس موضوع تجهیزات پیش آمد
تیراندازان فیلدتارگت همگی معمولا با تفنگ های بادی با کیفیت با کالیبر ۱۷۷. شلیک میکنند. همه آنها کاملا میدانستند که استفاده از کالیبر کوچک باعث سخت تر شدن رسیدن به موفقیت در EBR میشود.
پل مردانه به تفنگ خود وفادار ماند و رقابت را با تفنگ کالیبر ۱۷۷. FX Crown انجام داد. گرگ از تفنگ همسرش که یک Falcon FN19 قدیمی با کالیبر ۲۲. است به همراه ساچمه های قدیمی JSB Jumbo استفاده کرد.
داگ در لحظه آخر تصمیم گرفت تا از تفنگ کالیبر ۲۲. RTI Prophet با دوربین Sightron SIII استفاده کند. او اخیرا در حال آزمایش این تفنگ برای نوشتن یک بررسی کامل برای مجله HAM است. او از ساچمه های ۲۵.۳۹ Grain JSB Jumbo Monsters استفاده کرد.
آنها چه تجربیاتی کسب کردند؟
تیراندازی دسته جمعی در نسخه قرنطینه بنچ رست ۹.۵ سال ۲۰۲۰ باعث شد تا سه رقیب شجاع ما فرصتی برای تجربه یک نظم مسابقاتی کاملا جدید ایجاد کنند. این موضوع باعث شد تا مرزهای تجربه و تجهیزات آنها نیز همانند مسابقات سالانه EBR در آریزونا جابجا شود.
داگ راجرز معتقد است که تیراندازی از فاصله ۷۵ یاردی چالش برانگیز است ولی تفاوت چندانی با تجربه آنها در فیلدتارگت ندارد. اما تیراندازی به اهداف ۱۰۰ یاردی واقعا چیز متفاوتی بود.
داگ معتقد است که وقتی بنچ رست را با فیلدتارگت مقایسه میکنیم، در بنچ رست ۱۰۰ یارد همه جزئیات از جمله ساچمه، باد و نگه داشتن اسلحه اهمیت پیدا میکنند.
به عقیده داگ، تاثیر باد در مقایسه با فیلدتارگت دو برابر میشود. او در این مسابقه از بادنما استفاده نمی کرد ولی بلافاصله می توانست به اهمیت این وسیله پی ببرد.
میز تیراندازی هر چند خوب بود ولی به طور کامل محکم و بدون لرزش نبود، به همین دلیل داگ بزرگنمایی را به ۳۰ برابر کاهش داد. او می گوید که دوربین سایترون حتی در ۵۰ برابر نیز تصویر شفاف و صافی دارد، اما لرزشهای میز باعث می شود تا حداکثر بزرگنمایی بیش از اندازه زیاد باشد چرا که باعث بزرگنمایی لرزشها نیز میشود.
داگ می گوید که دیدن برخورد تیر به منطقه قرمز با استفاده از دوربین تفنگ خیلی سخت بود. در اینجا میتوان به اهمیت یک دوربین با رتیکل دات با زوم بزرگتر بیشتر پی برد.
داگ تصمیم گرفت تا ساچمه اسلحه Prophet را به صورت دستی لود کند. هر چند که RTI Prphet خشاب تکی (سینگل شات ) ندارد، اما او معتقد است که هند لود آسانتر بود.
در تصویر زیر داگ از ثبت چند تیر در داخل حلقه ۹ خوشحال است.
در اینجا به کیفیت ساچمه ها می پردازیم. متاسفانه قوطی ساچمه های JSB Jumbo Monster او کمی آسیب دیده بود. شکی نیست که جعبه در جایی به زمین خورده بود چون کارخانه هرگز چنین چیزی تولید نمی کند.
نهایتا کوچکترین تغییر شکل در دامنه ساچمه باعث اصابت تیر به محدوده خارج از هدف می شد. داگ معمولا از ساچمه های JSB برای فیلدتارگت استفاده می کند و خوشحال است که آنها را مستقیما از داخل قوطی استفاده می کند.
در تیراندازی به فیلدتارگت، در هر خط چهار بار به دو هدف شلیک میشود. سپس تا شروع خط بعدی وقفه کوتاهی وجود دارد. داگ معتقد است که یک بار نشستن به مدت سی دقیقه و شلیک به ۲۵ هدف EBR نیازمند سطح تمرکز بیشتر و متفاوتی است.
کلوپ تفنگ بادی های آریزونا بسته EBR را در یک تیوب مقوایی محکم ارسال میکند تا بتوانید اهداف استفاده شده را مجددا در همان بسته بندی باز پس بفرستید.
همه شرکت کنندگان از مسابقه لذت بردند.
داگ میگوید که هر سه تیرانداز از این نسخه مسابقات (نسخه آپ استیت نیویورک) لذت بردند. آیا آنها جزو برندگان خواهد بود؟ شاید بله و شاید خیر.
اما آنها کاملا از این تجربه لذت بردند و چیزهای زیادی هم یاد گرفتند.
تفنگ های بادی آریزونا از تو به خاطر نسخه ۹.۵ قرنطینه مسابقات بنچ رست ۲۰۲۰ متشکریم.
[۱] Airguns of Arizon احتمالا نام یک کلوب یا گروه تیراندازی باشد
[۲] ۲۰۲۰ Extreme Benchrest 9.5 Lockdown Edition
[۳] این قسمت تقریبا به صورت حدسی است چون امکان دیگری وجود ندارد.
تأثیر شیارهای خان بر عملکرد گلوله ها
نویسنده : Sidra I. Silton و Paul Weinacht
ایالت مریلند، شهر آبردین پروو گراوند، آزمایشگاه تحقیقات ارتش ایالات متحده ۲۱۰۰۵-۵۰۶۶
چکیده
ما ترکیبی از تحقیق علمی و محاسباتی را در پیش گرفتیم تا تأثیر شیارهای خان را بر روی ویژگی های ایرودینامیکی پرتابه ها به دست بیاوریم و مشخص کنیم که آیا ویژگی های ایرودینامیکی مرتبط با شیارهای خان به صورت بالقوه مکانیسمی برای اصلاح زاویه های حین پرواز هستند یا خیر. این برنامه آزمایشی از شلیک پرتابه ها با استفاده از لوله های دارای توئیست استاندارد انجام می شد که دامنه سرعت آن در حدود سرعت پرواز پرتابه بود. علاوه بر این، گلوله ه های sabot-launched و pre- از لوله های بزرگ با نرخ چرخش خان بالا برای رسیدن به چرخش بیشتر گلوله شلیک میشد. روش محاسباتی برای اولین بار با استفاده از داده های موجود در تونل باد برای یک پرتابه تفنگ اعتبارسنجی شد. سپس نتایج محاسباتی برای تکمیل نتایج حاصل از آزمایش دامنه جرقه بدست آمد. نتایج نشان می دهد که اجزای ایرودینامیکی نسب به شیارهای تفنگ بیشتر حساس هستند و متاثر از نیروی مگنوس و roll-damping . این اثرات برای شرایط معمول در پرواز نسبتاً ناچیز هستند و اصلاح اثرات زاویه بعید به نظر می رسد و می توانند در تلاش های محاسباتی و تجربی آینده نادیده گرفته شوند.
- مقدمه
بسیاری از مهمات اسلحه به ثبات چرخش (Spin) نیاز دارند. شیارهای خان با ایجاد نرخ سرعت چرخش مطلوب در لوله این ثبات را ایجاد می کنند. برای مهمات کالیبر کوچک، شیارهای تفنگ بابدنه پرتابه درگیر می شوند. فرآیند حکاکی توسط شیارهای تفنگ روی بدنه پرتابه هندسه آن را قبل از پرتاب تغییر می دهد. گمان می رود که شیارهای خان می توانند بر ایرودینامیک پرتابه تأثیر بگذارند.
یکی از دلایل این که شیارهای ایجاد شده روی گلوله بر ایرودینامیک تأثیر می گذارند این است که پرتابه هنگام پرواز در مسافت های ابتدایی به حالت “چرخش بیش از حد” می رسد. هنگام شلیک از یک اسلحه ثابت، جریان نزدیک شیارها با شیارها برابر است در نتیجه باعث ایجاد ( قانون شرط مرزی – no-slip boundary condition) می شود (شکل ۱).
با حرکت پرتابه به سمت پایین، سرعت حرکت به سمت جلو از سرعت چرخش با سرعت بیشتری کاهش می یابد. این امر باعث می شود که جریان نزدیک شیارها با شیارها مطابقت نداشته باشد (شکل ۱) و باعث تولید حالت “بیش از حد چرخش – over-spun” می شود. شرایط بیش از حد چرخش ممکن است منجر به تغییر در مشخصات ایرودینامیکی پرتابه شود.
بررسی صحیح تأثیر شیارهای پرتابی در هر دو برنامه آزمایشی و محاسباتی بعضی چالش ها را نشان میدهد و به طور کامل بررسی نمی شوند یا نادیده گرفته می شوند. دامنه آزمایشات برای تعیین ایرودینامیک یک پرتابه به طور معمول در سرعت پایین آن با شارژ مهمات لازم و شلیک توسط لوله “استاندارد” انجام می شود (McCoy, 1985; McCoy, 1990). اینها از دو طریق بر نتایج آزمایش تأثیر می گذارد. اول، سرعت spin در سرعت های شلیک شده با چرخش مربوطه در سرعت پرواز آزاد مطابقت ندارد. دوم، پرتابه ممکن است عمق حک شیار یکسانی نداشته باشد زیرا فشارهای داخل لوله ناشی از کاهش وزن باروت کاهش می یابد. از دیدگاه محاسباتی، افزودن شیارها یک ویژگی فیزیکی هندسی و جریان اضافی را ارائه می دهند که باید حل شود، بنابراین پیچیدگی و هزینه محاسباتی شبیه سازی افزایش می یابد. تاکنون، شبیه سازی های دینامیک سیالات محاسباتی ( (CFD یک مدل پرتابه بکر (غیر حکاکی) را در نظر گرفته اند (Sahu, 1986; Weinact et al., 1986). تلاش تحقیقاتی اخیر اثر شیارهای خان و چرخش بر ایرودینامیک مهمات کالیبر کوچک را به صورت آزمایشی و محاسباتی بررسی می کند. داده های موجود تونل باد، برای یک پرتابه شیاردار عمومی استفاده شد که رویکرد محاسباتی را تأیید می کند.. پس از آن، یک برنامه آزمایشی شلیک در یک مرکز spark-range aerodynamic برحسب محاسبات برای ارزیابی اثر شیارهای خان و چرخش بر روی پرتابه ایرودینامیکی اجرا شد.
شکل ۱. نمودار توضیح شرایط چرخش بیش از حد برای یک پرتابه خان
- رویکرد محاسباتی
از روشهای محاسباتی برای بررسی تأثیر شیارهای پرتاب بر ایرودینامیک گلوله با استفاده از یک رویکرد شبکه بیش از اندازه تنظیم شده، استفاده کردیم (Renze و همکاران، ۱۹۹۲ ؛ Meakin، ۱۹۹۱) که از یک سیستم شبکه نزدیک بدنه و یک شکلک دکارتی خارج از بدنه استفاده می کند – مبتنی بر سیستم شبکه. سیستم شبکه نزدیک بدنه شامل شبکه های متصل به هم است که با قسمت های مختلف بدنه مطابقت دارد. سیستم شبکه دکارتی بیرونی و خارج از بدنه سیستم شبکه نزدیک بدنه را در بر می گیرد و تا مرز خارجی حوزه محاسباتی امتداد می یابد (شکل ۲). اتصال بین شبکه ای شبکه های نزدیک به بدنه و خارج از بدنه با هم تداخل دارند با استفاده از روش مشبک سازی بیش از حد Chimera ایجاد می شود (چان، ۲۰۰۲). سیستم شبکه نزدیک بدنه ۸۷٪ از ۵.۶ میلیون نقطه مورد استفاده برای شبکه کامل را شامل می شود.
حل معادلات قابل انعطاف ناوینر-استوکس با میانگین رینولدز با استفاده از کد ناسا، Overflow2 انجام شد. در محاسبات فعلی از یک طرح پیمایش زمان دقیق مرتبه اول سه عاملی مورب استفاده شده است که از تقسیم بندی دقیق مرتبه دوم در فضا استفاده می کند. مدل تلاطم تک معادله ای بالدوین-بارت (بالدوین و بارت، ۱۹۹۱را نیز به کار گرفتیم. خصوصیات را بر اساس شرایط مرز ورودی / خروجی در مرزهای دامنه اعمال کردیم. در سطح بدنه، شرایط مرزی بدون لغزش و آدیاباتیک را اعمال می کنیم.
شکل ۲. شبکه بیش از حد تنظیم شده با استفاده از یک سیستم شبکه نزدیک بدنه مطابق (داخلی) و یک سیستم شبکه خارج از بدنه مبتنی بر دکارتی.
برای بدست آوردن ضرایب ایرودینامیکی استاتیک و همچنین میرایی رول (α = ۰ درجه) و مگنوس (α = ۲ درجه، ۵) یک سری محاسبات عددی با زاویه ثابت حمله، α و سرعت چرخش انجام می شود. درجه) متهمان چرخش و زاویه حمله ترکیبی برای بدنه های متقارن محوری را می توان با استفاده از یک حالت مرز سرعت مماس ساده روی سطح بدن، با یک رویکرد حالت پایدار برطرف کرد. با این حال، ترکیبی از چرخش غیر متقارن بدنه بدون محور و زاویه حمله، یک میدان جریان وابسته به زمان ایجاد می کند که نیاز به استفاده از یک رویکرد دقیق به زمان دارد. محاسبات وابسته به زمان با استفاده از یک شبکه نزدیک به بدنه ثابت و ثابت چرخش بدنه نسبت به سیستم شبکه دکارتی خارج از بدنه ثابت خارج از بدنه انجام شد. مشخص شد که تکرارهای درونی در هر مرحله زمان برای بدست آوردن یک محلول همگرا مناسب برای ضرایب ایرودینامیکی وابسته به چرخش مانند ضریب لحظه مگنوس و ضریب لحظه میرایی رول مورد نیاز است. برای هندسه صاف بدنه می توان نتایج دقیق زمان را با نتایج ثابت مقایسه کرد تا گام زمان مورد نیاز و تکرارهای داخلی تعیین شود. این مطالعه همچنین نشان داد که ۵۰۰۰-۷۰۰۰ مرحله زمانی فیزیکی، با ۲۰ تکرار داخلی برای به دست آوردن محلول چرخش حالت پایدار از محلول اولیه غیر چرخشی همگرا مورد نیاز است. این مربوط به زمان مورد نیاز برای یک ذره مایع برای حرکت یک تا دو طول بدنه در جریان آزاد است. مطالعات مربوط به اثر تکرارهای داخلی برای بدنه پرتابه شیاردار نیز انجام شد و نتایج مشابهی یافت شد.
برای بدست آوردن ضرایب میرایی گام در ارتباط با ایرودینامیک تولید شده با نرخ های زاویه ای غیر صفر، به مجموعه دوم آزمایشات عددی نیاز است. حداقل دو روش برای انجام آزمایش میرایی گام در حال حاضر وجود دارد که با تکیه بر حرکات تحمیل شده، نرخ های زاویه ای لازم برای تولید نیروها و لحظه های مرتبط با ضرایب میرایی زمین را تأمین می کنند. رویکرد ارائه شده در اینجا از یک حرکت مخروطی تحمیل شده برای تولید نیرو و گشتاور میرایی استفاده می کند، که می تواند مستقیماً از نیروی جانبی محاسبه شده و لحظه نرمال شده توسط زاویه حمله و سرعت مهار به دست آید (شیف، ۱۹۷۲ ؛ ویناخت، ۱۹۹۷ ؛ DeSpirito و همکاران، ۲۰۰۸). بسته به هندسه و نوع حرکت مخروطی انتخاب شده، این محاسبه را می توان به عنوان یک محاسبه حالت پایدار انجام داد.
داده های یکپارچه نیرو / لحظه جهانی با استفاده از ابزار FOMOCO از زمینه های جریان محاسبه شده بدست آمد (چان و بانینگ، ۱۹۹۶) توزیع نیرو و لحظه در امتداد بدنه نیز از طریق تغییرات جزئی در کد موجود و ابزار کمکی اضافی پس از پردازش، از زمینه های جریان محاسبه شده بدست می آید.
- رویکرد تجربی
اثر شیارهای خان در تاسیسات آزمایشگاهی ایرودینامیک ARL را با روش تجربه بررسی کردیم. این مرکز برد جرقه برای ارزیابی کامل ایروبالیستیک گلوله ها طراحی شده است که براون آنرا تشریح کرده است (براون، ۱۹۵۸). مرکز برد شامل ۳۹ ایستگاه سایه افشان جرقه ای متعامد (شکل ۳) بیش از ۱۰۰ متر طول مسیر است که اولین ایستگاه تقریباً ۱.۸ متر پایین تر از پوزه قرار دارد. حسگرهای مادون قرمز عبور پرتابه از ایستگاه ها را تشخیص می دهند و یک سیستم کامپیوتری باعث ایجاد منابع جرقه ای می شود که یک تصویر سایه مستقیم عمودی و افقی از پرتابه عبوری روی فیلم ایجاد می کنند و زمان جرقه را ثبت می کنند. ایستگاه ها در یک سیستم امانتی بررسی می شوند که به طور همزمان با گلوله بر روی فیلم تصویربرداری می شود. فیلم پس از هر بار عکسبرداری و با استفاده از یک جدول نوری دقیق برای تولید داده های آزمایشی خام (دامنه، انحراف، ارتفاع، ارتفاع، زمین، خمیازه و رول) نسبت به سیستم مختصات محدوده ثابت زمین، به عنوان تابعی از زمان جرقه، خوانده می شود. با پردازش داده های خام با استفاده از تجزیه و تحلیل نظریه خطی استاندارد و یک روش تلفیقی عددی ۶-DOF در ARFDAS (ArrowTech Associates، ۱۹۹۷)، می توان مجموعه کاملی از ضرایب را بدست آورد.
شکل ۳. عکس ایستگاه های سایه افشان جرقه ای دو صفحه (متعامد) با محرک های حسگر مادون قرمز و منبع جرقه.
به منظور انجام تحقیقات آزمایشی در مورد تأثیر شیارهای خان و چرخش بر روی یک گلوله با کالیبر کوچک (به طور خاص ۵۶/۵ میلی متر)، از هر دو بمب دست نخورده و شیاردار استفاده شد (شکل ۴). با چرخش ثابت، پرتابه های شیاردار از یک بشکه M16A2 با استفاده از یک بار شارژ متغیر متغیر برای دستیابی به سرعت مطلوب شلیک می شوند. این شلیک ها نمایانگر روش معمولی است که برای توصیف ایرودینامیک گلوله های کالیبر کوچک استفاده می شود. برای به دست آوردن سرعت چرخش متناسب با سرعت پایین راندگی، دسته دوم پرتابه ها از بشکه M16A2 با استفاده از وزن استاندارد سوخت پیشرانه شلیک شده و از یک بلوک ژل در ۶۰۰ متر (از قبل حکاکی شده) بازیابی شدند. سپس پرتابه های از قبل حکاکی شده از پیچ های مناسب و با اندازه بیش از اندازه بشکه های Mann (7.62 میلی متر) خرابکاری شدند. اگرچه نماینده شرایط حین پرواز است، اما این روش به مراتب بیشتر از رویکرد معمول نیاز به تلاش دارد. پیکربندی سوم، متشکل از گلوله های بکری که از بشکه های بزرگتر به همان روش در پیکربندی دوم، خرابکاری شدند.
شکل ۴. گلوله های بکر (سمت چپ) و از قبل حک شده (راست) ۵.۵۶ میلی متر
- نتایج
۱.۴ اعتبار سنجی عددی
اثر شیارهای خان و میزان چرخش با استفاده از نتایج حاصل از آزمایشات تونل باد موجود و آزمایش محدوده جرقه ایروبالیستی را ارزیابی کردیم. در هر حالت، نتایج تجربی با پیش بینی دینامیک سیالات محاسباتی افزایش یافت.
پیش بینی های محاسباتی برای اعتبارسنجی روش برای مدل تونل باد را در شکل ۵ میتوان مشاهده کرد. قطر مدل تونل باد ۵۱ میلی متر بود. اجازه آزمایش در تعداد رینولدز معادل یک گلوله ۲۰ میلی متری در شرایط جوی پرواز آزاد را می دهد. شیارهای تفنگ معادل آن برای تفنگ های ۲۰ میلی متری بود و شامل ۹ شیار، عرض ۱۱۱۱ کالیبر و عمق کالیبر ۰.۰۲۰۵ با سرعت چرخش ۱ چرخش در ۲۰ کالیبر سفر بود. آزمایشات تونل باد نیز در نسخه صاف (بدون شیار) مدل انجام شد. محاسبات در ۲.۰ ماخ برای یک عدد رینولدز بر اساس قطر ۹×۱۰۵ برای هر دو مدل صاف و شیاردار در طیف وسیعی از نرخ چرخش غیر بعدی از ۰ تا ۰.۴ انجام شد.
نیروها و گشتاورهای ایرودینامیکی برای هر دو مدل صاف و شیاردار را مقایسه کردیم. برای بسیاری از ضرایب ایرودینامیکی استاتیک، تأثیر کمی از شیارها مشاهده شد. برای ضریب درگ، اختلاف کمتر از ۰.۶٪ بود. برای ضرایب نیروی نرمال و لحظه فشار، اختلاف به ترتیب کمتر از ۱.۰٪ و ۲.۵٪ بود. هر دو پیش بینی و نتایج تونل باد در هنگام حضور شیارها، کاهش جزئی در لحظه انعطاف پذیری را نشان می دهد. برای بدنه شیاردار، پیش بینی ها نشان دهنده کاهش جزئی (۲٪) در لحظه انعطاف پذیری است زیرا نرخ چرخش غیر بعدی از ۰ به ۰.۴ افزایش یافته است. لحظه های پیچیده پیش بینی شده برای بدنه شیاردار در حدود٪ ۱٪ ضریب لحظه انعطاف پذیری منفرد گزارش شده از آزمون تونل باد بود. اختلافات معنی دارتری برای نیروی مگنوس (طرف) و لحظه و لحظه میرایی رول مشاهده شد.
شکل ۵. ویژگی های هندسی پرتابه نظامی- دریایی.
لحظه رول و نیرو و لحظه مگنوس برای گلوله شیاردار تغییرات خطی کلاسیک را با مشخصه سرعت چرخش گلوله های صاف به نمایش می گذارد، به جز اینکه گلوله شیاردار به دلیل غیر متقارن بودن ماهیت، نیروی یا لحظه غیر صفر را با سرعت چرخش صفر به نمایش می گذارد. شیارهای خان بیشتر شبیه سازی های مسیر و روش های کاهش داده هیچ جبران چرخشی صفر را در این ضرایب فرض نمی کنند. بنابراین، یک روش برای به دست آوردن گشتاور میرایی رول و نیرو و گشتاور مگنوس، عادی سازی نیرو یا گشتاور با سرعت چرخش برای بدست آوردن یک ضریب “موثر” است که به نرخ چرخش وابسته است. از آنجا که سرعت چرخش در پرواز نسبتاً آهسته تغییر می کند و می تواند مستقیماً با شماره محلی ماخ مرتبط باشد، مگنوس “م ”ثر” اگرچه به چرخش وابسته است، اما می تواند به عنوان تابعی از تعداد ماخ رفتار شود.
تطابق کافی بین اندازه گیری های محاسبه شده و تونل باد از لحظه مگنوس موثر در شکل ۶ نشان داده شده است. تفاوت های نسبتاً کوچک بین مگنس مگنوس محاسبه شده در ۲.۲ و ۴.۳ درجه نشان می دهد که ضریب گشتاور مگنوس نسبتاً مستقل از زاویه پرتاب است (در حداقل برای زوایای کوچک) و می تواند به عنوان یک ثابت برای سرعت چرخش ثابت نشان داده شود. نتایج وابستگی لحظه مگنوس به نرخ چرخش، به ویژه برای نرخ چرخش کم را نشان می دهد. با سرعت چرخش بالاتر، با کاهش اثر جبران چرخش صفر، گشتاور مگنوس نسبتاً ثابت می شود. همانطور که قبلاً ذکر شد، سرعت چرخش غیر بعدی به طور معمول در طول پرواز افزایش می یابد زیرا سرعت جلو پرتابه سریعتر از سرعت چرخش بعدی کاهش می یابد. افزایش نرخ چرخش غیر بعدی فراتر از سرعت چرخش غیر بعدی ۰.۳۱۴ دیده می شود که به دلیل شیارها تغییرات نسبتاً کوچکی در گشتاور مگنوس (و پایداری دینامیکی) ایجاد می کند.
شکل ۷ ضریب میراگر رول موثر را برای بدنه ANSR در زاویه حمله ۲.۲ و ۴.۳ درجه نشان می دهد. در سرعت چرخش پرتاب (۰.۳۱۴)، میرایی رول موثر برای بدنه شیاردار تقریباً ۲۵٪ بیشتر از بدنه صاف است. میله میله موثر شیار شیار نسبت به بدنه صاف با چرخش بیش از حد گلوله افزایش می یابد. برای شرایط تحت چرخش، تغییرات بسیار بزرگتری در میرایی رول موثر امکان پذیر است، اگرچه این برای شرایط معمول پرتاب غیر منتظره است.
۴.۲ مهمات نسل ۵.۵۶ میلی متر
برای محاسبه تأثیر شیارهای خان بر روی مهمات نسل ۵.۵۶ میلی متری که به طور معمول از تفنگ M16A2 شلیک می شود، از روش محاسباتی معتبر و آزمایش دامنه جرقه استفاده شد. سه پیکربندی از پرتابه M193 (شکل ۸) برای این بخش از مطالعه در نظر گرفته شده است. بدنه شیاردار (از قبل حکاکی شده) با سرعت پیچشی ثابت مربوط به pD / V = ۰.۲ و در پرواز pD / V و بدنه صاف در pD / V در پرواز. آزمون های جرقه در دامنه های ۲.۶، ۲.۱، ۱.۶ و ۱.۱ در طی یک زاویه از حمله برای بدست آوردن مجموعه کاملی از ضرایب استاتیک و مشتقات دینامیک انجام شد. محاسبات برای ۲.۵ و ۱.۳۵ ماخ در دو درجه زاویه حمله در شرایط جوی استاندارد به پایان رسید. تفنگ در هندسه محاسباتی به عنوان شش شیار با عرض ۱۸/۰ کالیبر و عمق کالیبر ۰.۰۱ با سرعت پیچش بشکه M16A2 مدل سازی شده است. شبیه سازی های اضافی CFD در مدل بدنه صاف در محدوده بزرگتر از تعداد Mach برای مقایسه بیشتر با نتایج تجربی تکمیل شد.
شکل ۶. مقایسه ضریب گشتاور مگنوس محاسبه شده در برابر سرعت چرخش با داده های تونل باد برای پیکربندی ANSR قایقرانی.
شکل ۷. مقایسه ضریب گشتاور موثر میرایی میله رول در برابر سرعت چرخش برای پیکربندی ANSR شیاردار و صاف
شکل ۸. ویژگی های هندسی ۵.۵۶ میلی متر M193.
مشابه مدل تونل باد، تفاوت بسیار کمی در بیشتر ضرایب ایرودینامیکی بین تنظیمات دیده می شود که نشان می دهد نه سرعت چرخش و نه حکاکی تأثیر مهمی برای نتایج تجربی یا محاسباتی، به ویژه ضرایب استاتیکی ندارد. شکل ۹ پیش بینی ضریب نیروی محوری صفر-خمیازه را نشان می دهد. داده های محدوده تفاوت معناداری بین تنظیمات قابل توجه نشان نمی دهد. توافق با نتایج محاسباتی کاملاً خوب است. توجه داشته باشید که در حالی که محاسبات مگنوس در α = ۰ درجه انجام شد، محاسبات مخروطی در α = ۲ درجه به پایان رسید. اختلاف ۱-۲٪ مربوط به کشش درجه دوم خمیازه است. ضرایب نیروی طبیعی و گشتاور فشار در شکلهای ۱۰ و ۱۱ نشان داده شده است. در حالی که فقط نتایج مدل محاسباتی بدنه صاف نشان داده شده است، تمام داده های دامنه
مشمول. توافق بین تنظیمات دامنه و همچنین محاسبه های مخروطی (نرخ چرخش صفر) و مگنوس (نرخ زاویه ای صفر) عدم حساسیت هر دو این ضرایب به چرخش و سرعت زاویه ای را نشان می دهد. باز هم، مهمترین تفاوتها دوباره در لحظه مگنوس و لحظه میرایی رول مشاهده شد.
مشتقات دینامیکی در کنار گذاشتن اثرات حکاکی نرخ چرخش کاملاً رو به جلو نبودند. به نظر می رسد اثر هر یک بر ضریب گشتاور میرایی زمین کم باشد (شکل ۱۲). مقایسه دامنه جرقه و اندازه گیری های محاسبه شده ضریب گشتاور مگنوس موثر در شکل ۱۲ نشان داده شده است. مقدار زیادی از پراکندگی در داده های تجربی وجود دارد، اما با سرعت چرخش یا حکاکی ارتباط ندارد. این در دقت اندازه گیری دامنه است که می تواند به اندازه ۲۵-۳۰ باشد. نتایج محاسباتی در این دقت روند داده های آزمایشی را به خوبی دنبال می کنند.
مقایسه دامنه جرقه و اندازه گیری محاسبه شده ضریب گشتاور مگنوس موثر در شکل ۱۳ نشان داده شده است. نتایج دامنه جرقه دارای مقدار زیادی خطای آزمایشی است، به ویژه با نزدیک شدن ضریب گشتاور مگنوس به صفر. اگرچه داده های دامنه و نتایج محاسباتی کاملاً منطبق نیستند، اما روندها قطعاً مشابه هستند. در نزدیک سرعت پرتاب، داده های دامنه و محاسبات هیچ تفاوتی را نشان نمی دهند، انتظار می رود که جریان با شیارها همسو باشد. با کاهش سرعت، داده های دامنه جرقه نشان می دهد که پرتابه پیچ تاب دارای مقادیر ضریب کمتری نسبت به دو پیکربندی دیگر است. در کمترین تعداد Mach، محاسبات و داده های دامنه هر دو نشان می دهد که پرتابه شیاردار با pD / V در پرواز دارای ضریب لحظه مگنوس کمی بالاتر است. اختلافات مشاهده شده در این کمترین تعداد ماخ با توجه به بیشترین چرخش پرتابه بسیار ناچیز است. در حقیقت، تفاوت بین پیکربندی ها در نتایج آزمایشی به سختی خارج از خطای اندازه گیری است. بنابراین، تغییرات در نتایج محاسباتی نیز به ویژه قابل توجه مشاهده نمی شوند.
شکل ۹. ضریب نیروی محوری صفر-خمیازه در مقابل تعداد Mach، M193.
شکل ۱۰. شیب ضریب نیروی عادی در برابر تعداد Mach، M193.
شکل ۱۱. شیب ضریب لحظه پیچش در برابر تعداد Mach، M193.
شکل ۱۲. شیب ضریب گشتاور میرایی در برابر تعداد Mach، M193.
شکل ۱۳. ضریب گشتاور مگنوس موثر در برابر تعداد Mach، M193.
شکل ۱۴. ضریب میرایی رول موثر در برابر تعداد Mach، M193.
شکل ۱۴ ضریب میرایی رول موثر برای تصاویر متغیر M193 بررسی شده را نشان می دهد. میله های خطا در داده های دامنه جرقه نشان دهنده یک انحراف استاندارد از میانگین ضریب میرایی رول است. در سرعت پرتاب (نزدیک) داده های دامنه و نتایج محاسباتی ضریب میرایی رول را برای پیکربندی بدنه صاف کمی پایین تر نشان می دهد. در خطای آزمایش بالستیک، تغییرات قابل توجه نیستند. در دو عدد ماخ پایین تر، داده های دامنه نشان می دهد که پرتابه از قبل حک شده در پرواز pD / V دارای ضریب موثر میرایی رول قابل اندازه گیری بزرگتر است. با این حال، در کمترین تعداد Mach، اختلافات دوباره در خطای داده های تجربی است. نتایج محاسباتی تأیید می کند که بدنه شیاردار در pD / V در پرواز دارای یک ضریب میرایی رول کمی بالاتر در تعداد ماخ پایین است، اما این به دلیل تغییر داده های تجربی قابل توجه نیست.
۴.۳ پایداری دینامیکی و زاویه اصلاح
با استفاده از خصوصیات ایرودینامیکی (محاسباتی یا آزمایشی) که به عنوان بخشی از این مطالعه تکمیل شده است، می توان برای هر پیکربندی پایداری، عملکرد و مسیر حرکت ۶ درجه آزادی پرتابه را ارزیابی کرد. از آنجا که ضرایب ایرودینامیکی به طور قابل توجهی بین تنظیمات متفاوت نبود، مسیر دور تحت تأثیر پیکربندی آزمایش شده قرار نمی گیرد. با این حال، هر دو ثبات و عملکرد، با توجه به زاویه اصلاح می توانند تحت تأثیر پیکربندی انتخاب شده قرار بگیرند. به طور خاص، یک نرخ پیچش ثابت یا سرعت چرخش پرواز به عنوان ثبات دور به سرعت چرخش بستگی دارد.
برای اینکه یک پرتابه با چرخش ثابت بتواند یک پرواز پایدار داشته باشد، دور باید از نظر ژیروسکوپی و پویا در طول مسیر پرواز پایدار بماند. برای اینکه یک دور از نظر ژیروسکوپی پایدار باشد، فاکتور پایداری ژیروسکوپی، Sg، داده شده توسط معادله (۱) باید بزرگتر از یک باشد.
با فرض ژیروسکوپی بودن دور، می توان ثبات پویای دور را ارزیابی کرد. عامل پایداری دینامیکی، Sd توسط داده می شود
جایی که ρ تراکم جریان آزاد است، d قطر پرتابه است، S منطقه مرجع پرتابه است، V سرعت جریان آزاد است و Ix لحظه محوری اینرسی است. علاوه بر این،
جایی که m جرم پرتابه است و آن لحظه عرضی اینرسی است. توجه داشته باشید که تمام ضرایب ایرودینامیکی در معادلات (۱) و (۲) در ضرب می شوند
علاوه بر این، پرتابه باید در ثبات پویایی محدود شده توسط تعریف شده باقی بماند
شکل ۱۵ نمودار معکوس عامل پایداری ژیروسکوپی را در مقابل پایداری دینامیکی برای تنظیمات استاندارد شلیک (pd / V ثابت) و از قبل حکاکی شده (pd / V در پرواز) با پایداری دینامیکی محدود، S1 = S نشان می دهد d (2 – S d)، روکش شده است.
شکل ۱۵. ثبات ژیروسکوپی و پویا برای داده های تجربی M193 با سرعت چرخش پوزه و در پرواز.
شکل ۱۵. ثبات ژیروسکوپی و دینامیکی M193 با نرخ چرخش در پرواز.
همچنین در شکل ۱۵ پیکربندی شلیک استاندارد برای pd / V در پرواز تنظیم شده است. داده های دامنه نشان می دهد که پرتابه از نظر ژیروسکوپی در تمام سرعت ها پایدار است. همانطور که انتظار می رفت، گرمهای دورهای قبل از حکاکی و دورهای چرخش تنظیم شده با شلیک استاندارد دارای Sg بزرگتر به دلیل سرعت چرخش بیشتر مطابقت دارند. پرتابه همچنین برای اعداد ماخ بیشتر از ۱.۵ ماخ به صورت پویا پایدار است. به نظر می رسد در نزدیکی Mach 1.1، پایداری دینامیک دور به نوع پیکربندی و همچنین زاویه حمله بستگی دارد. پایداری دینامیکی دورهای پیش حکاکی شده به طور قابل توجهی افزایش یافته و تمام دورهای پیش حکاکی شده در ماخ ۱.۱ پایدار هستند. بی ثباتی دینامیکی نشان می دهد که ممکن است یک چرخه محدود کوچک خمیازه رخ دهد. در واقع یک چرخه محدود کننده خمیازه کوچک برای پیکربندی شلیک استاندارد Mach 1.1 (تقریباً ۲ درجه) وجود داشت. افزایش پایداری دینامیکی دورهای قبل از حکاکی به دلیل این پیکربندی دارای ضریب گشتاور مگنوس بزرگتر (کمتر منفی) نسبت به پیکربندی شلیک استاندارد است. این را می توان تا حدی به دور قبل از حکاکی دارای سطح خمیازه بالاتر (۱.۵ درجه <α <8 درجه) نسبت به دور شلیک استاندارد (۰.۳ درجه <α <4 درجه) نسبت داد. با این حال، بر اساس پایداری شلیک استاندارد چرخش، انتظار می رود کمترین دورهای قبل از حکاکی ناپایدار باشد. عکسهای کم خمیازه اضافی (زیر ۲ درجه) از پیکربندی از قبل حکاکی شده برای تعیین دقیق تر چرخه محدود لازم است.
فاکتورهای پایداری نیز برای بدنه صاف محاسباتی از ۱.۱ تا ۳ ماخ با سرعت چرخش پرواز محاسبه شده اند (ضرایب با pd / V ثابت تعیین می شوند). پیش بینی ها نشان می دهد که پرتابه از نظر ژیروسکوپی پایدار است (sg> 1) در تمام سرعت ها. مقایسه این نتایج با نتایج استاندارد شلیک، چرخش تنظیم شده، نشان می دهد که شیارهای تفنگ حداقل تأثیر دارند. همانند پرتابه منقوش، پرتابه صاف در رژیم عددی ماخ پایدار باقی می ماند مگر در نزدیکی ۱.۱ و ۱.۲ ماخ در زاویه کم حمله که نشان دهنده یک چرخه محدود کوچک خم است. توافق بین نتایج بدنه صاف محاسباتی و نتایج استاندارد شلیک آزمایشی، اعتماد نویسندگان را برای استفاده از هر یک از این دو روش در آینده افزایش می دهد.
نتیجه گیری ها
یک روش محاسباتی پیچیده برای بررسی تأثیر تفنگ و سرعت چرخش بر روی مشخصات ایرودینامیکی مهمات کالیبر کوچک استفاده شده است. رویکرد محاسباتی با مقایسه با داده های تونل باد برای یک هندسه گلوله اصلی با شیارهای خان در Mach تأیید شده است
محاسبات نشان می دهد که اثر نسبی بین پرتابه های صاف و شیاردار (مچ دار) در محدوده ای از سرعت چرخش حداقل است و شیارهای خان اثرات ایرودینامیکی مسئول زاویه های اصلاح شده تولید نمی کنند. سپس این روش به یک گلوله های کالیبر کوچک نسل فعلی. در رابطه با یک آزمایش دامنه جرقه، اثر شیارهای خان و سرعت چرخش (پیچ و تاب ثابت در برابر پرواز pD / V) در سرعت راه اندازی و کاهش سرعت بر روی ضرایب ایرودینامیکی و مشتقات به حداقل رسیدند یا در خطای آزمایشی تست بالستیک.
نتایج پیامدهای مهمی برای هر دو آزمایش CFD و آزمایش هوازی از مهمات کالیبر کوچک دارد. به مقدار فوق العاده ای از منابع محاسباتی و تجربی اضافی برای به دست آوردن یک پرتابه با حکاکی مناسب با سرعت چرخش مورد نیاز بود که مربوط به تعداد ماخ مورد بررسی باشد. خوشبختانه، نتایج فعلی نشان می دهد که تأثیر شیارهای خان و میزان چرخش برای تعیین ضرایب ایرودینامیکی و مشتقات دینامیک اهمیت خاصی ندارد، بنابراین می توان از روشهای CFD و تجربی استفاده کرد. با این حال، اگر بخواهیم ثبات دور را برای سرعت های پایین به درستی تعیین کنیم، استفاده از سرعت چرخش در پرواز ضروری است. اگر فقط از نرخ چرخش پوزه استفاده شود، سطح پیش بینی شده بی ثباتی دینامیکی، که به صورت زاویه اصلاح ظاهر می شود، احتمالاً بیشتر از واقعیت خواهد بود.
تشکر و قدردانی
نویسنده لازم میداند از PM-MAS ارتش ایالات متحده برای تأمین اعتبار و حمایت از بخشهای قابل توجهی از این تلاش قدردانی کند. این کار همچنین با اعطای وقت رایانه از مرکز دفاع عمده منابع مشترک وزارت دفاع در آزمایشگاه تحقیقات ارتش ایالات متحده پشتیبانی می شود.
منابع
Arrow Tech Associates, “ARFDAS: Ballistic Range Data Analysis System,” User and Technical Manual, South Burlington, VT, May 1997.
Baldwin, B.S. and Barth, T.J., “A One-Equation Turbulence Transport Model for High Reynolds Number Wall-Bounded Flows,” AIAA-91-610, January 1991.
Braun, W.F., “The Free Flight Aerodynamics Range,” BRL-R-1048, U.S. Army Ballistic Research Laboratory, Aberdeen Proving Ground, MD, July 1958.
Chan, W.M., “The Overgrid Interface for Computational Simulations on Overset Grids,” AIAA-2002-3188, June 2002.
Chan, W.M. and Buning, P.G., “User’s Manual for FOMOCO Utilities – Force and Moment Computation Tools for Overset Grids,” NASA-TM-110408, July 1996.
DeSpirito, J., Silton, S.I., and Weinacht, P., “Navier-Stokes Predictions of Dynamic Stability Derivatives: Evaluation of Steady State Methods,” AIAA-2008-0214, Jan. 2008.
McCoy, R.L., “Aerodynamic Characteristics of Caliber
.۲۲ Long Rifle MATCH Ammunition, BRL-MR-3877, Ballistic Research Laboratories, Aberdeen Proving Ground, MD, Nov 1990.
McCoy, R.L., “Aerodynamic and Flight Dynamic Characteristics of the NEW Family of 5.56MM NATO Ammunition,” BRL-MR-3476, Ballistic Research Laboratories, Aberdeen Proving Ground, MD, Oct 1985.
Meakin, R.L., “A New Method for Establishing Inter-grid Communication Among Systems of Overset Grids”, AIAA Paper AIAA-91-1586, June 1991.
Renze, K.J, Buning, P.G., and Ragagopalan, R.G., “A Comparative Study of Turbulence Models for Overset Grids”, AIAA Paper AIAA-92-0437, January 1992.
Sahu, J.,”Three Dimensional Base Flow Calculation for a Projectile at Transonic Velocity,” AIAA-86-1051, May 1986.
Shiff, L.B., “Nonlinear Aerodynamics of Bodies in Coning Motion,” AIAA Journal, Vol. 10, No. 11, 1972, pp. 1517 – ۱۵۲۲.
Weinacht, P., “Navier-Stokes Predictions of Pitch Damping for Axisymmetric Projectiles,” J. of Spacecraft and Rocket, Vol. 34, No. 6, 1997, pp. 753-761.
Weinacht, P., Guidos, B.J., Sturek, W.B., and Hodes, B.A., “PNS Computations for Spinning Shell at Moderate Angles of Attack and for Long L/D Finned Projectiles,” BRL-MR-3522, Ballistic Research Laboratories, Aberdeen Proving Ground, MD, June 1986.
تیراندازی تفریحی و درس های زندگی
فیل هاردمن انتقال دانش را جشن گرفته و خود نیز کمی خوشگذرانی می کند!
مقاله این ماه با مقاله های معمول من متفاوت است اما ماجرایی است که بسیار تمایل دارم روایت کنم. همیشه طرفدار سرسخت تفنگ های بادی بوده ام اما هنوز در بسیاری اوقات از شگفت انگیزی این ورزش غافلگیر می شوم. من در طی سال ها دوستان خوبی پیدا کرده ام؛ برخی در زمان تیراندازی، برخی در مغازه های اسلحه فروشی، و تعداد بیشتری آنلاین . اما این ورزش همچنان به من در محکم کردن روابط در نامعمول ترین مکان ها کمک کرده و اهمیت خوش اقبال بودنم را به من شناخته است.
من و همسر سابقم جس که خوانندگان دراز مدت ممکن است از مقالات اولیه من او را به خاطر بیاورند پس از طلاق هم دوستان خوبی باقی مانده ایم. ما دو فرزند داریم جک و کیسی و او تقریبا ۱۵ سال نامادری پسر بزرگم کریس نیز بوده است. ما ۵ سال پیش طلاق گرفتیم. زندگی ادامه داشته است و او شریک زندگی دیگری دارد به نام دیوید که باهم دو فرزند دارند. به نظر شما ممکن است زمانیکه یکشنبه ها برای دیدن فرزندانم میروم برنامه ای عجیب باشد اما هرگز چنین نبوده است. ما در واقع همه باهم رابطه خوبی داریم که برای همه علی الخصوص بچه ها عالی است. دیوید بسیار به ماهیگیری علاقه مند است و من هیچوقت آن را امتحان نکرده ام. پس یکروز دیوید من و فرزند وسطی ام جک را با خود برد و ما لذت بسیاری بردیم. من خیلی دوست داشتم. برای جبران گفتم یکی از تفنگ های بادی خودم را ببرم، اهدافی را در حیاط گذاشته و باهم چندین تیر بزنیم به امید اینکه زمانی برای تیراندازی واقعی به دشت برویم.
بیرون با پسرها
تصمیم گرفتم تفنگ وایروخ ۱۰۰ بالپاپ را ببرم. عمدتاٌ به دلیل اینکه اسلحه محبوب من است و چون میخواستم به او نشان بدهم که تفنگ های بادی امروزی چقدر پیشرفته اند و مانند تفنگ های ارزان فنری دوران نوجوانی او نیستند بلکه تفنگ های شکاری بسیار پیشرفته و قدرتمند میباشند. ما همچنین به این نتیجه رسیدیم که برای شرکت بچه ها، آموزش و تفهیم برخی از قوانین حمل تفنگ، و فراگیری برخی از اصول تیراندازی این بهترین فرصت است..
جک همیشه به شکار علاقه مند بود اما من سعی داشتم آموزش را تا زمانیکه کمی بزگتر شود و از نظر ذهنی و بدنی به رشد بیشتری برسد به تأخیر بندازم . او به ۱۳ سالگی نزدیک است، بسرعت در حال رشد بوده و به نظر می رسد که آماده است. او البته در کنار تفنگ های بادی بزرگ شده است و آنها برای وی غریبه نیستند. اما دیگر فقط خوشگذرانی نیست و زمان شکار همه چیز را باید بسیار جدی گرفت.
دخترم کیسی میتوانست همراه ما بیاید اما تصمیم گرفت که در کنار مادر و خواهر کوچک خود در خانه بماند. کانر کوچولو اما تصمیم گرفت که همراه پدرش دیوید، برادر بزرگترش جک و عمو فیل بیاید و اگرچه هنوز خیلی کوچک است اما همه موافق بودیم که برایش خوبست که یاد بگیرد که تفنگ اسباب بازی نیست.
کلاس پیشرفته
اهداف ما از چند ورق کاغذ با نقطه های ترسیمی تشکیل شده بودند و میدان تیر ما فقط ۱۴ متر طول داشت و فقط یک تفنگ داشتیم،
چند ساچمه و محیطی امن برای تیراندازی به چیز دیگری نیاز نداشتیم.
اجازه دادم که جک خشاب را پر کند و برای دیوید عملکرد آن را توضیح دادم. کشیدن گلن، محل ضامن را به وی نشان داده و دوربین اکترونیک حرفه ای ای تی ان ایکس ۴K را برایش نمایش دادم.
بچه ها برای تیراندازی بسیار هیجان زده بودند اما من آن را کنترل کردم زیرا اول باید درباره امنیت صحبت می کردیم و نحوه رفتار با تفنگ را توضیح می دادم که با تفنگ همیشه باید طوری رفتار شود که پر است و آماده تیراندازی و در جهت امنی گرفته شود.
من اول کمی تیراندازی کردم تا از مرتب بودن اوضاع مطمئن شوم و بعد اجازه بدهم دیوید تیراندازی کند. واکنش او پس از اولین شلیک نگاهی به تفنگ بود مثل اینکه بگوید همین بود؟ این نگاه برای من بسیار آشناست. نداشتن لگد تفنگ های PCP و صدای کم شلیک همیشه مردم را غافلگیر می کند و من با دیدن آن لبخند زدم.
با خنده گفتم «آره چیز خاصی نیست؟» پس از چند شلیک دیگر آموزش وی در نیروی دریایی! را به پایان رساندم.
استعداد فطری
نفر بعدی جک بود اما به دلیل سنگینی تفنگ و جراحت مچ دستش در هنگام بدلکاری با اسکوتر پیشنهاد کردم که در موقعیت خوابیده شلیک کند. جک زمانیکه برای اولین بار تیراندازی کرد هم سن کانر بود که تصمیم گرفت در کنار او دراز بکشد. دیدن تفاوت اندازه آنها مرا شگفت زده کرد. دیدن او که چقدر بزرگ شده بود و نیاز به راهنمایی زیادی نداشت گذشت سریع زمان را بیادم آورد. کانر دراز کشیده محو تیراندازی برادرش شده بود و با تعجب شلیک های پیاپی وی را نگاه می کرد تا اینکه پرسیدم میخواهی امتحان کنی؟ صورتش روشن شد و سرش را به علامت توافق تکان داد و من بطرف دیوید چرخیدم و به آرامی گفتم: «خشاب خالی است اما او نمی داند.” 😉
جک بلند شد و به کناری رفت تا کانر بر روی کیف تفنگی که به عنوان زیر انداز گذاشته بودم دراز بکشد. او به دقت به صحبت های من گوش می داد. دوباره تأکید کردم که تفنگ اسباب بازی نیست و باید آنچه را که میگویم انجام دهد. او با تکان دادن سرش نشان داد که فهمیده است. بیشتر وزن اسلحه را من تحمل کردم و او در موقعیت شلیک قرار گرفت و به درون دوربین نگریست و علی رغم هم اندازه بودن با تفنگ توانست فضا را ببیند و هم زمان به ماشه برسد. وقتی که آماده شد به او گفتم تا ماشه را بکشد. تفنگ با شلیک انفجاری از هوای خشک زنده شد. کانر در کمال تعجب گلن را خودش به عقب کشید که نشان میدهد با تمرکز کامل نظاره گر عملیات جک بوده است.
تیراندازی برای خوشگذرانی
ما همه به ترتیب به سر بطری ها و تکه های کاغذ تیراندازی کرده و باهم صحبت کردیم. زمان بسرعت گذشت و من دریافتم که چه لحظه های خاصی را گذراندیم و چقدر خوش اقبال هستیم که می توانیم. اینجا دو پدر، دو پسر، دو برادر، یک خانواده بودیم که تیراندازی ما را متحد کرده بود و بسیار سرگرم شده بودایم. که فقط منظور بچه ها نیستند بلکه من و دیوید هم لذت بردیم. به عنوان یک خانواده ما باهم تفریح می کنیم و رابطه خود را مستحکم تر میکنیم.
اقرار می کنم که به عنوان یک شکارچی جان سخت به ندرت تفریحی تیر اندازی می کنم اما زمانی را که در حیاط گذراندیم همانند هر جلسه شکاری بسیار لذت بخش دیدم. آن دورهمی نه فقط رابطه ما را مستحکم تر کرد بلکه ممکن است به ورود افراد تازه نفسی به ورزش ما به عنوان نسل بعدی تیراندازان با تفنگ بادی نیز کمک کرده باشد. چیزی که با بالا رفتن سن ما این ورزش به آن نیاز دارد.
به این فکر افتادم که در برخی اوقات تیراندازی با تفنگ بادی را بیش از حد جدی می گیرم. در اغلب اوقات در تعقیب شکار و صید عالی نسبت به تیراندازی صرفا برای لذت بردن بی توجه بودم. من ۱۵ سال بود که برای خوشگذرانی تیراندازی نکرده بودم و تماشای لذت بردن بچه ها مرا به فکر دوران جوانی انداخت. می نشستم و صد ها تیر را با تفنگ فنری خود با دید آزاد و بدون نگرانی درباره اندازه گروپ یا برد تیر رها می کردم. فقط خوشحال بودم که صدای برخورد تیر با یک قوطی حلبی را بشنوم، ببینم که در روز خاک به رقص درامده است و نگران دقت خود نیز نبودم.
یک دنیای کاملاً جدید
لذت و اشتیاق آنها که مسری نیز بود مرا به لبخند وادشت. تا زمانی که تمام شده بود و من در خانه نشسته بودم و به نوشتن این مطلب مشغول بودم درک نکردم که چقدر لذت برده بودم. خودم را در حال بررسی تفنگ های بادی کم قدرت، CO2 و … دیدم و تصور کردم که چقدر می توانیم با این اسلحه ها تفریح کنیم. من مانند اغلب افراد شکارچی با تیراندازی تفریحی شروع کردم. اما تلاش من برای به موفقیت رسیدن به عنوان یک شکارچی در برخی اوقات مانع تیراندازی تفریحی من شده بود. تفنگ برای من یک ابزار شکاری است و نه یک منبع خوشگذرانی و تفریح. با بازگشت به سرآغاز پی بردم که تیراندازی با تفنگ بادی میتواند چه لذت هایی داشته باشد که من هنوز امتحان نکرده ام. شرایط باید تغییر کند.
ساچمه JSB Hades
نوشته : Russ Douglas
راس داگلاس انبساط ساچمه جی اس بی هدز را بررسی میکند
من مدتی است که از ساچمه های جی اس بی اگزکت استفاده می کنم و همیشه از عملکرد آنها در میدان تیر راضی بوده ام. اخیراً در اینترنت مقالات بسیاری در رابطه با ساچمه های جدید جی اس بی هدز بخصوص برای کنترل آفت دیدم. پس گفتم بهتر است خودم ببینم جریان چیست. به نظر می رسد ساچمه های هدز کاری غیر ممکن را انجام می دهند یعنی تا رسیدن به هدف سالم مانده سپس در زمان برخورد طوری منبسط شده که حداکثر انرژی ممکن را منتقل کرده و یک کشتن مهربانانه را رقم بزنند. نفوذ بیش از حد یعنی هدر رفتن انرژی پس بهترین ساچمه های کنترل آفت نباید بیش از حد نفوذ کنند.
انبساط یا عدم انبساط
مهمترین خصوصیت دقت است (یک ساچمه دقیق لود شده با هرگونه طراحی درصورت برخورداری از انرژی لازم) . ده ها نظریه در مورد بهترین کنترل کننده آفت در بازار وجود دارد از قبیل برخی برندهایی که ساچمه های سرگرد برای حداثر انبساط تولید می کنند. حقیقت اینست که ماده اصلی و طراحی یک ساچمه باید از خوردن به در و دیوار یک قوطی ساچمه سالم بیرون بیاید سپس در تفنگ قرار داده شود. ساچمه ها اشیاء ظریفی نیستند. تجربه من اینست که ساچمه ها به این دلیل محکمتر از آنند که حداقل در توان زیر ۱۶ ژول با برخورد به طعمه ما منبسط شوند.
مدیرعامل شرکت ایر آرمز کلر وست محبت کرد و یک جعبه ساچمه کالبیر ۲۲/۰ جی اس بی هدز را در جشنواره تیراندازی بریتانیا به من داد. از آن روز به به بعد شنیدم که این گلوله ها به دلیل تقاضای بالا بسیار نایاب شده اند و همچنین مغازه های محلی به دلیل تعطیلی مرتبط با کرونا بسته بودند. من برنامه های خود را متوقف کرده بودم تا زمانی که در یوتیوب از یکی از دوستانم در شرکت کنترل آفت با تفنگ های بادی شنیدم که مغازه جی اس رمزباتوم آنها را می فروشد. پس از یک مکالمه ایمیلی فردی بنام ادوارد چند جعبه را به من فروخت که خیلی زود به دست من رسیدند.
طراحی هوشمند
در بررسی مشخص شد که نیمرخ نمای بیرونی ساچمه های هدز مشابه ساچمه های نوک گرد کلاسیک جی اس بی اگزکت هستند که نشان دهنده آن است که جی اس بی از مزیت طراحی عالی موجود بهره برده . فقط یک تفاوت عمده با هدز وجود دارد در نوک گرد سه حفره شعاعی عقب رفته تعبیه شده است. فرض بر این است که این حفره ها همانند یک گل باعث باز شدن سر در سه جهت مختلف گردیده تا برخورد حداکثری انجام شود. تنها چیزی که نمیخواهیم قطعه قطعه شدن است . که در صورت استفاده از ساچمه های سر نرم مسئله ای نباید داشته باشد. بله برای ساچمه های هدز غیر ممکن به نظر میرسد.
ابزار درست کار
من میخواستم هر دو کالبیر معمول را در سرعت های مختلف آزمایش کنم. اما در حالیکه تفنگ وایلدکت ام ک.۱ کالیبر ۱۷۷/۰ من برای اکثر نیازهای کنترل آفت مناسب است اما مجوز ندارد. تنها چیزی که برای این آزمایش ها لازم است همین ام ک.۳دارای مجوز است از طرفی تفنگ ایر آرمز اس ۵۱۰ ایکس اسمن با توجه به دارا بودن تنظیم کننده قدرت بهترین وسیله آزمایش ساچمه های هیدز در سرعت های مختلف می باشد.
نخست یک نمونه تصادفی حاوی ده ساچمه از هر کالیبر را وزن کردم. میانگین وزن ساچمه های کالیبر ۲۲/۰ ۰۳۰/۱ گرم (۰۲۹/۱ گرم) و ساچمه های کالبیر ۱۷۷/۰ ۶۷۱/۰ (۶۷۰/۰) تعیین شدند. با توجه به اینکه تفنگ ایر آرمز اس ۵۱۰ ایکس اس خودم را به دوستی به نام لووین در نمایشگاه تفنگ های بادی فروخته بودم (از آن مرد متشکرم) همه آزمایش ها در صبح روزی که آنرا بسته بندی کرده و به نزدیکترین مغازه اسلحه فروش برای انتقال قانونی به لووین بردم انجام شد. این مسئله همراه با محدودیت های تعطیلی کرونا مانع از این شد که چگونگی عملکرد ساچمه های هیدز در ۵۰ متری را در مقایسه با صفر فعلی تفنگ ببینم. بله از آن به شدت دلخورم.
تحقیق
پیش از اینکه نتایج ساچمه های آزمایشی خودم را ثبت کنم عملکرد چند نفر را در شبکه های دیگر تماشا کردم. برخی آزمایش ها دقیق تر از دیگران بودند، برخی تفریحی و برخی غافلگیر کننده. بنابراین به اطلاعات بیشتری نیاز داشتم پس باید خودم مشغول می شدم. من یک حیاط محصور ندارم پس همه چیز را ساده برگذار کرده و بدرون یک سطل آب در داخل اطاق شلیک کردم البته در مقابل دوربین. تفنگ در حالت عمود قرار داشت تا از برخورد زاویه ای با آب جلوگیری شده و شکل سر ساچمه تغییر نکرده و نتایج تغییر شکل ساچمه ها تحت تأثیر قرار نگیرد. به هرحال منتظر کثیف کاری بودم پس یک ورقه مقوایی دوبل دارای یک سوراخ وسط را روی سطل انداختم تا از پاشیدن آب جلوگیری کنم.
آزمایش اول کرنوگرافی
من برخی از اطلاعات مرتبط با سرعت آزمایش های دیگران را از دست داده بودم پس از توزین ساچمه ها یک خشاب (۸ ساچمه) را در مقابل کرونوگراف برای امتحان از تفنگ وایلدکت شلیک کردم و فرایند را با تفنگ اس ۵۱۰ ایکس اس کالیبر ۲۲ فقط با دو تیر در هر یک از پنج سطح قدرت ادامه دادم . نتایج در جدول زیر آمده است:
ساچمه- تعداد شلیک | سطح توان | گسترش / متر بر ثانیه | انرژی(ژول) |
۸ – ۰.۱۷۷ | ـــــــ | ۸ – ۲۱۵ | ۴۵/۱۵ |
۲ – ۰.۲۲ | ۱#(Min) | ۱ – ۱۱۶ | ۹۱/۶ |
۲ – ۰.۲۲ | ۲# | ۱ – ۱۹۱ | ۷۱/۱۸ |
۲ – ۰.۲۲ | ۳# | ۴ – ۲۳۸ | ۱۵/۲۹ |
۲ – ۰.۲۲ | ۴# | ۳ – ۲۶۸ | ۰۱/۳۷ |
۲ – ۰.۲۲ | ۵#(Max) | ۲ – ۲۷۶ | ۱۹/۳۹ |
پایین ترین سطح قدرت تفنگ اس ۵۱۰ اس ایکس را به دلیل کافی نبودن برای انبساط ساچمه حذف کردم
اول امنیت یا نه
یکبار یک قسمت از سریال آمریکایی آلی به نام «سوء تعبیر شکنان» را تماشا کردم که ثابت کرد گلوله علی رغم چگالی بالا در آب مسافت زیادی را طی نمیکند. این بود که آزمایش در آب را به عنوان راه حل در نظر گرفتم. متاسفانه در نبود یک لوله بلند شفاف که بتوان از پیشرفت ساچمه و انبساط احتمالی فیلم برداری کرد باید به یک سطل آب معمولی کفایت میکردم. حفظ سطل و نه تخریب آن مد نظر بود. پس برای حفاظت کف آن در مقابل رسیدن ساچمه پس از عبور از ۲۵ سانتی متر آب باید کاری میکردم.
یک تکه چوب سخت پیدا کرده آن را با فلزی سنگین کردم و با پیچیدن در سلفن ضد آب کردم. زمانی که پس از دو شلیک آن را جهت پیدا کردن ساچمه ها برداشتم فهمیدم که خشابی که استفاده کرده بودم ۲ محفظه خالی داشته است و دلیل تعجب خود از کم پاشیده شدن اب را فهمیدم.
اوه!
تکرار … اینبار یادم رفت که محافظ سطل را در جای خود قرار دهم و فقط پس از شلیک دو ساچمه ۱۷۷/۰ آب از همه جای سطل شروع به نشت کرد؛ فاجعه! پس از خالی کردن آب و بررسی به جز یک ترک هیچ صدمه ناشی از برخورد در کف سطل ندیدم. تصور کنم که دلیل این صدمات موج لرزش های برخورد عمود ساچمه های ۱۷۷/۰ با آب باشد. پس از تخلیه و خشک کردن سریع سطل کف آن را با استفاده از چسب اکواریوم در داخل و بیرون سطل تعمیر کردم. در نهایت با هر تنظیم قدرت تفنگ دو شلیک انجام دادم و پس از شلیک همه ساچمه ها را با دقت درآورده، خشک کرده، و در کیسه های برچسب خورده زیپ دار جهت بررسی بعدی قرار دادم. نتایج در جدول های زیر آمده است:
ساچمه- انرژی (ژول) – سطح | قطر قبل از شلیک (mm) | قطر بعد از شلیک (mm) (حداکثر) | وزن قبل از شلیک(گرین) | وزن پس از شلیک(گرین) |
۰/۱۷۷ – ۱۵/۴۵ – ندارد | ۴/۵۰ | ۴/۹ و ۵/۱ | ۱۰/۳۶ | ۱۰/۴ و ۱۰/۳ |
۰/۲۲ – ۴۸/۷۱- ۲# | ۵/۵۰ | ۶/۵ و ۶/۸ | ۱۵/۹۰ | ۱۶/۰ و ۱۵/۹ |
۰/۲۲ – ۲۹/۱۵- ۲# | ۵/۵۰ | ۷/۴ و ۸/۱ | ۱۵/۹۰ | ۱۶/۲ و ۱۶/۱ |
۰/۲۲ – ۳۷/۰۱- ۲# | ۵/۵۰ | ۷/۸ و ۷/۵ | ۱۵/۹۰ | ۱۶/۰ و ۱۵/۵ |
۰/۲۲ – ۳۹/۱۳- ۲# | ۵/۵۰ | ۷/۸ و ۷/۶ | ۱۵/۹۰ | ۱۵/۴ و ۱۶/۱ |
تا امتحان نکنی نمی فهمی
با توجه به صحبت قبلی من در مورد قطعه قطعه نشدن ، چند قطعه بسیار کوچک که فقط می توانست سرب باشد در ته سطل برق می زدند. این مسئله باعث شد تا همه ساچمه هایی را که از درون سطل جمع کرده بودم وزن کرده و اندازه بگیرم و با ابعاد میانگین مقایسه کنم تا به ببینم آیا شکستگی اتفاق افتاده یا خیر. بله باید ساچمه ها را قبل از شلیک یک به یک وزن می کردم).
دامنه برخورد (m) | سرعت (ms-۱) – انرژی (ژول) | تخمین قدرت در مسافت پایین |
۰ | ۲۷۶ – ۳۹/۲ | ــــــــ |
۱۰ | ۲۵۴ – ۳۳/۳ | #۳/۵ |
۲۰ | ۲۳۶ – ۲۸/۶ | #۳ |
۳۰ | ۲۲۰ – ۲۴/۸ | #۲/۶ |
۴۰ | ۲۰۵ – ۲۱/۷ | #۲/۳ |
۵۰ | ۱۹۲ – ۱۹/۰ | #۲ |
۶۰ | ۱۸۰ – ۱۶/۸ | #۱/۸ |
ملاحضات دامنه
طعمه شما در مقابل دهانه تفنگ شما قرار نخواهد داشت پس با افزایش مسافت باید انتظار کاهش قدرت و بالطبع کاهش سطح انبساط را نیز داشت. سرعت دهانه برای هر شلیک را در اپلیکیشن چیرگان وارد کرده و با استفاده از ضریب BC آنها جهت تخمین داده های زیر را پیش بینی کردم(حداکثر قدرت ۵).
پس عوامل دیگری به جز قدرت تعیین شده تفنگ نیز وجود دارند و فقط شامل افزایش انرژی دهانه جهت انبساط بهینه در هدف واقعی نمی شود. همه ساچمه ها/ اهداف پرتابی دارای یک سرعت بهینه حداکثر هستند که فراتر از آن به افت دقت منجر می شود. به عنوان مثال برای ساچمه های با کیفیت ۲۲ مانند ساچمه های جی اس بی به نظر من حدود ۲۷۵ متر بر ثانیه ایده آل است.
ساچمه های کالیبر۱۷۷ Non-Fac هیدز کمی منبسط شدند اگرچه نوک کاملاً گرد آن ممکن است کمی صاف شده باشد. شاید نشان دهنده اصابت آن به چوب باشد. ساچمه های کالیبر ۲۲ هیدز در همه تنظیمات سرعتی منبسط شدند که نتایج در سه سرعت بالاتر تقریباً یکسان بودند. با نگاهی به تصویر ساچمه های منبسط شده می توانم بگویم که در مقابل حیوانات موذی می توانند مؤثر باشند. بر این باورم که برای بهترین نتیجه ساچمه ها باید با سرعت های بالای ۱۶ ژول (FAC) شلیک شوند .
ساچمه های کالیبر ۱۷۷ کمی منبسط شدند اما بدون انجام مجدد آزمایش در یک سطل بلندتر جائیکه همه انژی پیش از اصابت به ته سطل از بین می رود نمی توام عدم برخورد با پشت چوب را تضمین کنم.
تغییرشکل قابل توجه
ماجرای ساچمه های کالیبر ۲۲ هیدز کاملاً متفاوت بود.در تصاویر ساچمه های بازیافته و از اندازه گیری ها مشخص است که انبساط آنها در سرعت های بالاتر قابل توجه است. همچنین یکی از سه ساچمه در اکثر موارد تغییر شکل داد/ له شد که شاید نشانه آن باشد که با تغییر مسیر برخوردی با چوب داشته است.
فقط وزن ۲ تا از قوی ترین ساچمه ها کاهش یافت به ترتیب ۰.۰۳۲ و ۰.۰۳۹ گرم. . احساس شخصی من اینست که بعد از مسافت طی شده ساچمه آسیب جدی ناخاسته به گوشت طعمه (مثلاً خرگوش) وارد نمی کند و ممکن است فقط با تخمین مطابقت کند. احتمالاً هر برخوردی با استخوان هم به افزایش سرعت انبساط ساچمه کمک کرده و از نفوذ بیش از حد جلوگیری می کند. به هرحال عملکرد ساچمه های کالیبر ۲۲ مرا بسیار تحت تأثیر قرار داد و پس از دریافت تفنگ جایگزین کالیبر ۲۲ خود از آنها استفاده خواهم کرد. من همچنین پس از تعطیلات کرونایی در کمترین زمان ممکن آزمایش های دقت را با ساچمه های کالیبر ۱۷۷ هیدز در فاصله ۲۵ متری و ساچمه های کالیبر ۲۲ هیدز در فاصله ۵۰ متری انجام خواهم داد.
ساچمه | سرعت (ms-۱) – انرژی (J) | قطر بعد از شلیک | میانگین افزایش(mm) | |
۴/۵ | ۲۱۵ – ۱۵/۴۱ | ۴/۹ و ۵/۱ | ۰/۵ | |
۵/۵ | ۱۹۱ – ۱۸/۷۱ | ۶/۵ و ۶/۸ | ۱/۱۵ | |
۵/۵ | ۲۳۸ – ۲۹/۱۵ | ۷/۴ و ۸/۱ | ۲/۱۵ | |
۵/۵ | ۲۶۸ – ۳۷/۰۱ | ۷/۵ و ۷/۸ | ۲/۱۵ | |
۵/۵ | ۲۷۶ – ۳۹/۱۸ | ۷/۶ و ۷/۸ | ۲/۲ |
سند تصویری/ تمیزکاری
من طبعاً از آزمایش های خود فیلم گرفتم و یک ویدئو را برای شما پس از تدوین برخط گذاشته ام.
پس از اینکه سطل هنوز سالم را خالی کرده و زیر آن را با یک حوله قدیمی خشک کردم اتفاق خوبی رخداد. من پس از انتشار ویدئو با مغازه جی اس رمزباتوم تماس گرفتم و ادوارد لطف کرده و تعداد دیگری ساچمه را برای آزمایش های بعدی برای من خواهد فرستاد.
انجام این آزمایشها علی رغم دشواری تمیزکاری در پایان برای من بسیار جالب بود. امیدوارم که مقاله برای شما جاب بوده باشد هرنوع ساچمه که مورد علاقه شماست از تیراندازی تفریحی با آن لذت ببرید.
بزودی با تفنگ مجاز جدیدم ساچمه های هیدز را در فاصله ۵۰ متری برای دقت آزمایش خواهم کرد.
پایداری گلوله (ژیروسکوپی و دینامیکی)
کاری از دامون کالی در ۱ اکتبر ۲۰۱۳
چرا گلولهها از سر لوله تفنگ خارج میشوند؟ چرا در لوله تفنگ از سوراخ هموار استفاده میشود؟ این مطمئنا کارها را برای تولید کننده گلوله ساده میکند و هزینه کمتری برای همه دارد.
پاسخ این است تا زمانی که به گلوله چرخش میدهید گلوله ها مستقیم پرواز نمیکنند. خان درون لوله تفنگ بوسیله پوکه، گلوله را میگیرد و هنگامی که گازهای پیشران گلوله را به پایین سوراخ فشار میدهند باعث میشود تا گلوله با سرعت بالایی بچرخد. خان درون لوله تفنگ، پایداری گلوله را تضمین میکند.
تعریف پایداری
اما اجازه دهید کمی عقبتر برویم. پایداری یعنی چه؟ به زبان ساده، پایداری به دماغه گلوله در جریان هوا اشاره دارد. اگر به یک راکت یا موشک نگاه کنید، متوجه خواهید شد که بسیاری از طرحها دارای باله در عقب هستند. این بالهها برای اطمینان از این است که جلوی راکت به سمت جلو است. آنها مانند دستگاه بادنما کار میکنند- اگر راکت شروع به ضربه زدن کند، جریان هوا بر روی بالهها فشار میآورد و تراز را اصلاح میکند. هرگاه چرخش حول محور غیر صفر باشد نیرویی نیز وجود دارد که آن را اصلاح کند، جریان هوا در کنار باله میوزد.
البته گلولهها باله ندارند. به لحاظ تئوری میتوان گلولههای دارای باله ساخت اما این کار بسیار سخت و گران است. در عوض، به گلولهها چرخش میدهیم تا تاثیری مشابه ایجاد کنیم. به دلیل فیزیک چرخش اشیا، که از آن میگذرم، وقتی گلوله ای میچرخد و شروع به انحراف میکند نیروهایی وجود دارند که معمولا جهت را به طور خودکار اصلاح میکنند. به نظر میرسد که گلولهها کاملا پایدار نیستند (همیشه انحراف وجود دارد) اما میتوانید آنها را به اندازه کافی به هدف نزدیک کنید.
دو نوع پایداری گلوله وجود دارد که نگران آن هستیم ، پایداری ژیروسکوپی و پایداری دینامیکی. برای این که گلوله پایدار باشد باید هر دو شرایط محقق شود، گلوله ای که از نظر ژیروسکوپی پایدار اما از نظر دینامیکی ناپایدار باشد ، پایدار نیست و سقوط میکند.
پایداری ژیروسکوپی
درک پایداری ژیروسکوپی آسانتر از دو مورد دیگر است. معمولا پایداری ژیروسکوپی به متغیری به نام Sg اشاره دارد. از نظر ریاضی، اگر Sg از ۱ بیشتر باشد میتوان گفت گلوله از نظر ژیروسکوپی پایدار است. اگر گلوله را سریعتر بچرخانید مقدار Sg بیشتر میشود. همچنین اگر سرعت کاهش یابد Sg بیشتر میشو. اگر از گلوله بلندتر استفاده کنید مقدار Sg کم میشود. اگر گلوله از نظر ژیروسکوپی پایدار باشد معمولا در همان حالت باقی میماند زیرا با سرعت بیشتر از سرعت چرخش گلوله کاهش مییابد. اگر گلوله از نظر ژیروسکوپی در سر لوله تفنگ ناپایدار باشد، هرگز پایدار نخواهد بود.
عواملی که پایداری ژیروسکوپی را افزایش میدهند عبارتند از:
- سرعت پایین تر
- نرخ چرخش بالاتر
- هندسه گلوله کوتاهتر / ضخیمتر
- چگالی هوای کمتر
در حالی که محاسبه Sg خیلی پیچیده نیست ، کاری نیست که میتوانید با ماشین حساب دستی انجام دهید مگر اینکه به مقدار تقریبی دست یابید. در مقاله دیگری در خصوص این موضوع بحث میشود. ماشین حسابهای مختلفی در وب موجود است که مقدار تقریبی را به شما میدهد که یکی از آنها JBM Ballistics است.
پایداری دینامیکی
محاسبه پایداری دینامیکی سختتر است. این کار به ضرایب مبهمی بستگی دارد که تعیین و پیش بینی آن دشوار است و به ویژگیهای دقیق طراحی گلوله بستگی دارد. گلولهها با از دست دادن سرعت، پایداری دینامیکیشان را نیز از دست میدهند. بر خلاف مورد پایداری ژیروسکوپی، پایداری در سر لوله تفنگ به معنای پایداری در بُرد پایین نیست. متغیری به نام Sd به پایداری دینامیکی اشاره دارد که محاسبه تعداد دقیق آن از حوزه این مقاله خارج است، فقط بدانید که پیش بینی آن دشوار بوده و به دادههای زیادی نیاز دارد.
Sd گلوله ای با پایداری دینامیکی «عالی» برابر با ۱ است. اگر Sd کمتر از یا بیشتر از ۱ باشد گلوله ممکن است ناپایدار باشد. حاشیه ایمنی برای Sd به Sg بستگی دارد. هنگام بررسی Sd گلولهای با Sg بالا دارای غلاف بیشتری است. گلوله ای که در لبه ناصاف پایداری ژیروسکوپی قرار دارد به راحتی میتواند دارای پایداری دینامیکی شود.
جمع بندی
با استفاده از ریاضیات، رابطه زیر را بین Sg ، Sd و پایداری گلوله به ترتیب زیر خواهد بود:
گلوله پایدار است اگر:
Sg>1Sd (2-Sd)
اگر این رابطه را روی نمودار ترسیم کنید، نمودار زیر را خواهید داشت:
همانطور که میتوان مشاهده کرد دو منطقه وجود دارد که توسط خطی تقسیم میشود که در معادله بالا نشان داده شده است. اگر گلوله در داخل منطقه پایدار باشد یعنی همه چیز خوب است. اگر از منطقه پایدار خارج شود، سقوط میکند.
گلوله ای که رفتار خوبی دارد پرواز خود را روی خط مرکزی آغاز میکند (Sd = 1.0) و وقتی بُرد آن پایین باشد به سمت بالا حرکت میکند. باز هم به این دلیل که چرخش گلوله آهستهتر از سرعت آن کم میشود که به پایداری بالاتر ژیروسکوپی بالاتر منتهی میشود. این همان چیزی هست که میخواهیم.
با این حال پایداری دینامیکی زیاد نیست. برخی گلولهها در بُرد پایین ترتغییر چشمگیری را در Sd تجربه میکنند، که میتواند باعث شود تا گلوله منطقه پایدار را ترک کرده و شروع به سقوط کند. مچ کینگ سریا گرین ۱۶۸با کالیبر ۳۰ نه چندان معروف این مشکل را دارد و مستعد از دست دادن پایداری در سرعتهای ترانسونیک (گذر صوتی) است. این یکی از دلایلی است که تیراندازان دور برد تمایل دارند سرعت بیش از ۱۳۰۰ فوت بر ثانیه را در هدف حفظ کنند. گلولههایی که معمولا پایداری خود را از دست میدهند این کار را در ناحیه ترانسونیک نیز انجام میدهند.
اثرات جوی
مساله پیچیدهتراین است که همه اینها به چگالی هوا بستگی دارد که این نیز به متغیرهایی مانند ارتفاع، دما و رطوبت بستگی دارد. چگالی کمتر هوا به معنای پایداری بیشتر است. این یعنی هوای کمی برای سقوط گلوله وجود دارد. بنابراین ممکن است گلولهای به خوبی در ارتفاع زیاد شلیک شود اما در سطح دریا سقوط کند.
نکته عملی مهم
پایداری گلوله فقط تا حدی در کنترل تیرانداز است. تنها کاری که واقعا میتوانید انجام دهید این است که گلولههایی را انتخاب کنید که با چرخش لوله تفنگتان به اندازه کافی پایدار شوند. همیشه برای ایجاد حاشیه در برابر ناپایداری دینامیکی و شرایط جوی، ترکیبی از گلوله / بشکه را انتخاب کنید که Sg حداقل ۳/۱ تا ۴/۱ را ایجاد کند. مقدار بیشتر از این سبب مسایل بزرگی نخواهد شد اما به خاطر داشته باشید که افزایش چرخش تثیر نامطلوبی بر دقت دارد، بنابراین برای حفظ پایداری و دقت تعادل وجود دارد. از حداقل چرخش استفاده کنید تا سنگین ترین گلولههایی را که میخواهید شلیک کنید، پایدار شوند.
متأسفانه در خصوص مسایل اجتناب ناپذیر پایداری دینامیکی گلولههایی که رفتار مشکل آفرین دارند، کار زیادی نمیتوان انجام داد و تنها راه برای دانستن اینکه از انتخاب کدام گلوله ها خودداری کنید، پرسیدن از دیگران است. اکثر گلوله های مورد استفاده برای شلیک از راه دور خوب است اگر سرعت حرکتشان به اندازه کافی زیاد باشد. مشکل وقتی شروع میشود که به ناحیه ترانسونیک وارد میشوید که اکثر تیراندازان دوربرد در صورت امکان از آن اجتناب میکنند. اگر متوجه شدید سرعت گلولههایتان کاهش زیادی دارد، شاید کارتریج بزرگتری نیاز باشد. این مشکل معمولا فقط برای تیراندازان مسابقاتی پیش میآید که به کارتریج خاصی محدودهستند مانند مسابقه T / R کلاس F که به وینچستر ۳۰۸ یا رمینگتون ۲۲۲۲ نیاز دارد.
بروزرسانی – ۱۰/۴/۲۰۱۴
در حالی که توصیه های فوق هنوز هم رهنمودهای خوبی هستند ، بخشی از کتاب جدید برایان لیتز با عنوان «پیشرفتهای جدید در تیراندازی برد طولانی» وجود دارد که آزمایشات وی در خصوص کشش و پایداری را بطور کامل بیان میکند. او این استدلال قانع کننده را ارائه میدهد که وقتی Sg به زیر تقریباً ۵/۱ برسد، کشش اندکی افزایش مییابد. با توجه به اینکه استفاده از حداقل ضریب پایداری ۵/۱ برای تیراندازی برد طولانی کاملاً منطقی است، که در آن کاهش اندک در کشش مهمتر ازکاهش دقت ناشی از چرخش بیش از حد گلوله است. برای کاربردهای با دقت بسیار بالا و برد کوتاه (در اصل بنچ رستهای برد کوتاه) استفاده از حداقل پایداری که بتوانید کار را تمام کنید، میتواند مطلوب باشد اما برای برد طولانی آن را بیشتر از ۵/۱ نگه دارید. تا جایی که میدانم این نشان دهنده جدیدترین تفکر/ تحقیق در این زمینه است.
مطالعه بیشتر
در این مقاله فقط به سطح پایداری گلوله پرداخته شده است. برای افراد علاقمند به ریاضیات، کتاب باب مک کوی با عنوان بالستیکهای خارجی مدرن، به جزئیات عجیب و غریب ریاضیات میپردازد. برای بررسی گسترده تر و نه چندان فنی، بالستیکهای به کار گرفته شده برای تیراندازی دور برد برایان لیتزمنبعی عالی است.
پایداری گلوله و چرخش خان
نوشته : دامون کالی
چرخش خانی که برای تفنگ خود انتخاب میکنید میتواند تاثیر بسزایی بر دقت آن داشته باشد. اما چگونه و چرا؟
پایداری گلوله
گلولههاا ز نظر آیرودینامیکی ناپایدار هستند. آنهایی که به حال خودشان رها میشوند به شکلی دقیق، مخرب و بی نظم در هوا میچرخند و در جهت تصادفی به هدف اصابت میکنند – مستقیم، طرفین یا حتی عقب. اگر سرعت چرخش این گلولهها زیاد باشد عملکرد کاملا خوبی دارند و برد نوک آنها کم و بیش پایین خواهد ماند .
هرچه گلوله طویلتر باشد چرخش بیشتری لازم دارد. برای محاسبه دقیق میزان چرخش مورد نیاز برای ایجاد ثبات در گلوله معین باید از برخی ثابت های مشتق شده تجربی استفاده کرد تقریبا مانند ضریب بالستیکی که همه ما با آن آشنا هستیم. این ثابتهاعموما در دسترس نیستند. در حوزه ریاضی، در صورتی که پیشینه ریاضی قوی ( مدرک ریاضی یا مهندسی یا معادل آن) را داشته باشید میتوانید رفتار دقیقتر ریاضی در خصوص پایداری گلوله را در کار عالی روبرت مک کوی با عنوان بالستیکهای خارجی مدرن:دینامیکهای راهاندازی و پرتاب موشکهای متقارن بیابید.
برای افرادی با علاقه کمتر، چندین روش تقریبی برای محاسبه چرخش مورد نیاز گلوله وجود دارد که ساده ترین آنها فرمول قدیمی گرین هیل است:
T = 150 / L
که در آن T چرخش در کالیبرهای گلوله و L طول گلوله در کالیبرها است.
متأسفانه این روش چندان خوبی نیست اما آن را در اینجا آوردهام تا نشان دهم که گلوله های بلندتر به چرخشهای سریعتر نیاز دارند که در واقع همان چیزی است که باید بدانید. جی. بی. ام بالستیکس (JBM Ballistics ) محاسبهگر خوبی است که در آن از روش مشارکتی بیشتری استفاده میشود.
پس چرا چرخش واقعا سریع را انتخاب نکرده و کار را تمام نمیکنیم؟ به نظر میرسد چرخشی که باعث حفظ گلولهها میشود همچنین میتواند سبب شود تا گلولهمان به هدف اصابت نکند ، یعنی امکان چرخش بیش از حد گلوله وجود دارد.
گلوله هایی بسیار خوب هستند که از لحاظ استاتیک و هم دینامیک متعادل باشند. یعنی مرکز ثقل گلوله در محور تقارن گلوله قرار داشته باشد (تعادل استاتیک) و محور اصلی اینرسی گلوله با محور تقارن گلوله موازی باشد(تعادل دینامیکی). تعادل استاتیک به اندازه کافی ساده است اما منظور از این محور اصلی چیست؟
لاستیکی را در نظر بگیرید که متعادل است – هدف افزودن وزنهها تا زمانی است که محور اصلی اینرسی چرخ با محور فیزیکی چرخ همسو شود. اگراین محورها در یک راستا نباشند چرخ لنگ میزند. در مورد گلولهها نیز همین اتفاق رخ میدهد.
این گلوله بلحاظ استاتیکی متعادل است. CG آن خارج از مرکز قرار دارد اما محور اینرسی اصلی آن (Ip) با محور تقارن گلوله موازی است.
این گلوله از لحاظ دینامیک متعادل است. CG آن در مرکز قرار دارد اما محور اینرسی اصلی آن (Ip) با محور تقارن گلوله دارای زاویه است.
در زندگی واقعی همه گلولهها دارای عدم تعادل استاتیک و دینامیک هستند. گلولهای را در نظر بگیرید که ناخالصی کمی از خط مرکزی دارد یا ناخالصی ندارد. این گلوله از مرکز ثقل و محور اصلی اینرسی منحرف میشود. پس موضوع چیست؟
پرتاب جانبی
پرتاب جانبی، اولین مفهومی که باید یاد بگیریم. هنگامی که یک گلوله نا متعادل از لحاظ استاتیکی از سوراخ عبور می کند مرکز ثقل خارج از مرکز در مسیر مارپیچ حرکت میکند زیرا لبه خارجی گلوله توسط سوراخ محدود میشود. هنگامی که گلوله از سرلوله تفنگ خارج میشود در جهت مماس با آن مسیر مارپیچ پرواز خواهد کرد. جهت دقیق آن به این بستگی دارد که طرف سنگین گلوله هنگام خروج از لوله سر تفنگ در چه جهتی قرار گیرد.
توجه داشته باشید که اگر گلولهای از هر جهت کامل باشد اما هنگام خروج از سر لوله تفنگ ضربه به آن وارد شود طعمه پرتاب های جانبی نیز میشود. تمام آنچه لازم است این است که مرکز ثقل گلوله از خط مرکزی سوراخ خارج شود.
هرچه چرخش گلوله سریعتر باشد پرتاب جانبی بیشتری خواهید داشت. به عبارت دیگر چرخشهای سریعتر در گلوله های ناقص (یعنی واقعی) از دقت کمتری برخوردار هستند.
پرش آیرودینامیکی
به همین ترتیب وقتی گلوله نامتعادل از لحاظ دینامیکی (حتی اگر از نظر استاتیکی با مرکز ثقل کاملا متمرکز بر سوراخ، متعادل باشد) از سر لوله تفنگ خارج شود با انحراف اولیهای که باعث شود گلوله در جهت اشتباه پرواز کند، این اتفاق رخ خواهد داد که به آن پرش آیرودینامیکی گفته میشود.
علت پرش آیرودینامیکی نیز مانند پرتاب جانبی میتواند بخاطر ضربه آهسته در سوراخ باشد. همانطور که خواهیم دید باد نیز می تواند باعث پرش آیرودینامیکی شود.
در هر صورت هرچه چرخش گلوله سریعتر باشد پرش آیرودینامیکی بیشتری خواهید داشت. مجددا، انحراف در جهت تصادفی رخ میدهد که دقیقا نحوه قرارگیری گلوله هنگام خروج از سر لوله تفنگ تعیین کننده آن است .
کمی استراحت کرده و جمع بندی میکنیم. برای ثبات گلولههای در پرواز، چرخش نیاز است. وجود نقص در تعادل گلوله یا ضربه در سوراخ باعث پرتاب جانبی و پرش آیرودینامیکی می شود که سبب می شود تا گلوله در جهت ناخواسته و غیر قابل پیش بینی پرواز کند. هرچه چرخش گلوله سریعتر باشد انحراف در مسیر پرتابی بیشتر می شود.
موفقیت خود را تضمین کنید
نکته جالب توجه این است که پرش آیرودینامیکی می تواند تا حدی مانع پرتاب جانبی شود. به نظر می رسد که وجود نقص در مرکز ثقل گلوله (یعنی در دماغه آن) مانع چنین کاری شود. همان نقص عقب مرکز ثقل (یعنی در قاعده) باعث میشود این دو اثر یکدیگر را تقویت کنند. مدتهاست که تیراندازان بنچ رست می دانند که قاعده گلوله از دماغه آن مهمتر است. این خودش یک دلیل است. (بدیهی است که گلوله کاملا متعادل بهترین حالت است اما اگر قصد دارید گلوله ای را شلیک کنید این کار را در دماغه آن انجام دهید.)
پرش آیرودینامیکی ناشی از باد
باد متقاطع باعث می شود گلوله به محض خارج شدن از سر لوله تفنگ به طرف دیگری متمایل شود، یعنی پرش آیرودینامیکی را ایجاد کند، اگرچه برخلاف پرش ناشی از عدم تعادل گلوله، این مسیر گلوله قابل پیش بینی است زیرا منبع آن جهت باد است. در کمال تعجب آنچه اتفاق می افتد این است که پرش آیرودینامیکی مبتنی بر باد باعث انحراف عمودی نقطه برخورد گلوله می شود. هرچه باد شدیدتر باشد، انحراف عمودی نیز بیشتر خواهد بود.
توجه داشته باشید که بزرگی این اثر کم نیست. سرگلوله ۳۰۸ ۱۶۸ میلی گرم سیرا مچ کینگ در ۲۶۰۰fps ، انحراف عمودی تقریباً ʺ۸/ ۳ در ۱۰۰ یارد در باد عرضی ۱۰ mph را تجربه خواهد کرد. این را با تقریبا ۱″ انحراف افقی باد مقایسه کنید که ممکن است بیشتر با آن آشنا باشید.
تصور کنید در هر باد شدیدی با یک تفنگ بسیار دقیق تیراندازی کنید. ممکن است نتیجه هدفی شبیه به این باشد:
بادی که از چپ به راست میوزد باعث کم شدن برخورد گلولهها میشود. باد راست به چپ باعث برخورد زیاد گلولههامیشود. (توجه داشته باشید که این امر برای تفنگی با چرخش دست چپ معکوس خواهد شد.) بنابراین به جای اینکه باد باعث پراکندگی افقی خالص شود، همانطور که تصور میکنید، در واقع باعث پراکندگی در زاویه میشود. هرچه چرخش تفنگ شما سریعتر باشد این زاویه بزرگتر خواهد بود.
شما را نمیدانم اما برای من به اندازه کافی سخت است تا بتوانم تأثیر افقی باد را بدون نگرانی در مورد مولفه عمودی دنبال کنم. به هر حال، زوایای خطوط روی شکل برای مقیاس مچ کینگ گرین ۱۶۸ سیرا با چرخش دست راست در ۲۶۰۰fps در ۱۰۰ یارد رسم شده است.
توجه به این نکته مهم است که این اثر در برد کوتاه بسیار بیشتر از برد طولانی است. به این دلیل که که زاویه پرش عمودی ،صرفنظر از برد، ثابت است در حالی که باد افقی در بردهای طولانی بسیار افزایش مییابد. بنابراین در برد طولانی، نسبت انحراف عمودی به افقی کوچکتر خواهد بود – یعنی شیب زاویه خط در نمودار فوق به اندازه برد طولانی نخواهد بود.
نکته مهم عملی
برای بهره گیری از بالاترین میزان دقت، گلوله ای با کیفیت بالا انتخاب کنید که در برد مورد نیازتان بالستیک قابل قبولی را ارائه دهد. سپس گلولهای با کمترین چرخش را انتخاب کنید که گلوله را تثبیت کند. افزودن کمی چرخش بیشتر «فقط برای اطمینان» میزان دقت شما را کمی پایین میآورد. از اطرافیان سوال کنید و ببینید دیگران از چه چیزی استفاده میکنند – از آهسته ترین چرخشی استفاده کنید که به نظر میرسد در بردی قرار دارد که میخواهید تیراندازی کنید.
علاوه بر این متوجه شده ایم که چرا حفظ هم راستایی گلوله با سوراخ از طریق تکنیک های مناسب بارگیری دستی و ساخت محفظه مهم است و چرا باید به باد هم در برد مسیر پرتابی و هم در برد پایین توجه کنیم.
بروزرسانی – ۱۰/۴/۲۰۱۴
در حالی که توصیه های فوق هنوز هم رهنمودهای خوبی هستند ، بخشی از کتاب جدید برایان لیتز با عنوان «پیشرفتهای جدید در تیراندازی برد طولانی» وجود دارد که آزمایشات وی در خصوص کشش و پایداری را بطور کامل بیان میکند. او این استدلال قانع کننده را ارائه میدهد که وقتی Sg به زیر تقریباً ۵/۱ برسد، کشش اندکی افزایش مییابد. با توجه به اینکه استفاده از حداقل ضریب پایداری ۵/۱ برای تیراندازی برد طولانی کاملاً منطقی است، که در آن کاهش اندک در کشش مهمتر ازکاهش دقت ناشی از چرخش بیش از حد گلوله است. برای کاربردهای با دقت بسیار بالا و برد کوتاه (در اصل بنچ رستهای برد کوتاه) استفاده از حداقل پایداری که بتوانید کار را تمام کنید، میتواند مطلوب باشد اما برای برد طولانی آن را بیشتر از ۵/۱ نگه دارید. تا جایی که میدانم این نشان دهنده جدیدترین تفکر/ تحقیق در این زمینه است.
بررسی ساچمه تفنگ بادی JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Caliber
قوت | ضعف |
ثبات عالی
قیمت متوسط آیا به ثبات عالی آن اشاره کردیم! |
قوطی پیچی |
رتبه بندی HAM
مقایسه با ادعاهای سازندگان…………………………………………………………………………………………………………………… ۸۰% متوسط قطر سر ………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۷۰% اختلاف در قطر سر …………………………………………………………………………………………………………………………………. ۶۰% متوسط وزن …………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۸۰% اختلاف در وزن ……………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۶۰% متوسط طول ……………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۹۰% اختلاف در طول ………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۸۰% آلودگی …………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۸۰% |
نتیجه گیری آزمون Hard Air Magazine
ساچمه تفنگ بادی JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Caliber به راحتی برنده جایزه طلایی HAM میشود. این امر بدان دلیل است که آنها ثبات تولیدی عالی با قیمت بسیار مناسب را ارائه میدهند.
مشخص است که چرا این ساچمهها در بین تیراندازان اهداف زمینی محبوب هستند. علاوه بر این، آنها در طیف گستردهای از تفنگهای بادی به خوبی شلیک میشوند و هنگام آزمایش جدیدترین اسلحه بادی کالیبر .۱۷۷ شما برای اولین بار انتخاب اول هستند.
پیشنهاد میشود.
بررسی کامل
ارزش به نسبت هزینه
ساچمه تفنگ بادی JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Caliber از نظر دقت و ثبات از شهرت بالایی میان تیراندازهای تفنگهای بادی برخوردار است. به عنوان مثال میتوانید ببینید که آنها توسط بسیاری از رقبای جدی اهداف زمینی استفاده میشوند.
با کمال تعجب، آنها نیز گران نیستند! فقط ۲.۸ سنت به ازای هر ساچمه در مقایسه با میانگین قیمت ۲.۷ سنت به ازای هر ساچمه در تفنگهای بادی کالیبر .۱۷۷ . و – البته – از آن نیز ارزانتر است اگر چهار قوطی از Pyramyd Air یا Airgun Depot خریداری کنید و یکی را به صورت رایگان دریافت نماید.
این باعث میشود آنها از ارزش برجستهای به ازای پول پرداختی آن برخوردار باشند.
ساچمه تفنگ بادی JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Caliber دارای شکل سنتی و رایج دیابولویی (به مانند ساعت شنی) هستند. آنها از سرب نرم ساخته شده اند.
از Pyramyd Air خرید کنید
JSB Match Diabolo Exact .177 Cal, 8.4 Grains, Domed, 500ct, 4.52mm
از Airgun Depot خرید کنید
JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Cal Pellets, 500 Ct
خلاصه اطلاعات آزمون
قیمت به ازای هر ساچمه | ۲.۸۰ سنت |
رایجترین وزن (وزن متوسط) | ۸.۴۰ دانه گندم
(یک دانه گندم معادل ۰.۰۶۴۸ گرم است) |
ساچمهها در آن وزن رایج | ۲۰% |
اختلاف در وزن ساچمهها (کوچکترین تا بزرگترین) | ۲.۵۲% |
رایجترین قطر سر | ۴.۵۳ میلی متر |
ساچمه در آن قطر سر رایج | ۸۰% |
اختلاف در قطر سر (کوچکترین به بزرگترین) | ۰.۴۴% |
رایجترین طول (طول متوسط) | ۶.۱۴ میلی متر |
ساچمهها در آن طول رایج | ۳۸% |
اختلاف در طول (کوچکترین به بزرگترین) | ۱.۱۴% |
مقایسه با ادعای سازندگان
چند ادعا در ارتباط با ساچمههای تفنگ بادی JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Caliber وجود دارد. اصلیترین آن این است که وزن ساچمه ۸.۴۴ دانه است.
نمونه ساچمههای آزمایش شده توسط HAM در واقع دارای وزن متوسط ۸.۴۱ دانه بودند. این عدد ۰.۳۶% سبکتر از ادعا میباشد.
محتویات یک قوطی تصور میشود شامل ۵۰۰ ساچمه باشد. در قوطی ساچمههای تفنگ بادی JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Caliber آزمایش شده توسط HAM، ما ۵۰۳ ساچمه دریافت کردیم. این ۰.۴% بیشتر است. از آنجایی که قوطیها به جای شمارش انفرادی ساچمهها به احتمال زیاد با وزن پر میشوند، وزن متوسط کمی سبک تر آن تقریباً به تعداد اضافی ساچمهها برمی گردد.
قطر سر ۴.۵۲ میلی متری بر روی برچسب کف قوطی نشان داده شده است. با این حال، ساچمههای آزمایش شده توسط HAM هنگام اندازه گیری با استفاده از PelletGage استاندارد ما، قطر سر عمدتا ۴.۵۳ میلی متری را داشتند. اگر چه این تفاوت زیر ۴ می باشد.
این ادعاهای کامل JSB در مورد این ساچمه در وب سایت آنها است:
“پرفروشترین محصول شرکت. این محصول قطعا محبوبترین مهمات در حال حاضر است. وزن به گونه ای طراحی شده است که با بیشتر تفنگهای بادی FT موجود در بازار سازگار است. این یک پروفایل بسیار کاربردی است که برای کل سریهای Exact متداول است. این محصول خصوصیات پرواز پایدار خود را مدیون وزن بالاتر و موقعیت مرکز ثقل ایده آل است. همترازی کامل یک بار دیگر یک گروهبندی کامل و بدون نقص را تضمین میکند!”
البته، دقت ترکیبی از سیستمهای ساچمه و تفنگ و همچنین دامنه دید و تیرانداز است. با این حال، تجربه گسترده نشان میدهد که ساچمههای تفنگ بادی JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Caliber در واقع ساچمههای انتخابی برای بسیاری از اسلحه های مختلف بادی هستند.
این مورد را خودتان میتوانید در نتایج تست تفنگ بادی HAM در کالیبر ۰.۱۷۷ مشاهده کنید.
مخالفت جدی با ادعاهای JSB در مورد این ساچمهها بسیار دشوار است.
ثبات
ثبات قطر سر در ساچمههای تفنگ بادی JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Caliber آزمایش شده توسط HAM به خوبی کنترل شد. همانطور که نمودار زیر نشان میدهد، ۸۰% ساچمهها دارای قطر سر ۴.۵۳ میلی متری، و ۱۰% برای هر یک از ۴.۵۲ و ۴.۵۳ میلی متری میباشد. این بدین معنی است که اختلاف بین کوچکترین و بزرگترین قطر سر اندازهگیری شده توسط آزمون گیرنده HAM، یعنی Doug Wall، تنها ۰.۴۴% بوده است.
وزن گلوله نیز به خوبی کنترل شد. متوسط وزن ساچمههای بادی JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Caliber آزمایش شده توسط HAM برابر با ۸.۴۱ دانه بود.
در واقع تنها ۴% از این ساچمهها با ادعای وزن ۸.۴۴ دانه یکسان بودند. البته دامنه سبکترین و سنگینترین ساچمههای آزمایش شده به خوبی در ۲.۵۲% کنترل شده بود.
طول نیز بسیار باثبات بود. ۴۹ مورد از ۵۰ ساچمه دارای طولی بین ۶.۱۲ و ۶.۱۵ میلی متر بودند. این به مراتب باثباتتر از بیشتر ساچمههای آزمایش شده توسط HAM است.
متوسط عرض ۶.۱۴ میلی متر بود.
تنها یک ساچمه “مستثنی” بود که عرضی برابر با ۶.۱۹ میلی متر داشت. این باعث شد که اختلاف بین کوتاهترین و بلندترین ساچمه ۱.۱۴% شود – که با این وجود رقم عالی محسوب میشود.
از بین ۵۰۳ گلوله موجود در قوطی آزمایش شده توسط HAM، یک گلوله آسیب دیده وجود داشت. همانطور که در تصویر زیر قابل مشاهده است، این باعث صاف شدگی لبه شده بود. مشخص نیست که این یک ساچمه ناقص بوده یا نتیجه خسارت در هنگام ترانزیت (جابجایی) بوده است. در هر صورت، شناسایی آن آسان بود.
آلودگی
در کل ۱.۰۱۸ دانه (واحد وزن) غبار سرب در قوطی ساچمههای بادی JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Caliber آزمایش شده توسط HAM وجود داشت. این به معنی ۰.۲۰۴ دانه غبار سرب به ازای هر ۱۰۰ ساچمه است. با این حال باز هم این عملکرد خوبی توسط این ساچمه ها بود.
عملکرد Downrange[۱]
HAM ضریب بالستیک ۰.۰۱۹ را برای ساچمههای بادی JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Caliber بدست آورد. شلیک شده از اسلحه بادی آزمایشی استاندارد Beeman 1074 “۱۰۰۰ FPS”، این تیراندازی مسطح موثر بین ۱۱ و ۴۱ یارد ، با دامنه صفر ۴۱ یارد را فراهم می آورد.
مانند همیشه، این دادهها از برنامه بالستیک چیرگان (Chairgun) تولید شده است.
استفادههای شکاری
اگرچه به طور خاص به عنوان گلوله شکار در نظر گرفته نشده است، ۷۰٪ از انرژی دهانه[۲] در ۲۷ یارد و ۶۰٪ آن در ۴۰ یارد حفظ میشود. این پتانسیل را برای استفاده از ساچمههای بادی JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Caliber برای شکار در بردهای کوتاه تا متوسط با تفنگ بادی با قدرت مناسب، فراهم میکند.
نفوذ به داخل صابون بالستیک ۵۶ میلی متر بود. ورودی سوراخ کانال زخم به قطر ۷ میلی متر بود.
در هنگام استخراج از صابون، مشاهده شد که قطر ساچمههای شلیک شده از ۴.۵۳ میلی متر به ۴.۶۹ میلی متر گسترش یافته است. این گسترشی به میزان ۳.۵% درصد است. همانطور که در عکس زیر مشاهده میشود، گلوله از طول ۶.۱۳ میلی متر به ۵.۴۷ میلی متر کاهش یافته است.
خرید و مالکیت
ساچمههای بادی JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Caliber را نمیتوان در فروشگاههای کالاهای ورزشی بزرگ یافت. با این حال، آنها تقریباً از تمام فروشگاههای آنلاین متخصص تفنگهای بادی قابل دسترس هستند.
یک لایه از فوم در داخل قوطی لایه گذاری شده است تا از ساچمهها در مقابل خسارت در هنگام ترانزیت و جابجایی محافظت کند.
تنها نقطه ضعف این ساچمهها سر قوطی فشاری آن است. بهتر است برای جلوگیری از بروز بلایای احتمالی در زمین تیراندازی به هنگام تلاش برای باز کردن قوطیهای استاندارد JSB، آنها را به قوطیهای پیچی یا ظروف دیگر ساچمه منتقل کنید.
دادههای آزمون
صفحه دادههای آزمایشی ساچمه Hard Air Magazine
تولید کننده ساچمه: JSB تاریخ: ۶/۱۷/۱۸
نوع ساچمه: Exact Diabolo 8.44 Grai کالیبر: ۰.۱۷۷
طول
میلی متر |
قطر سر
میلی متر |
وزن ساچمه
دانه |
وزن ساچمه
گرم |
ساچمه |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۴۰ | ۰.۵۴۴ | ۱ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۳۲ | ۰.۵۳۹ | ۲ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۴۹ | ۰.۵۵۰ | ۳ |
۶.۱۳ | ۴.۵۳ | ۸.۴۰ | ۰.۵۴۴ | ۴ |
۶.۱۲ | ۴.۵۳ | ۸.۳۶ | ۰.۵۴۲ | ۵ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۳۸ | ۰.۵۴۳ | ۶ |
۶.۱۴ | ۴.۵۴ | ۸.۴۷ | ۰.۵۴۹ | ۷ |
۶.۱۳ | ۴.۵۳ | ۸.۴۳ | ۰.۵۴۶ | ۸ |
۶.۱۲ | ۴.۵۳ | ۸.۳۳ | ۰.۵۴۰ | ۹ |
۶.۱۳ | ۴.۵۳ | ۸.۳۳ | ۰.۵۴۰ | ۱۰ |
۶.۱۵ | ۴.۵۴ | ۸.۴۰ | ۰.۵۴۴ | ۱۱ |
۶.۱۴ | ۴.۵۲ | ۸.۵۲ | ۰.۵۵۲ | ۱۲ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۴۳ | ۰.۵۴۶ | ۱۳ |
۶.۱۵ | ۴.۵۲ | ۸.۳۶ | ۰.۵۴۲ | ۱۴ |
۶.۱۴ | ۴.۵۲ | ۸.۴۶ | ۰.۵۴۸ | ۱۵ |
۶.۱۳ | ۴.۵۳ | ۸.۴۰ | ۰.۵۴۴ | ۱۶ |
۶.۱۵ | ۴.۵۳ | ۸.۴۰ | ۰.۵۴۴ | ۱۷ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۳۶ | ۰.۵۴۲ | ۱۸ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۴۳ | ۰.۵۴۶ | ۱۹ |
۶.۱۵ | ۴.۵۳ | ۸.۳۳ | ۰.۵۴۰ | ۲۰ |
۶.۱۵ | ۴.۵۳ | ۸.۴۰ | ۰.۵۴۴ | ۲۱ |
۶.۱۲ | ۴.۵۳ | ۸.۴۳ | ۰.۵۴۶ | ۲۲ |
۶.۱۵ | ۴.۵۳ | ۸.۴۱ | ۰.۵۴۵ | ۲۳ |
۶.۱۵ | ۴.۵۳ | ۸.۳۶ | ۰.۵۴۲ | ۲۴ |
۶.۱۵ | ۴.۵۳ | ۸.۵۳ | ۰.۵۵۳ | ۲۵ |
۶.۱۲ | ۴.۵۳ | ۸.۵۰ | ۰.۵۵۱ | ۲۶ |
۶.۱۳ | ۴.۵۳ | ۸.۳۶ | ۰.۵۴۲ | ۲۷ |
۶.۱۵ | ۴.۵۳ | ۸.۴۴ | ۰.۵۴۷ | ۲۸ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۳۸ | ۰.۵۴۳ | ۲۹ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۴۶ | ۰.۵۴۸ | ۳۰ |
۶.۱۳ | ۴.۵۳ | ۸.۴۰ | ۰.۵۴۴ | ۳۱ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۳۵ | ۰.۵۴۱ | ۳۲ |
۶.۱۳ | ۴.۵۴ | ۸.۴۱ | ۰.۵۴۵ | ۳۳ |
۶.۱۳ | ۴.۵۳ | ۸.۳۶ | ۰.۵۴۲ | ۳۴ |
۶.۱۳ | ۴.۵۳ | ۸.۴۰ | ۰.۵۴۴ | ۳۵ |
۶.۱۳ | ۴.۵۳ | ۸.۴۳ | ۰.۵۴۶ | ۳۶ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۳۵ | ۰.۵۴۱ | ۳۷ |
۶.۱۴ | ۴.۵۲ | ۸.۳۳ | ۰.۵۴۰ | ۳۸ |
۶.۱۹ | ۴.۵۲ | ۸.۴۰ | ۰.۵۴۴ | ۳۹ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۴۱ | ۰.۵۴۵ | ۴۰ |
۶.۱۳ | ۴.۵۳ | ۸.۴۰ | ۰.۵۴۴ | ۴۱ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۴۶ | ۰.۵۴۸ | ۴۲ |
۶.۱۳ | ۴.۵۴ | ۸.۴۷ | ۰.۵۴۹ | ۴۳ |
۶.۱۳ | ۴.۵۳ | ۸.۴۴ | ۰.۵۴۷ | ۴۴ |
۶.۱۲ | ۴.۵۳ | ۸.۴۱ | ۰.۵۴۵ | ۴۵ |
۶.۱۳ | ۴.۵۳ | ۸.۴۷ | ۰.۵۴۹ | ۴۶ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۳۳ | ۰.۵۴۰ | ۴۷ |
۶.۱۵ | ۴.۵۳ | ۸.۴۶ | ۰.۵۴۸ | ۴۸ |
۶.۱۳ | ۴.۵۴ | ۸.۳۸ | ۰.۵۴۳ | ۴۹ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۴۱ | ۰.۵۴۵ | ۵۰ |
طول
میلی متر |
قطر سر
میلی متر |
وزن ساچمه
دانه |
وزن ساچمه
گرم |
ساچمه
۱ – ۵۰ |
۶.۱۴ | ۴.۵۳ | ۸.۴۱ | ۰.۵۴۵ | متوسط |
۰.۰۱۲ | ۰.۰۰۵ | ۰.۰۵۱ | ۰.۰۰۳ | انحراف معیار |
۶.۱۹ | ۴.۵۴ | ۸.۵۳ | ۰.۵۴۵ | بالا |
۶.۱۲ | ۴.۵۲ | ۸.۳۲ | ۰.۵۳۹ | پایین |
۰.۰۷ | ۰.۰۲ | ۰.۲۲ | ۰.۰۰۶ | ES |
نفوذ در صابون: ۵۶ میلی متر
قطر سوراخ ورودی: ۷ میلی متر
انبساط قطر قبل از شلیک: ۴.۵۳ میلی متر قطر بعد از شلیک: ۴.۶۹ میلی متر= +۰.۱۶ ۶.۱۳ میلی متر > 5.47 میلی متر
اندازهگیری غبار وزن اولیه= ۲۹۴.۳۸۰ گرم وزن نهایی= ۲۹۴.۳۱۴ گرم وزن غبار= ۰.۰۶۶ گرم
تعداد ساچمه = ۵۰۳ ۱ ساچمه آسیب دیده ۰ ساچمه تغییر شکل داده |
آزمایش با تفنگ بادی استاندارد Beeman 1074
سرعت FPS | |
۸۷۳ | ۱ |
۸۷۱ | ۲ |
۸۷۷ | ۳ |
۸۷۱ | ۴ |
۸۷۳ | ۵ |
۸۷۹ | ۶ |
۸۷۹ | ۷ |
۸۸۲ | ۸ |
۸۶۷ | ۹ |
۸۷۴ | ۱۰ |
۸۷۴.۶ | متوسط FPS |
۴.۵۸ | انحراف معیار FPS |
۸۸۲ | حداکثر FPS |
۸۶۷ | حداقل FPS |
۱۵ | EX spread FPS |
۱۴.۲۸ | انرژی دهانه |
برای جزئیات بیشتر در مورد روششناسی بررسی آزمایش ساچمه HAM، این لینک را ببینید.
Chairgun محصولی از شرکت Hawke Sports Optics LLC است و با کسب اجازه قابل استفاده است http://www.hawkeoptics.com را ببینید.
از Pyramyd Air خرید کنید
JSB Match Diabolo Exact .177 Cal, 8.4 Grains, Domed, 500ct, 4.52mm
از Airgun Depot خرید کنید
JSB Exact Diabolo 8.44 Grain .177 Cal Pellets, 500 Ct
درک جوایز HAM Pellet Awards
جوایز HAM Pellet از دقیقترین، حرفهایترین و جامعترین آزمایشهای ساچمهای توسط هر نشریه مستقل بدست میآید. آنها نتیجه اندازهگیری و تجزیه و تحلیل بسیار دقیق با استفاده از دستگاههای اندازهگیری با دقت بالا و آزمایشکنندگان بسیار با تجربه است.
توجه داشته باشید که دقت محصول نه تنها گلوله بلکه “سیستم” کامل تفنگ بادی، دامنه دید، شرایط جوی و توانایی تیرانداز است.
این بدان معنی است که هیچ بررسی آزمایش ساچمهای نمیتواند دقت یک ساچمه خاص را با تفنگ بادی شخصی شما پیش بینی کند. به همین دلیل ما در این آزمایشات ساچمهای دقت را اندازهگیری نمیکنیم.
آنچه که جوایز HAM Pellet به رسمیت میشناسند، ثبات تولید است. ساچمههای بیثبات قطعاً دقیق نخواهند بود، ساچمههای باثبات به احتمال زیاد دقیق هستند.
جوایز HAM ارزش را نیز به رسمیت میشناسند. در قیمت ساچمههای بادی تفاوت قابل توجهی وجود دارد. این بدان معنی است که یک گلوله ۸ سنتی برای دستیابی به یک جایزه باید بالاتر از یک گلوله ۲ سنتی امتیاز کسب کرده باشد.
برای اطلاعات کامل در مورد روش نمره گذاری جوایز HAM Pellet، لطفاً صفحه تست ساچمه ما را بررسی کنید.
برای لیست کامل ضرایب بالستیک تست شده توسط HAM، لطفاً به صفحه ضرایب بالستیک ما مراجعه کنید.
تمامی حقوق چاپ این مقاله از جمله امتیازدهیها، دادهها و غیره مربوط به مجله Hard Air Magazine است و نباید به طور کامل یا جزئی در هر رسانه الکترونیکی یا چاپی بدون مجوز قبلی از ناشر بازتولید شود.
[۱] منظور برد مفید ساچمه میباشد یعنی فاصلهای که یک ساچمه بعد از شلیک به صورت مستقیم طی میکند و بعد از آن منحنی وار از ارتفاع آن نسبت به زمین کاسته میشود.
[۲] Muzzle Energy: انرژی جنبشی یک گلوله است هنگامی که از دهانه یک اسلحه خارج میشود.
آغاز تولید
تفنگ دلتا ولف
برای شما گزارشی از بررسی اولیه و اختصاصی تکامل و پتانسیلهای مهمترین تفنگ بادی جدید دیاستیت[۲] تهیه کردهایم.
کارخانهی دیاستیت پس از گذشت چندین سال از شروع فعالیتش، به خاطر تولید تعدادی از مبتکرانهترین تفنگهای بادی جهان مشهور شده است. این شرکت که در استافوردشایر[۳] مستقر شده، اولین تولیدکنندهی تفنگ بادی پنوماتیک است و در حوزهی پیشرفت فناوری رکورد قابل ملاحظهای از خود به جا گذاشته که تفنگهای بادی الکترونیکی این شرکت به بهترین شکل آن را نشان میدهند. همین ۱۷ سال پیش بود که اولین نمونهی کاملاً الکترونیکی «اسلحههای {به اصطلاح} شگفتانگیز» یعنی دیاستیت امکی۳[۴] را بررسی کردم. در آن زمان گفتم: «{در بازار} تفنگهای بادی جدید و تفنگهای بادی واقعاً جدید وجود دارند، و این تفنگ یکی از آن تفنگهای بادی واقعاً جدید است».
تفنگ امکی۳، که اولین عرض اندام تجاری کارخانهی دیاستیت برای تولید دستهای از تفنگهای بادی بود که از تکنولوژی الکترونیک برای اجرای عملیات شلیک استفاده میکنند، فوراً طبقهبندی جدیدی را ایجاد و دیاستیت را به کارخانهای متمایز تبدیل کرد. از آن زمان، این شرکت به پیشرفت ادامه داده و با ابداعات تکنولوژیک اسلحههایی از جمله امکی۴[۵]، پولسار[۶] و متعاقباً رد ولف[۷] را عرضه کرده و اکنون دوباره در مسیر تولید چنین تفنگهایی قرار دارد. جدیدترین پیشنهاد این کارخانه با نام دلتا ولف[۸]، تغییر جهشی دیگری را در صنعت تفنگهای بادی نشان میدهد. اگرچه دلتا ولف میراثدار نمونههای پیشین خود یعنی امکی۳ و تمام تفنگهای بادی پس از آن است ، اما در عین حال با تمام تفنگهایی که تا امروز دیدهایم، فرق دارد.
دامنهی آزمایش دلتا ولف بسیار وسیع بوده و به نحوی طراحی شده که حد نهایی ویژگیهای بسیار زیاد آن را بسنجد.
تصویر مطبوعاتی ارائه شده از دلتا ولف، با تمامی لوازم جانبی پیآراِس[۹]. تفنگ دلتا ولف بدون لوازم جانبی بیش از ۳ کیلوگرم وزن دارد و طول آن ۸۴۰ میلیمتر است.
بهروزترین خبر
یکی از مزایای سردبیری این است که من اغلب در جریان چشماندازی از وقایع آینده قرار میگیرم. شرکتها مرا در جریان اخبار قرار میدهند زیرا به رازداری من در برابر اطلاعات محرمانهای که دریافت میکنم، اعتماد دارند، و همچنین میدانند که من تنها زمانی برای تهیهی گزارش از محصولی جدید اقدام میکنم که دانشی بسیار عمیقتر دربارهی آن داشته باشم. من هم تمایل دارم که بازخورد و نظرم در زمانی که محصول هنوز در مرحلهی توسعه است، از نظر آنها ارزشمند باشد.
در نتیجه، چند هفته قبل از برگزاری آیدبلیواِی[۱۰]، بزرگترین نمایشگاه تجاری این صنعت در نورنبرگ آلمان، تماسی از تونی بلاس[۱۱]، نمایندهی دیاستیت، دریافت کردم. او اطلاعات خلاصهای در مورد دلتا ولف به من داد و گفت برای اطمینان میتوانم نمونهای از آن را در نمایشگاه ببینم چرا که در آنجا امکان آشنایی با طیف وسیع ویژگیهای این تفنگ برایم وجود دارد.
بیخبر بودن از شرایط
خوب، آن پیشنهاد به نتیجهای نرسید، درست؟ آیدبلیواِی لغو شد و برنامههای به دقت طراحیشدهی دیاستیت برای عرضهی محصول از دست رفت.
اما با توجه به شایستگیهای آنها، برنامهای جایگزین با سرعتی شگفتانگیز اجرا شد و یک گروه فیلمسازی برای فیلمبرداری از تفنگهای دلتا ولف مربوط به نمایشگاه آیدبیلواِی با هدف نمایش مجازی آن استخدام شدند، اما از آن زمان تاکنون، شرایط به دلیل ویروس کرونا پیچیدهتر شده و دولت مقررات منع آمد و شد را وضع کرده است. اکنون که این مقاله را مینویسم، کارخانهی دیاستیت بسته است و تولید تفنگهای بادی در کارخانههای دیاستیت در انگلستان و ایتالیا متوقف شده، اگرچه آنها هم مانند بسیاری از ما هنوز از خانه با دورکاری فعال هستند.
شبکههای اجتماعی
تأثیرات ویروس بر زندگی، همهی ما را درمانده کرده است. تصور اینکه تا آیندهی نامشخصی تیراندازی یا شکاری در کار نخواهد بود، فکری آزاردهنده است. این وضعیت مرا مستأصل کرده چون کاملاً از خدماتی که میتوانیم به خوانندگانمان ارائه دهیم آگاه هستم، اما هنوز نتوانستهام تفنگ دلتا ولف را لمس کرده و از آن تیری شلیک کنم و در مورد آن خبری دست اول به شما بدهم.
خوشبختانه، دیاستیت در جهت اطلاعرسانی به ما از طریق کانالهای شبکههای اجتماعی اینترنتی خود کار قابل توجهی را انجام داده است. اگر مشترک صفحات فیسبوک و اینستاگرام والبته وبسایت این کمپانی نشدهاید، انجام این کار را به شما توصیه میکنم چرا که روشی عالی برای وقتگذرانی تا زمانی است که دوباره بتوانید {از قرنطینه} خارج شوید.
با این حال، همهی ما تشنهی اطلاعاتی بیشتر در مورد دلتا ولف هستیم. من که مطمئناً چنین حالی دارم، بنابراین فکر کردم زمان آن رسیده که وارد میدان شوم و سؤالاتی را مطرح کنم که مطمئناً شما هم به دنبال پاسخشان هستید. در این مورد، باز هم تونی بلاس منبع اطلاعات من در مورد دلتا است، چون او از سه سال پیش یعنی از زمان شکلگیری ایدهی این محصول و در طول روند توسعهی آن که از اوائل سال ۲۰۱۸ آغاز شد، طراحان و مهندسین مکانیک و برق فعال در این پروژه را زیر نظر داشته است.
مفاهیم اولیه
تفنگهای دیاستیت مانند تمام برندهای قدرتمند دیگر، ظاهر و مشخصههای متمایز و خاص خود را دارند. این شرکت با ارائهی هر تفنگ جدیدی سعی در تقویت شهرت خود در زمینهی ترکیب عملکرد و کیفیت با خطوط کلاسیک و روان و جذابیت زیباشناسانه داشته و باید گفت که بدنههای ساخته شده در دیاستیت از زیباترین نمونههای موجود در بازار هستند.
بنابراین فاصلهگیری عامدانه از چنین میراثی تا حدی شبیه به قمار است. درست شبیه شرایط بغرنجی که در برابر برندهای مطرح اتومبیل مانند جگوار، بنتلی، پورشه و مازراتی قرار گرفت وقتی که تصمیم گرفتند از اتومبیلهای اسپرت شیک و لوکس شناختهشدهی خود فاصله بگیرند و اتومبیلهای شاسیبلند را در بین مجموعههای خود معرفی کنند.
تقاضای عملیاتی
زمان تصمیم برای حرکت به سمت محصولی نو برای دیاستیت، به شکل تقاضای فزاینده برای تفنگهای عملیاتی اِیآر ۱۵-استایل[۱۲] خود را نشان داد. این تقاضا به طور ویژه در ایالات متحدهی آمریکا که اسلحههای تهاجمی مدتها قبل به عنوان گزینهی محبوب در بین تیراندازان بر مدلهای اسپورت کلاسیک غلبه کرده بودند، افزایش داشت.
«یک گروه فیلمسازی برای فیلمبرداری از تفنگهای دلتا ولف مربوط به نمایشگاه آیدبیلواِی با هدف نمایش مجازی آن استخدام شدند»
بدون شک دیاستیت علاقهای به عقب ماندن نداشت، اما با وضعیتی دشوار روبرو شد: درست در همان زمان، تفنگهای موجود در بین محصولات شرکت خواهر دیاستیت، یعنی بروکوک[۱۳]، به ویژه مدلهای کانسپت اکسآر[۱۴] و کامندر اکسآر[۱۵]، تا حد خوبی ویژگیهای مدل اِیآر ۱۵ را در خود داشتند. با این حال، سطح فناوری برنامهریزی شده برای دلتا ولف میتوانست آن را در محدودهای خارج از محدوهی متعارف قیمتهای بروکوک قرار دهد.
در نهایت، دلتا ولف به عنوان اسلحهای که قرار بود استانداردی جدید برای «تفنگ بادی نهایی» معین کند، با قیمتی اضافی در حدود ۲۵۰۰ پوند قابلیت عرضه مییافت. با توجه به جایگاه دیاستیت به عنوان برندی برتر، اضافه کردن مدل دلتا ولف به مجموعهی تولیدات تصمیمی منطقی تلقی شد.
نبوغ مهندسی
مفاهیم اولیهی پروژه که به منظور نشان دادن عظمت و میزان بلندپروازی این چالش، هم از نظر پیچیدگی و هم از نظر هزینهی تکنولوژیکی، «پروژهی منهتن[۱۶]» نام گرفت، از دادههای منابع مختلفی بهره بردند که مهمترین آنها فروشگاه تفنگهای بادی آریزونا[۱۷]، واردکنندهی محصولات دیاستیت در آمریکا، است. همچنین، این پروژه امکان فراخواندن نوابغ مهندسی یعنی استیو هارپر[۱۸] و دیوید اسنوک[۱۹] را داشت که روی مدلی قدیمیتر از محصولات دیاستیت با نام گرند پریکس[۲۰] کار کرده بودند؛ این مدل با نوآوریهای فناورانهی متمایزی همراه بود، که مهمترین آنها تعبیهی نوعی کرونوگراف داخلی است.
تولید مدل گرند پریکس در سال ۲۰۱۱ متوقف شده بود، اما دانش عملی، تجربه و بازنگری تیم اصلی طراحی و مهندسی نقطهی شروعی ارزشمند را برای دلتا ولف فراهم کرد.
علاوه بر این، محدودیتهای تکنولوژیکی موجود در زمان عرضهی مدل گرند پریکس در سال ۲۰۰۸، مانند تعداد بایتها و ابعاد برد مدار، در سال ۲۰۲۰ از بین رفتهاند. در نتیجه، این تیم نه تنها قادر به واقعیت بخشیدن چشماندازهای ترسیم شده به دست هارپر و اسنوک بودند، بلکه حتی امکان گسترش آن را داشتند. برای رعایت انصاف باید گفت که گرچه درسها و سبکهای به جا مانده از سیستمهای قدیمی مانند سیتیدی[۲۱] که در امکی۳ به کار رفته و جیسییو[۲۲] از پولسار در این محصول نیز مفید واقع شد، اما سیستم جدید اِیویتی[۲۳] که در دلتا ولف به کار رفته زمینهای متفاوت داشته و کاملاً امروزی است.
تلاش زیادی صرف تنظیم جریان در دلتا ولف شده، که علاوه بر این با تنظیمگرهای هوما ایر[۲۴] هم کنترل میشود. در حالی که دیاستیت تا پیش از ارائهی تفنگهای در حال تولید، آمادهی به اشتراکگذاری میزان انرژی (در واحد فوت-پوند) و تعداد شلیکها نیست، اما این کمپانی انتظار دارد که میزان انرژی بسیار بیشتر از مدلهای افاِیسی[۲۵] باشد.
همه چیز جدید بوده یا اصلاح شده است – در اینجا خشاب جدیدی را میبینید که متناسب با اسلحهی دلتا ولف فرم یافته است. یک خشاب تکی را میتوان در سمت چپ یا راست و یا به صورت جفت در دوطرف قرار داد تا با فشردن ماشه تیرهای شلیکشده دوبرابر شوند.
بازنگری
یکی از نمونههای بروزرسانی، کرونوگراف یکپارچهی گرند پریکس در سال ۲۰۰۷ است که هر از گاهی به دلیل انباشت سرب در سنسورها -به ویژه هنگام استفاده از یکی از «برندهای مشهور و مد روز» روغن ساچمهای در آن زمان- کثیف میشد. این موضوع در زمان طراحی پیشبینی نشده و حل این مشکل مهندسی در آن زمان کاری دشوار بود. با بازنگری در این موضوع و استفاده از فناوری پیشرفته و مدرن، کرونوگراف موجود در دلتا ولف به گونهای طراحی شده که امکان عبور گلوله از لولهای تمیز را میدهد که به راحتی و به خصوص با هربار انفجار هوا امکان پاکسازی داشته و در نتیجه مشکل را حل میکند.
با استفاده از این مواد اولیه، پروژهی منهتن پرقدرت شروه به کار کرد، اما خیلی زود با وقفهای جدی مواجه شد چرا که دیوید اسنوک، که خاصترین استعدادش به عنوان یک مهندس، توانایی تبدیل هر ایده به راه حلی با حداقل جنجال است، بیمار شد. با وخیمتر شدن وضعیت سلامتی دیوید، نیاز او به نیروی کمکی حس میشد، که در نتیجه کالین استفنسون[۲۶] که در کنار دیوید مشغول به کار بود، در این شرایط مسئولیت بیشتری را به عهده گرفت. علاوه بر این، شرکت مادر دیاستیت که در میلان ایتالیا قرار دارد، از امکان احیای روابط قدیمی با صنعت الکترونیک خودروی موجود در آن منطقه استفاده کرد تا تخصص الکترونیکی تازهای را به ارمغان آورد.
غنای ویژگیها
دیاستیت در هستهی الکترونیکی دلتا ولف نوعی سیستم مدیریت الکترونیکی جدید برای تکنولوژی پیشرفتهی شتابی (اِیویتی)[۲۷] با قابلیت فعالسازی از طریق بلوتوث و صفحهی لمسی را ایجاد کرده که با مدیریت کرونوگراف یکپارچه، انجام چندین وظیفه از جمله توانایی انتخاب سطح قدرت از پیش تنظیمشده و متناسب با کالیبر را بر عهده دارد. علاوه بر این، اِیویتی به تیرانداز اجازه میدهد تا برای مهمات خاص سرعت مورد نظر را تعیین کند و سایر جنبههای تنظیمی را تغییر دهد.
برای بهرهگیری از پتانسیلهای فراهمشده از طریق سیستم اِیویتی و کرونوگراف یکپارچه، دلتا ولف به نوعی طراحی شده که اجازهی ایجاد تغییرات ساده در کالیبر را بدهد. خود لولهها را تیم تحقیقاتی دقتسنجیِ شرکت (اِیآرتی)[۲۸] توسعه دادند. گزینهها شامل لولههای ۴۳۰ میلی متری ۱۷۷. و ۲۲. و همچنین لولههای پرقدرت ۶۰۰ میلیمتری ۱۷۷. ، ۲۲.، ۲۵. و ۳۰. با سطح مقطع چند ضلعی است که با نسل بعدی مهمات ساچمهای هم سازگار هستند. همچنین، بدنهی اصلی تفنگ شاسی سفت و سختی را برای محکم کردن لوله تشکیل داده و به عنوان نوعی محفظهی فشنگ بزرگ با حجم ۳۴ سیسی برای تنظیمگر هوما ایر عمل میکند که بزرگترین نوع در بین تمامی تفنگهای قابل مقایسه با آن است.
تفنگ دلتا ولف که در اینجا با مجموعهای کامل از لوازم جانبی پیآراِس دیده میشود، به نوعی ماشینتیراندازی هدفدار تبدیل شده است.
این مقطع موقعیت کرونوگراف و لولهی اِیآرتی چند ضلعی ۶۰۰ میلی متری را نشان میدهد.
طراحی عملیاتی
دیاستیت از این موضوع مطلع است که برای بسیاری از تیراندازان در خرید تفنگهای بادی علاوه بر عملکرد، ظاهر زیبا هم بسیار اهمیت دارد. دلتا ولف همانطور که از نظر فنی پیشرفته است، برنامهی طراحی عملیاتی به سبک اِیآر را نیز ارائه میدهد. دیدهای تلسکوپی بزرگتر و پیچیدهتر میشوند و از نظر هماهنگی با چشم به انعطافپذیری بیشتری نیاز دارند. در نتیجه، ریل ۲۲ میلیمتری پیکاتینی[۲۹] به کار رفته در دلتا ولف قابلیت حرکت به جلو و عقب در بازهی ۱۵۰ میلیمتری را برای تنظیم دید دارد، که در صورت ترکیب شدن با تکیهگاه کاملاً قابل تنظیم گونه و پد انتهایی تفنگ، باعث آسایش کامل چشم و تناسب با شانهی تیرانداز میشود.
دلتا ولف همچنین دارای طراحی خشابی کاملاً جدید است که در حال حاضر برای طیف محصولات فعلی دیاستیت در حال تکامل بوده، و دوباره تغییر یافته و متمرکز بر ارائه برای اسلحهی جدید است. دو خشاب را با تنظیم بین هشت تا ۱۳ شلیک، بسته به نوع کالیبر، میتوان تا انتها پر کرد تا تا تعداد شلیکهای آن دو برابر شود.
تهمایهی شخصی
در نهایت، تیراندازان امروزی برای ایجاد ویژگیهای شخصی برای اسلحهی خود اشتیاق دارند و پس از خرید به دنبال تهیهی لوازم جانبی برای آن هستند. دیاستیت در این زمینه با پیآراِس همکاری دارد که طیف وسیعی از افزونههایی را ایجاد کرده است که از ریلهای زیرین و جانبی دلتا ولف و طراحی قطعهقطعهی آن بهره برده و به عنوان مثال امکان تعویض دستهی سبک اِیآر را فراهم میکند. این تفنگ جدید به گونهای طراحی شده است که به تمام نیازها و خواستههای کابران پاسخ دهد.
سطح جزئیات در دلتا ولف شگفت انگیز است!
ماه بعد…
دیاستیت ماهها مشغول آزمایش دلتا ولف بوده و دادههای عملکردی آن به دست آمده و تجزیه و تحلیل شده است. ماه آینده، آن دادهها را برای شما ارائه کرده و گزارش این تفنگ بادی قابل توجه را تکمیل میکنیم.
این ضربالمثل که «اگر جلو نروید، پسرفت میکنید» برای شرکتهای ساخت تفنگهای بادی هم کاملاً صادق است. دیاستیت با توسعهی دلتا ولف جهش بزرگی را در پیش گرفته و حالا چالش جدید این است که قدم بعدی آنها چه خواهد بود!
دیاستیت به خواستهی مشتریان خود توجه کرده و بودجهای را به ساخت کیس سفارشی همراه با این تفنگ اختصاص داده است.
[۱] Delta wolf
[۲] Daystate
[۳] Staffordshire
[۴] Daystate Mk3
[۵] Mk4
[۶] Pulsar
[۷] Red Wolf
[۸] Delta Wolf
[۹] PRS
[۱۰] IWA
[۱۱] Tony Belas
[۱۲] AR 15-style
[۱۳] Brocock
[۱۴] Concept XR
[۱۵] Commander XR
[۱۶] Project Manhattan
[۱۷] Airguns of Arizona
[۱۸] Steve Harper
[۱۹] David Snook
[۲۰] Grand Prix
[۲۱] CTD
[۲۲] GCU
[۲۳] AVT
[۲۴] Huma Air
[۲۵] FAC
[۲۶] Colin Stephenson
[۲۷] Advanced Velocity Technology (AVT)
[۲۸] Accuracy Research Team (ART)
[۲۹] Picatinny
یک علاقهمندی شدید فنی
ویرایشگر، فرآیند و نتایج خلق نمونه اولیهی این تکنولوژی پیشرفته را مورد بررسی قرار میدهد
پیش از آنکه به حقایق شگفتانگیز تست این ماه ویرایشگر بپردازیم، باید موضوعی را مشخص کنیم. تفنگی که در این صفحات و روی جلد مجله ملاحظه میکنید، همهی کار نیست؛ بلکه نمونهی اولیهی مرحلهی پایانی برای پیشتولید آخرین ابرتفنگ رقابت در ورزش فیلد تارگت کمپانی ایر آرمز[۱] یعنی تفنگ XTi 50 میباشد. حتی اسم و همینطور الگوی قنداق نوآورانهی آن نیز هنوز باید قطعی شود، اما چیزی که در اینجا داریم احتمالاً خیلی به نتیجهی نهایی مطلوب نزدیک است، و من محصول کامل را پس از تأیید نهایی برای شما ارائه خواهم داد. در حال حاضر هدف من این است که شما را در دنیای توسعهی تفنگ بادی پیشرفته وارد کنم، دنیایی که غافلگیریهایی در انتظار شماست و توجیه خوبی برای استفاده از عبارت “شگفتانگیز” در توصیف آن است.
قبل و بعد
از شما میخواهم که به صفحه ۳۴ بروید، جایی که کلکسیون عظیمی از تفنگهای بادی دهه ۱۹۸۰ را خواهید دید. این تفنگها در زمان خودشان جدیدترین تکنولوژی تفنگ فیلد تارگت بودند، و من به عنوان یک تیرانداز باانگیزه که یکی از آنان را استفاده کردهام، کاملاً به یاد دارم که بسیاری از ناظران اظهار میکردند که این سطح از سختافزار FT[۲] “فوقالعاده (اغراقآمیز)” است و “مناسب ورزش نیست” و برای اکثر تیراندازان “قابل دسترس” نمیباشد. شکایات دیگری نیز وجود داشتند که چنین تکنولوژی بهخاطر قیمت بالا، مردم را از بازی محروم میکند و بنابراین FT از بین میرود.
خلأ تکنولوژی
البته توسعهی هیچکدام از تکنولوژیهایی که ریسک داشتند، عملی نشد و تیراندازی فیلد تارگت برای تبدیل شدن به ورزش سراسری ادامه پیدا کرد. تفنگهای امروزی باعث میشوند آن مدلهای تفنگ بادی ایرمسترز[۳]، ابتدایی به نظر برسند. تفنگ ایرمسترز فیلد تارگت خاص خود من، یک پد در انتهای قنداق و یک قطعه برای محافظت از گونه داشت که هر دو بالا و پایین میشدند، و یک ماشهی قابل تنظیم با تیغه نیز داشت که کمی میچرخید. یک تکنولوژی برای هماهنگی سلاح با تیرانداز نیز داشت و آن افزودن یک برآمدگی جامد با گیرهی جنس چوب درختان استوایی بود که به عنوان همستر برای تیراندازی از روی ارتفاع استفاده میشد.
این سلاح بادی XTi 50 در مقایسه با امکانات تفنگ قبلی که داشتم، در قسمت انتهایی پد ضربهگیر قنداق امکانات قابل تنظیم بیشتری دارد. اوه بله، اوضاع کمی پیشرفت کرده است.
مقایسهی جالب عملکرد
اکنون موضوعی تکاندهنده را بیان میکنیم. تفنگ spring-piston-powered Airmasters FTS من، میتواند بهخوبی در یک دایرهی هدف نیم اینچی و حداکثر فاصلهی هدف FT 50 متری دستهبندی شود. من حتی موفق شدم از پس چندین گودال در آن فاصله بر بیایم و هنوز دو تا از آن هدفها را در اتاقم گذاشتهام. بله، من مجبور بودم در کار خود صحیح باشم، اما تفنگ میتوانست مرتباً طبق آن استاندارد شلیک کند. اکنون که بیش از ۳۰ سال از توسعهی ارزشمند تفنگ بادی میگذرد، بهترین تفنگهای بادی بدون لگد و قابل تنظیم بر روی کره زمین، با اختلاف چند میلیمتر در حال محدود کردن شلیک تفنگ FTS من هستند.
ورود ارگونومیک (کارپژوهی)
برتری حقیقی ابرتفنگهای FT امروزی، راحتی نسبی آنان است که میتوان عملکرد شگفتانگیز آنان را از طریق این سهولت بهدست آورد. تفنگهای مدرن نهتنها نیاز تیرانداز به مدیریت کامل لگد اسلحه را از بین بردهاند، بلکه میزانی از سازگاری و تجهیزات را ارائه میدهند که قهرمانان تیراندازی دهه ۱۹۸۰ حتی خواب آن را نمیدیدند. این تفنگ با ارگونومیک و برتری مکانیکی خود، قدم بزرگی به سوی FT برداشته است، و همانطور که نمونه اولیهی این تفنگ بادی ایر آرمز نشان میدهد، این قدمها هنوز در حال برداشتهشدن هستند.
هزینهی گزاف برای دستاوردی کوچک؟
بالاخره، پیش از بررسی دقیق همهی ویژگیهای XTi 50، بیایید لحظهای در مورد افزایش قیمت تعمق کنیم که برای تبدیل تئوری به واقعیت نیاز است. صحبت چندین صد هزار پوند سرمایهگذاری در طول سالها در میان است، که برای هدف ایجاد نتایج بهتر برای تیراندازان نسبت به ۳۰ سال پیش، انجام شده است. البته این سادهسازی بیش از حد است، زیرا رقابتهای FT امروزه بسیار سختتر از سابق هستند، اما حقیقت این است که تفنگهای سالهای پیش خیلی بهتر عمل میکردند، و بخاطر پتانسیل دقت در شلیک، تفنگهای امروزی را ترک نکردند.
فهرستی از ویژگیهای شگفتانگیز
این تفنگ ویژگیهای قابل توجه زیادی درون خود دارد و سخت است که بدانیم از کجا باید شروع کنیم، بنابراین من با بخشی شروع میکنم که شاید اسم آن “Ti” باشد. کمپانی ایر آرمز در ساخت XTi 50 از تیتانیوم استفاده کرده و مخزن هوای آن نیز کاملاً از فلز سبک و بسیار قوی تشکیل شده است. نمونه اولیهای که من در کنارم دارم، احتمالاً برای اینکه در آفتاب جذابتر باشد اسپری براقکننده در فلز آن بهکار رفته است (غیر از لوله).
پد ضربهگیر قنداق گزینه های زیادی برای تنظیم دارد
جدا از لوله، قنداق، و فشارسنج، کمپانی ایر آرمز همهچیز را بر روی این تفنگ مهیا ساخته است، از جمله پد ضربهگیر قابلتنظیم روی قنداق. اجزای بسیار زیادی که با دقت شکل گرفتهاند و توسط تعدادی پیچ تنظیمی کنترل میشوند، در کنار هم قرار گرفتهاند تا این پد ضربهگیر را بسازند. این پد میتواند بالا و پایین برود، بچرخد، و جلو و عقب برود تا فاصلهی شانهی تیرانداز تا ماشه تنظیم شود. با این تنظیمات، تغییرمکانهای زیادی فراهم میشود و مثلاً برای خودم روزها و احتمالاً هفتهها طول میکشد تا این تفنگ را مطابق نیازهای رقابتیام تنظیم کنم.
قطعه ای که روی گونه قرار میگیرد
همانطور که انتظار دارید، قطعهی گونهی تفنگ XTi 50 یک طراحی کاملاً نخی دارد و همهی گزینههای بالا/پایین/داخل/بیرون/چرخیدن نیز در دسترس هستند که احتمالاً هر رقابتکنندهای به آنان نیاز دارد. همچنین ارتفاع قطعهی گونه نیز بسیار متغیر است و این ویژگی برای تطبیق دوربین مدرن این تفنگ میباشد که برای کاهش فاصلهی مورد نیاز در اهداف فواصل دور طراحی شده است. طراحی دستگیرهای که کف دست کامل در آن جای میگیرد، به علاوهی دو گزینه برای قرارگیری محل شصت دست، و هرچیزی که میتواند برای یک تیراندازی لذتبخش وجود داشته باشد، دقیقاً در این تفنگ تجلی یافته است.
همستری[۴] بیمانند
اگر یک ویژگی بتواند نمونهای خاص از تفنگ XTi 50 کمپانی ایر آرمز باشد، همستر فوقالعادهی آن است که زیر قسمت ساعد قرار دارد. علت این نامگذاری، این است که نسخههای اولیه واقعاً شبیه همستر بودند ( وقتی ریچارد ولهام[۵] این نام را از خود در آورد، من آنجا حضور داشتم). نسخههای اولیه از قطعات چوبی ساخته شده بودند که لبههای آن برای راحتی گرد شده بودند تا برای تیراندازی در ارتفاع یا حالت ایستاده، به تیرانداز کمک شود. این نسخهها در زمان خود خوب بودند، اما در مقابل این ابزار کمپانی ایر آرمز حرفی برای گفتن ندارند.
با فشار یک دکمه، همستر تفنگ XTi به نرمی از گوشه قنداق حرکت میکند و در مکانها و زوایای مختلفی قابل تنظیم میباشد و وقتی دکمهی جادویی را رها کنید، محکم در جای خود قفل میشود. من استفادهی کامل از آن را بررسی نکردهام، اما میدانم که هیچ هدفی وجود ندارد که این همستر نتواند به نابودی آن کمک کند. بدون شک، یک ویژگی عملکردی شگفتانگیز برای این تفنگ است.
لوله تقویت شده
قطر لوله معلق تفنگ XTi 50 به یک لولهی قوی ۱۵.۵ میلیمتری تبدیل شده تا در شرایط رقابتی استحکام بیشتری داشته باشد. اما چیزی که برای من جالب است، کاری است که در داخل و خارج این لوله انجام شده است. سوراخ لولهی تفنگ به طور کاملاً فنی توسط الماس، لپینگ (پرداختکاری) شده است، که من دوست دارم ببینم چگونه اتفاق میافتد، (بهگمانم پس از امضای یک توافق الزامی مبنی بر عدم افشاء).
در خارج این لوله، کمپانی ایر آرمز یک فرآیند فسفات را نشان میدهد که در مرحله پیش-از-عمل قرار دارد و برای جلوگیری از زنگزدگی طراحی شده است، پیش از آنکه به روش متعارف سیاه شود. فرآیندها و اقدامات بیشتری نیز وجود دارند که در حال حاضر تحت آزمایش کمپانی ایر آرمز هستند، و نشان میدهد که این کمپانی رویکرد همهجانبه دارد.
ماشه و تنظیم کننده (رگولاتور)
تیراندازان فیلد تارگت معمولاً تا حدی وسواس کنترل دارند و دوست دارند همهچیز را در هر شرایطی کنترل کنند، و شدت این کنترل اغلب روی ماشههای آنان محوریت دارد. ماشهی تفنگ XTi 50 با شاسی جدید و موقعیت تازهی چخماق، میلهی تیتانیوم و دکمهی ساختهشده از مواد شیمیایی (که ممکن است در آخر به یک ابزار Ti کامل تغییر شکل یابد) کنترل کاملی را برای پیروزشدن و امکان حرکت و جابجایی فراهم میکند، که البته تفنگی با این پیچیدگی باید چنین امکانی را داشته باشد.
و حالا رگولاتور در این تفنگ وجود دارد که ابزار کاملاً جدیدی میباشد و به طور داخلی ساخته و طراحی شده است، و حتماً باعث میشود به تستهای بیشتری نیاز باشد و قطعاً کسانی که خیلی وسواس کنترل دارند را راضی خواهد کرد. در این لحظه، تفنگ XTi 50 از هر ۲۰۰ شارژی که در مخزن هوای ۲۱۵سیسی آن انجام میشود، ۱۰۰ شلیک موفق تولید میکند و در حالی که جزئیات به طور قابل فهم طبقهبندی شدهاند، اگر کمپانی ایر آرمز راضی باشد، پس برای من مفید خواهد بود.
دیگر تکنولوژی های بهینه سازی
وقتی به سمت انتهای تیز لوله میرویم، یک ترمز در سرلوله یا جداکنندهی هوا میبینیم که ساچمه را تا حد ممکن از تلاطم هوای اطراف آن جدا کند. زیر ترمز، یک بادگیر آویزان قرار دارد که این وسیلهی معلق شما میتواند به عنوان یک ماژول استفاده شود که اطلاعات باد منحرفکنندهی گلوله را نشان میدهد. این دستگاه یک تراز[۶] دارد و نوک آن نیز با یک جفت حلقهی باریک دایرهای شکل تزئین شده که احتمالاً در بهکارگیری تفنگ کمک خواهد کرد. قسمت سوم انتهایی بازوی بادگیر طوری طراحی شده که بتوان آن را جدا کرد و احتمالاً برای جلوگیری از شکستگی، آن را در محلی امن قرار داد. ترمزها و بادگیرها هزینهی استانداردی برای هر ابرتفنگ FT دارند، اما این نسخهها هزینه و اهمیت ساخت زیادی دارند که واقعاً تحسین برانگیز است.
تکنولوژی ضد لگد
نظرتون در مورد یک بهینه سازی نانو درون “ناحیه لودینگ” چیست که کمپانی ایر آرمز چیزی به نام “ثابتکننده” در آن جای داده است! بررسیهای من نشان میدهند که این ثابت کننده در واقع یک وزنه است که در مقابل جاذبه مقاومت میکند و هنگام شلیک، لگد تفنگ XTi 50 را خنثی میکند. بله، لگد وجود دارد؛ باید هم وجود داشته باشد زیرا قانون سوم حرکت نیوتون بیان میکند که برای هر حرکتی، باید یک واکنش مخالف و یکسان وجود داشته باشد اما در مورد این تفنگ بادی که با هوا پر میشود، کمترین لگد وجود دارد. اما با این حال، این لگد وجود دارد و اگر رقابتکننده احساس میکند به تفنگی نیاز دارد که این لگد را به حداقل برساند، این نیاز باید برطرف شود.
تیم پروژه
کمپانی ایر آرمز با حرکت از تئوری تا محصول نهایی و هدف انحصاری تولید یک تفنگ بیهمتا که همهی نیازهای یک رقابتکننده را رفع میکند، سلاحهای صنعتی خود را با قاطعیت روی دوش اعضای تیم خود قرار داده است. همهی پیشنهادات اعضای تیم برای ساخت یک تفنگ جدید مورد توجه قرار گرفتند، سنجیده شدند، هزینههای آنان برآورد شدند، و معمولاً در ساخت تفنگ جدید شامل گردیدند. من نیز تا حدی در این پروژهی ایر آرمز نقش مشاور را داشتم و صادقانه میگویم که در طول ۳۰ سال تحقیق در صنعت تفنگ بادی، هرگز چنین چیزی ندیدهام. این یک پروژهی عظیم است و من امتیازهایی را در آن دیدهام که در طیف تفنگهای ورزشی این کمپانی تأثیر خواهند گذاشت. ما پیشرفت و فرآیندهایی که برای اتمام نهایی XTi 50 انجام میشوند را بررسی خواهیم کرد و آن مزایا را نیز مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.
با این طرح در آینده قرار است به کجا برویم؟
در ضمن، قیمت تکفروشی تفنگ XTi 50 حدود ۲۰۰۰ پوند تخمین زده میشود که واقعاً پول زیادی به نظر میرسد. اما وقتی به قیمت ۷۵۰ پوندی تفنگ ایرمسترز FTS خودم آن هم در سال ۱۹۸۷ نگاه میکنم، ارزش خرید پیدا میکند.
نهایتاً این تفنگ در قالبهای اختصاصی FT و HTF عرضه خواهد شد، و من با کمک دو رقابتکنندهی شایسته، نمونههای کامل محصول را ارزیابی خواهم کرد. در حال حاضر، من همهی چیزهایی که اجازه داشتم را برای شما تعریف کردم (مطمئن باشید باز هم چیزهای جالبتری هست) و نمونه اولیهای که در اینجا شرح دادیم به طرز باورنکردنی تحسین برانگیز است. این روزها من دیگر رقابتکنندهی قوی نیستم اما به طور جدی در پی این هستم که ببینم چقدر میتوانم از پتانسیل تفنگ XTi 50 بهره ببرم. من به دنبال گروههایی خواهم رفت که بتوانم آنان را جدا و برای خودم استفاده کنم، و مطئنم که میتوانم آنان را پیدا کنم. باید پیشرفت کرد، مگه نه؟
حقایق تفنگ XTi 50
- تفنگ با مشورت کامل اعضای تیم تیراندازی کمپانی ایر آرمز توسعه یافته است،
- تمام قسمتهای اصلی تفنگ مجدداً طراحی شدهاند و تکنولوژی قدیمی ندارد،
- ثابتکننده داخلی دارد،
- همستر تکدکمه دارد و با یک دست میتواند کار کند،
- در تفنگ از تیتانیوم استفاده شده است،
- لولهی کاملاً شناور دارد،
- قطر لوله افزایش پیدا کرده است،
- فرآیندهای داخلی لوله بهینهسازی شدهاند،
- به طور کلی ۵۰ حالت تنظیمی دارد،
- پد ضربهگیر ته قنداق در ۱۴ حالت تنظیم میشود،
- قسمتی که روی گونه قرار میگیرد در ۶ حالت تنظیم میشود،
- ماشه در ۷ حالت تنظیم میشود،
- همستر در ۲۲ حالت تنظیم میشود،
- ثابتکنندهی داخلی یک حالت تنظیمی دارد،
- طوری طراحی شده که سیستم کاملی را به کاربران FT و HFT ارائه دهد (ویژگیهای مختلفی را میتوان سفارش داد)،
- همستر میتواند با گیره کوچکی که بین همستر و محور وسط لوله قرار دارد، بر روی ته اسلحه صاف شود،
- مکان شصت میتواند عمودی و یا در پهلو قرار گیرد،
- طراحی جدید ترمز سر لوله، که موقعیت جداکنندهی هوا را شامل میشود،
- تنظیمکنندهی جدید دارد،
- موقعیت چخماق و شاسی ماشهی جدید در آن بهکار رفته است.
لرزشهای بد
بررسی جنبه پنهان و نامطلوب در چرخه لگد تفنگ بادی فنری توسط جیمی تیلور
اکنون، چند سال است که چرخه لگد تفنگ بادی فنری را ثبت و فنون و تجهیزات اندازهگیری را نیز همراه با آن اصلاح میکنم و میتوانم جزئیات مهمّی را مشاهده کنم که قبلاً توجّهی به آنها نداشتم یا تجهیزات ثبت آنها را نشان نمیداد یا ثبت نمیکرد یا اینکه آنها را مهمّ نمیدانستم یا اینکه قبلاً «نویز» الکتریکیِ پسزمینه آنها را پنهان میکرد.
یکی از چیزهایی که حالا میتوانم ثبت کنم و واقعاً از آن آگاه هستم، «لرزش» است.
انرژی که همه انواع لرزش را در تفنگ بادی فنری ایجاد میکند، از قلب تپنده آن، یعنی فنر اصلی تفنگ، ناشی میشود.
مقداری از لرزش توسط خود فنر تولید میشود؛ مقداری نیز توسط سایر اجزاء تولید میشود که به فنر واکنش نشان میدهند یا لرزش فنر آنها را تحریک میکند؛ برخی از آنها شنیده میشوند؛ برخی شنیده نمیشوند. هیچکدام از آنها اصلاً مطلوب نیستند و یکی از انواع لرزش که صاحبان تفنگ بادی فنری را خیلی عصبی میکند، صدای دنگ فنر است که شنیده میشود؛ بنابراین، ابتدا زمان و نحوه ایجاد این نوع لرزش و نحوه کاهش صدا یا بیصدا کردن آن را بررسی میکنیم.
صدای ارتعاش (بنگ!)
صدای ناهنجار محفظه فنر معمولاً تأثیری بر دقّت تیراندازی ندارد، زیرا در بیشتر موارد، غیر از تفنگهایی که هادیِ فنر ندارند، این صدا بعد از خروج ساچمه از دهانه لوله تفنگ تولید میشود؛ بویژه، در پایان ضربه رو به جلوی دوّمِ پیستون شروع میشود که معمولاً زمانی اتفاق میافتد که پیستون به دیواره انتهایی سیلندر برخورد میکند و سرعت بسته شدن سیلندر بین یک تا بیش از شش متر بر ثانیه است (تقریباً بین ۳ تا ۲۱ فوت بر ثانیه). ممکن است پیستون متوقّف شده باشد، اما فنر قطعاً متوقّف نمیشود زیرا جابجایی موج در بخشهای جلویی آن سبب میشود تا طول آزادش بهسرعت مرتعش شود و گاهی به هم بخورد و انواعی از لرزشها را تولید کند.
با تفنگهای فنری تیراندازی کردهام که لگد کمتری میزدند، اما هیچکدام با دقت ترکیب وایپر وورتکس/TX200 در بیست سالگیام مطابقت نداشتند.
کلاهک بالایی/هادی فنر با اندازه درست معمولاً میتواند صدای ناهنجار فنر را تضعیف کند.
مانند نواختن زنگوله، یکی از انواع فراوان بسامدهای اولیه لرزش با سرعت زیادی غالب میشود و این همان بسامدی است که به صورت صدای ناهنجار (بنگ) میشنویم.
مطمئن هستم که همه ما با صدای ناهنجار فنر آشنا هستیم، اما تعداد بسیار کمی از افراد نمایش عینی آن را دیدهاند، بنابراین تصویر ۱ نمودار لگد محفظه فنر را نشان میدهد که تنظیم آن اساساً بسیار پرهزینه بوده و فنر پس از خرید از بازار در داخل آن قرار داده میشود و بسیار نامتناسب است. نمودار ردیابی سرعت لگد، حرکت ناگهانی و برخورد پیستون را نشان میدهد که پس از آن لرزش تند کوتاهی رخ میدهد که بهسرعت به لرزشی با بسامد ۱۱۷ هرتز (دور در ثانیه) تبدیل میشود که عملاً عقب و جلو رفتن تفنگ در پاسخ به جرم فنر اصلی است که در داخل آن حرکت میکند و بسامد صدای ناهنجار مربوط به حرکت جرم فنر اصلی ۱۱۷ هرتز است.
ماشههای فشار
صدای ناهنجار فنر چیز عجیبی است – تفنگتان میتواند خیلی بی سروصدا یک ساچمه را شلیک کند، با این حال، هنگام شلیک ساچمه دیگری صدا ناهنجار تولید کند، گرچه تقریباً هیچ جا به اندازه تفنگی که در شکل ۱ نشان داده شده است، صدای بد تولید نمیکند و خود ساچمه هیچ اشکالی ندارد. این رویداد فقط به این دلیل رخ میدهد که فشار اولیهاش بسامد تشدید شونده طبیعی فنر اصلی را در مرحله آخر چرخه تیراندازی به راه میاندازد. همین اتفاق میتواند با تغییر پیشبارِ فنر رخ دهد.
لرزش چرخه شلیک تفنگ بادی فنری. این شکل سرعت حرکت ناگهانی و لگد تفنگ و سه ناحیه چرخه لگد را نشان میدهد که در آنها معمولاً لرزش رخ میدهد.
مجبور نیستید که این صدای ناهنجار را تحمّل کنید. هادیِ فنر تنگ و متناسب و کلاهک بالایی معمولاً این صدا را تضعیف میکنند، گرچه لرزش بخشی از فنر در مابین آنها که فاقد تکیهگاه است، میتواند هنوز آزادانه تشدید شود و اگر فضای خالی کافی بین فنر و دیواره کناری پیستون وجود داشته باشد، روکش پیستون نیز میتواند این صدای ناهنجار را در آنجا خفه کند. ماده مورد علاقه خودم برای روکش پیستون قطعه ۵/۰ میلیمتری PTFE است، گرچه از آغاز دهه ۱۹۸۰، همه انواع موادّ را به کار بردهام که شامل قطعات فولادی قوطیهای نوشابه و قطعات پلاستیکی گوناگون میشود.
میتوان صدای خیلی ضعیف فنر را بهسادگی با استعمال لایه ضخیمی از گریس لیتیمی در بخشی از طول فنر که فاقد تکیهگاه است، از بین برد.
لرزش شتاب پیستون
پس از لرزش آخر در چرخه شلیک بعد از برخورد پیستون به انتهای سیلندر، حالا لرزش اوّل را در چرخه شلیک بررسی میکنیم.
نمودار رویداد صدای ناهنجار فنر
باز شدن فنر اصلی در حین ضربه فشار عمل یکنواختِ منظّمی نیست؛ از لحظهای که چخماق ماشه به پیستون اجازه حرکت میدهد، فنر مایل است تا به شکل مارپیچی در داخل سیلندر حرکت کند و تنها چیزی که تاب خوردن آن در درون پیستون و سیلندر در هنگام باز شدن جلوگیری میکند، کلاهک بالایی و هادی فنر است. بدون هادی فنر، صدای ناهنجار آن در همان لحظه حرکت پیستون آغاز میشود، همانطور که تقریباً ۴۰ سال پیش این واقعیت را کشف کردهام.
در اواخر دهه ۱۹۷۰، یک تفنگ داشتم که شرکت وبلی تشخیص داده بود که این تفنگ نیازی به هادی فنر ندارد و نتیجه مستقیم این امر آن بود که چرخه شلیک با این تفنگ وحشتناک بود. این تفنگ لرزش بسیار بدی داشت و فنرش فاقد تکیهگاه بود و هنگام شلیک و بعد از آن صدای ناهنجاری میداد. در آن زمان، هیچ کارگاهی نداشتم، تعداد اندکی ابزار و مقدار کمی پول داشتم و پس از تلاش بیثمر برای تضعیف صدای ناهنجار با استفاده از گریسکاری بسیار زیاد، یک براده میله فولاد رنگی پیدا کردم، آن را از طول بریدم و در داخل فنر اصلی قرار دادم تا به عنوان هادی فنر «شناور» عمل کند. این کار عملکرد تفنگ هاوک را به بهترین شکل اصلاح کرد، زیرا نه تنها صدای ناهنجار فنر را هنگام ضربه فشار کاهش میداد، بلکه لرزشِ همراه با آن را نیز کم میکرد که در قنداق تفنگ احساس میشود.
بهتر از هیچی
وجود هر نوع هادی فنر از نبودن آن بهتر است، اما مؤثرترین نوع هادی فنر برای کاهش لرزش نوعی از هادی است که بسیار تنگ باشد. از نظر آرمانی، سیم فنر با هادی در تماس است، اما به آن گیر نمیکند. اگر هادی فنر خیلی تنگ باشد، انتهای عقبی فنر به آن گیر میکند و قبل از اینکه به آن برخورد کند از قطعه عقبی کنده میشود و علت شکستن بسیاری از هادیهای فنر همین است.
اگر تفنگ هادیِ فنر کاملاً متناسبی داشته باشد، با باز شدن فنر لرزش بسیار کمی ایجاد میشود؛ این رویداد تأثیری بر دقّت شلیک نمیگذارد و ممکن است اصلاً متوجّه آن نیز نشوید.
لرزش برخورد اوّل پیستون
پس از دوره لرزش اوّل که از بازشدگی فنر اصلی ناشی میشود، وقتی که هوای فشرده حرکت پیستون را کُند میکند، معمولاً یک فاصله کوتاه با لرزش اندک یا بدون لرزش وجود دارد و پس از آن دوره لرزش دوّم رخ میدهد که میتواند دامنه بسیار بیشتری داشته باشد.
در پایان ضربه فشار، پیستون برای لحظاتی میایستد، اما فنر همچنان حرکت میکند که به مدّت کسری از میلیثانیه جرمی را به پیستون میدهد که جهش پیستون را به تأخیر میاندازد و سپس پیستون در سیلندر به عقب برمیگردد و با این کار پیستون میجهد که این امر سبب لگد ناگهانی تفنگ میشود.
هنگام برخورد پیستون به انتهای سیلندر، پیستون و تفنگ هر دو در جهت مخالف حرکت میکنند و اندازه-حرکتشان مساوی و مخالف هم است. آنها به یکدیگر برخورد میکنند، گاهی تماس پیدا میکنند که معمولاً با لایه نازکی از هوای بسیار فشرده از هم فاصله دارند. این امر بدان معناست که سرعتهایشان با جرمهایشان متناسب است. اگر جرم پیستون و بخشی از جرم فنر (حدود یک سوم) برابر با ۳۰۰ گرم باشند و جرم تفنگ ۳ کیلوگرم باشد، آنگاه پیستون با ده برابر سرعت تفنگی که در حال لگد زدن است، حرکت خواهد کرد. برخورد پیستون و انتهای سیلندر به یکدیگر برخورد «درونی» است و آنطور که بیشتر افراد فکر میکنند، سبب نمیشود که تفنگ ناگهان به سمت جلو حرکت کند، اما میتوان لرزش سختی را ایجاد کند.
مراقب تماس باشید
معمولاً، در انتهای ضربه فشار، پیستون و دیواره انتهایی سیلندر تماس فیزیکی پیدا نمیکنند، اما وقتی تماس فیزیکی پیدا میکنند، یا اگر به اندازه کافی به هم نزدیک میشوند، مراقب باشید، زیرا میتواند لرزش بسیار شدیدی را ایجاد کنند که میتوان آن را در شکل ۲ دید. این نمودار با تفنگی ثبت شده است که حجم سیلندرش بسیار کم بود، لگد بسیار کوچکی داشت و ساچمه را با فشار ابتدایی اندکی شلیک میکرد و پورت انتقالی داشت که نمیتوانست از مسدودشدگیِ جریان هوای زیاد پشتیبانی کند که ترکیب بسیار بدی است. مقدار زیادی از همین لرزش شدید میتواند به طور اتفاقی از حالات نامطلوب نشت هوا پس از مهر و موم پیستون ناشی شود. اتفاقی که ظاهراً در شکل ۲ در درون تفنگ افتاده است، این است که ساچمه قبل از پایان ضربه فشار مسیر زیادی را تا بالای لوله تفنگ رفته است و این امر فشار هوای سیلندر را تا اندازه زیادی کاهش میدهد که در غیر این صورت میزان ضربه برخورد پیستون به سیلندر را کاهش میداد و کاملاً مطمئن هستم که این شکل نمایشی از برخورد واقعی پیستون است. اگر پورت انتقال اندکی باریکتر یا درازتر بود و میتوانست از جریان هوای مسدود شده پشتیبانی کند، از لرزش بسیار شدید جلوگیری میکرد، اما احتمالاً انرژی دهانه لوله تفنگ را نیز تا اندازه زیادی کاهش میداد. لرزش ۸/۱ کیلوهرتزی چنان بزرگ است که میتوان آن را در قنداق تفنگ حسّ کرد. این خبر ناخوشایندی است.
تیراندازی با تفنگی که این لرزش نوسان شدید پیستون را تولید کرده است، بسیار عالی بود، اما دقت شلیک بسیار کم است.
لرزش مربوط به برخورد پیستون به انتهای سیلندر معمولاً دو یا سه میلی ثانیه طول میکشد و بسامدش میتواند بسیار بالا و تقریباً ۵ کیلوهرتز (۵,۰۰۰ دور در ثانیه) با اندازه کمتر یا بسامد پایین و اندازه بیشتر باشد، این امر به فنر، پیشبار و ساچمه بستگی دارد. در طیّ همین مدت بسیار کوتاه ساچمه از دهانه لوله تفنگ خارج میشود، در نتیجه هر قدر اندازه بزرگی لرزش کمتر باشد، بهتر است، زیرا در لحظه خروج ساچمه، آخرین چیزی که میخواهید این است که تفنگ بهشدّت به سمت جلو و عقب مرتعش شود!
لرزش دهانه لوله تفنگ
برای تأیید موارد زیر آزمایش انجام ندادهام، اما احتمال خیلی زیادی وجود دارد که لرزش ایجاد شده در برخورد پیستون به انتهای سیلندر توسط ضربه فشار با لرزش در دهانه لوله تفنگ بازتاب داده میشود که معمولاً آن را به اشتباه «هارمونیک لوله» مینامند. در مثال نشان داده شده در شکل ۲، لرزشهای دهانه لوله احتمالاً چنان برجسته هستند که تفاوتهای بسیار جزئی در لحظه خروج ساچمه سبب میشود که گروهها شلیک بسیار خوبی انجام دهند. به عبارت دیگر، لرزشها دقّت شلیک را کاملاً از بین میبرند. تفنگی که لرزش نشان داده شده در شکل ۲ را تولید کرده است، قطعاً انتخاب نمیشود و احتمال دارد که لرزش دهانه لوله در این امر نقش داشته باشد، گرچه احتمالاً این نقش نسبت به لرزش شدید تفنگ نقشی ثانویه است.
تفنگ TX200 متعلّق به من که تا اندازه کمی اصلاح شده بود، ممکن بود بیشتر از نمونههایی لگد بزند که اصلاح اساسی داشتند، اما دیدش دقیقتر از برخی تفنگهایی است که قبلاً آزمایش کردهام.
لرزش ناشی از جهش پیستون
با حرکت پیستون به سمت عقب در سیلندر در هنگام جهش آن، قطعاً انتهای جلویی فنر اصلی را با آن میگیرد، حلقههای جلویی را فشرده میکند، در حالیکه بخش عقبی فنر در هنوز در حال باز شدن است.
در نتیجه، فنر دچار لرزش میشود که جای لرزش ناشی از برخورد پیستون را میگیرد و گاهی بسامد و دامنهاش را بیشتر میکند.
در یک لحظه، نیروی فنر فشرده حرکت رو به عقب پیستون را متوقّف میکند و سپس، آن را برای بار دوّم به جلو میراند و معمولاً سبب میشود که پیستون به دیواره انتهایی سیلندر برخورد کند و این امر میتواند سبب ایجاد دوره دوّم لرزش با دامنه زیاد شود که ممکن است مطلوب نباشد، اما اثری نیز بر ساچمه نمیگذارد، زیرا ساچمه قبلاً از دهانه خارج شده است. این لرزش، به اضافه لرزش فنر، بهسرعت به صدای ناهنجار و قابل شنیدن تبدیل میشوند که ما را به نقطه شروع باز میگردانند.
تناسب فنر اصلی نرم تفنگ TX200 mk.3 با LGV از زحمت مسلّح کردن میکاهد.
لرزش کم
عموماً و با توجه به دلایل معقول، هر قدر ضربه موجود پیستون طولانیتر و حجم سیلندر بیشتر باشد – به عبارت دیگر، هر قدر کمتر سعی کنید که چیز زیادی را در حجم کوچکی قرار دهید- احتمال مشاهده لرزشهای شدید در شکلهای یک و دو کمتر میشود.
مشخصات تفنگ TX200 که با آن کار میکنم با مشخصات کارخانه فرق دارد و به جای وزنه پیستون دارای کلاهک بالایی استال است و هادی فنری استال و واشرهای پیشبار دارد و میله پیستون آن دراز است که فردی به نام شاون در کارخانه ISP Air Rifles ساخته است و تیراندازی با آن لذّتبخش و کاملاً قابل اتّکاست و دستیابی به دقّت در شلیک با آن آسان است زیرا برخلاف تفنگ شکل ۲، لرزش چرخه شلیک آن بسیار کم است.
با فنر اصلی نرم mk.3 TX200 و پورت انتقال ۳ میلیمتری، LGV متعلّق به من تقریباً لرزشی نداشت
چرخه شلیک TX200 متعلّق به من در شکل سه نشان داده شده است. این تفنگ لگد میزد و به مقدار ۴۰ % بیش از تفنگ شکل ۲ حرکت ناگهانی دارد، اما هنگام استفاده از آن، میتوانم تقریباً در همه شلیکها هدف ۱۵ میلیمتری را در فاصله ۴۰ یاردی بزنم در حالیکه با استفاده از تفنگ شکل، نمیتوانستم هدف ۲۵ میلیمتری را در همین فاصله بهراحتی بزنم، با وجود اینکه ضربه لگد تفنگ شکل دو بسیار کمتر بود. عملکرد تفنگ TX200 با قنداقهای متعارف یکسان بود که در مسابقات قهرمانی UKAHFT National Recoil مقام اول و سوم را کسب کرد و یکی کلاس ریکویل را آخرین مجموعه Daystate Midland Hunters بدست آورد. این امر اطلاعات بسیار زیادی را ارائه میدهد.
شکل چهار چرخه لگد لرزش بسیار کم و مربوط به LGV متعلّق به من است که با فنر TX200 mk.3 متناسبسازی شده و پورت انتقال تا ۳ میلیمتر باز شده است. فقدان لرزش عمدتاً از ضربه نسبتاً طولانی پیستون و حجم سیلندر بسیار زیاد، همراه با پورت انتقال ناشی میشود که جریان را در لحظه بهینه مسدود میکند. با وجود این حالت کمرشکن میتوان آن را با تفنگهای زیرتاشوی سنگین در HFT ترکیب کرد.
غیرقابل تشخیص
از سه مرحله لرزش که در اینجا توصیف کردم؛ شتاب پیستون؛ پایان ضربه فشار و برخورد پیستون به سیلندر، تنها موردی که احتمالاً هنگام استفاده از تفنگ بادی فنری آن را تشخیص میدهیم، مورد سوّم است که صدایی است که با شروع برخورد پیستون به سیلندر شنیده میشود. عقیده ندارم که میتوانیم فقط با تیراندازی با تفنگ دو دوره لرزش دیگر را تشخیص دهیم، مگر اینکه لرزش ناشی از جهش پیستون بسیار زیاد باشد که در این حالت ممکن است صدایی را در بالشتک انگشت ماشه احساس کنید. در مورد لرزش شتاب پیستون این امر مشکلی محسوب نمیشود، زیرا آسیبی نمیزند، اما در مورد لرزش ناشی از برخورد پیستون به سیلندر در اثر ضربه فشار میتواند مشکل کاملاً جدّی باشد، زیرا اگر به اندازه کافی شدید باشد، میتواند دقّت شلیک را تا اندازه زیادی کاهش دهد.
بزرگترین هدیه
شاید بزرگترین رهآوردِ لرزش زیاد ناتوانی برای گروهبندی خوب در فاصلههاست. تفنگهای زیرتاشوی جدید و تفنگهای کمرشکن سنگینتر، اگر کاری بکنید که اندکی در دستیابی به هدف کمکتان کند، از ساچمههای با کیفیّت استفاده میکنند و حرکت هوا در آنها کم است و باید بتوانند گروههایی را به اندازه ناخن کوچکتان در ۴۰ یاردی تولید کنند، اگر کوچکتر از این نباشند. اگر تفنگتان گروهبندی نخواهد کرد و اگر هر احتمال دیگری (خطای راهنما، مشکلات ساچمه و تغییر اختلاف منظر محدوده) را ردّ میکنید، آنگاه لرزش بسیار زیاد در لحظه خروج ساچمه میتواند کاملاً مقصّر باشد.
همان عملکرد با تفنگ TX200 متعلّق به من که با قنداق متعارف تنظیم شده است در اختیار فردی که استعداد بسیار بیشتری دارد، باعث برنده شدن فرد میشود.
متناسبسازی فنر اصلی نرم TX200 mk.3 با LGV زحمت مسلّح کردن را کم میکند
نکات و تکنیک های حرفه ای برای استفاده بهتر از سه پایه تیراندازی
از مجله Ballistic Precision – نوشته تیلور هیوز
۷ اکتبر ۲۰۱۹
همان طور که تجهیزات و تکنیک های استفاده از یک سه پایه تیر اندازی تکامل یافته و بهتر شده است، یک رویکرد سیستماتیک برای حداکثر استفاده از آن وجود دارد.
موقعیت روی دو زانو نشسته
در این موقعیت، حفظ زاویه مستقیم با تفنگ راحت تر است، اما در این حالت، شما توانایی نگه داشتن آرنج بر روی زانوی خم شده را از دست می دهید، پس نقطه دید طبیعی هدف چیزی است که برای دست یابی به دقت در تیراندازی مهم تر می شود.
حالت ایستاده
در حالت ایستاده کار زیادی از شما برنمی آید، ایستادن، ایستادنه
حالت نشسته
این حالت راحت ترین و پایدارترین حالت است. حالت نشسته به شما اجازه می دهد هنگامی که بر روی اتفاقات پیرامون هدف تمرکز کرده اید، برای مدت طولانی تری در موقعیت باقی بمانید.
به اطراف نگاه کنید، به درون اتاق تیم نیروی ویژه سرک بکشید، در خط آتش یک رقابت تیراندازی با هدف دقیق قدم بزنید یا به سادگی عبارت تک تیراندازی نظامی» را در گوگل جستجو کنید. ضمانت می کنم شما این ابزار سه پایه ساخته شده از آلومینیوم یا فیبر کربن که اغلب برای ابزار عکاسی طراحی می شوند و افزونه ای برای وصل کردن یک تفنگ دارند، پیدا می کنید. این یک مبحث جدید نیست. اتصال تفنگ ها به سه پایه و چوب های شلیک برای چندین دهه در جعبه ابزار شکارچیان، تک تیراندازان و تفنگ داران بوده اند؛ اما برای بیشتر مردم، این روش تیراندازی جدید است. در گذشته، سه پایه ها به نظر برای تیراندازی سخت می آمدند و دقیق نبودند. پس چرا در ده سال گذشته، سه پایه ها چنین جهش عظیمی به سمت بالای جدول نیازمندی های ادوات داشته اند؟
پاسخ ساده است: تجهیزات، تکنیک ها و دستورالعمل ها برای سه پایه های تیراندازی تکامل یافته و پیشرفت کرده اند. یک فرآیند سیستماتیک از طریق آزمون وخطا، هم چنین دانش مکانیکی از تفنگ ها، تیراندازان و سه پایه ها توسعه یافته است. تیراندازان امروزه قادر به شلیک های خارق العاده ای از موقعیت های غیرمعمول هستند چرا که چرایی و چگونگی به کارگیری سه پایه ها را درک می کنند و حالا شما هم خواهید فهمید:
تنظیمات هوشمند یک سه پایه تیراندازی
سه موقعیت تیراندازی با سه پایه مرسوم وجود دارد: نشسته، ایستاده و زانو زده. در هر موقعیت تنظیم ارتفاع سه پایه بسیار مهم در عین حال بسیار آسان است. مرکز صفحه قفسه سینه شما، هم سطح با استخوان جناغ سینه، نقطه ارجاع شما است. چه از گیره تفنگ استفاده کنید یا از یک وسیله اتصال مستقیم، لبه بالایی نگهدارنده تفنگ باید با استخوان جناغ سینه شما در یک راستا قرار گیرد. در هر موقعیت شلیک، قرار دادن سه پایه در این ارتفاع باعث میشود شما برای مدیریت بهتر لگد زدن تفنگ (عقب کشیدن تفنگ پس از شلیک) کمی به سمت تفنگ خم شوید. اینکه شما به جای زانو از کمر به سمت تفنگ خم شوید نیز مهم است.
جایگذاری پایه های سه پایه نیز حیاتی است. شما دو پایه را در عقب و یکی را در جلو میگذارید. چرا؟ در یک کلمه: کنترل لگد. این به آن معنا نیست که داشتن دو پایه در عقب لگد زدن تفنگ را کم میکند، اما این حالت موجب می شود، در صورتی که پس از هر شلیک لگد به اندازه ای باشد که پایه از روی زمین بلند شود، تفنگ سریعا دوباره به روی هدف متمرکز شود. اگر تنها یک پایه در عقب باشد، هنگام لگدِ تفنگ، نقطه محوری خواهد بود و باعث می شود، تفنگ به سمتی که کمترین مقاومت را داشته باشد، بچرخد.
مهم نیست در چه حالتی باشید، سه اصل را باید رعایت کنید: پشتیبانی با استخوان (ساختار استخوان های بدن یک پایه محکم برای حفظ وزن تفنگ است)، شل کردن ماهیچه ها (پس از حفظ استقرار استخوان، عضلات شل شده و به تعادل بهتر و افزایش دقت شلیک کمک می کند) و نقطه دید طبیعی هدف (نقطه ای که پس از دست یابی به دو اصل پیشین، دید تفنگ روی آن قرار می گیرد). شما می توانید برای آسان تر کردن این امر، روش های خاصی را به کار بگیرید.
هدف گیری:
اول، پیش از خم شدن و روی شانه گذاشتن تفنگ، پشت آن بایستید و با هدف روبرو شوید. این کار به دست یابی به نقطه دید طبیعی تفنگ کمک می کند. حالا می توانید تفنگ را بر شانه بگذارید. شما باید شانه هایتان را صاف و عمود بر محور لوله سوراخ تفنگ نگه دارید. لگد زدن تفنگ یک انرژی است و انرژی در مسیری که کمترین مقاومت را داشته باشد، حرکت میکند. صاف نگه داشتن شانه هایتان مانع این می شود که تفنگ هنگام شلیک به سمت راست و چپ بپرد. تکرار میکنم، مدیریت لگد زدن حیاتی است.
دست نگهدارنده:
در گام بعدی، با دستی که تفنگ را حفظ می کند، چه می کنید؟ اگر آن را زیر قنداق تفنگ بگذارید که در حالت خمیده یا درازکش این گونه است، در حالت های ایستاده و زانو زده بسیار نامتعادل خواهید بود. برای ایجاد پشتیبانی استخوان و یک بالاتنه سفت جهت حفظ تعادل، یکی از پایه های پشتی سه پایه را با دست نگهدارنده خود بگیرید و آرنج خود را قفل کنید. دستتان را از مچ به داخل بچرخانید تا شست شما رو به پایین باشد. این تکنیک در مقابله با موقعیت شست رو به بالا که نیازمند تنش عضلانی در ماهیچه سه سر است، به شما اجازه می دهد که دستتان را به حالت طبیعی قفل کنید، پشتیبانی استخوان بالاتنه را محکم کنید. تا زمانی که مانع حفظ زاویه عمودی شانه ها با تفنگ نشود، می توانید هر کدام از دو پایه جلو را برای گرفتن انتخاب کنید.
آرنج:
آخرین فاکتور، آرنج دستی است که با آن شلیک می کنیم. اصل ساده است: هرموقع و هرطور که می توانید، این آرنج را به جایی تکیه دهید. چه با گذاشتن آن روی یک کوله پشتی که روی بدنتان و زیر بازویی که با آن شلیک می کنید انداخته اید، چه با یک کیف پشتیبانی مخصوص از شرکت هایی مانند Armageddon Gear یا WieBad و یا به سادگی با گذاشتن آرنج خود بر روی زانو در حالا نشسته یا زانو زده. نگه داشتن آرنج دست شلیک کننده برای حفظ تعادل بسیار سودمند است، چرا که بازو و دستی که با آن شلیک می کنیم بیشترین تاثیر را بر تفنگ دارند.
بی حرکت ایستادن:
علاوه بر تکنیک های موقعیت یابی بالاتنه، مشخصا براساس موقعیتی که در آن قرار دارید، تفاوت هایی در حالات پایین تنه نیز وجود دارد. در موقعیت ایستاده، کار زیادی از دست شما بر نمی آیِد، ایستاده، ایستاده است. مرسوم ترین خطا در این حالت این است که به جای قفل کردن زانو، بیشتر شبیه حالت اسکات بایستید. برای تعادل بیشتر، باید زانوهایتان را قفل کنید. مشابه قفل کردن آرنج، با یک تکنیک دستکاری مفصل ساده می توان به طور طبیعی این کار را انجام داد.
با اندکی مایل کردن انگشتان پا به داخل، میتوانید حالت قفل کردن طبیعی را بگیرید و پشتیبانی استخوان ها از پا تا پهلو را افزایش دهید. پاهایتان را به عرض شانه یا اندکی بیشتر، ۱.۵ برابر عرض شانه، باز کنید. فاصله پاها از این بیشتر نشود، چرا که باید زمان و انرژی خود را صرف جلوگیری از سُرخوردن پاهایتان بکنید.
زانو زدن:
من دوست دارم به موقعیت زانو زدن، به عنوان حالت میانه فکر کنم. این موقعیت به دلیل اینکه به زمین نزدیک تر هستید از حالت ایستاده متعادل تر است و در نتیجه آن برای استقرار استخوان روش های بیشتری وجود دارد، اما در عین حال از موقعیت نشسته تعادل کمتری دارد. در موقعیت های نشسته و زانو زده این را در ذهن داشته باشید که هر چه بیشتر با زمین تماس داشته باشید، تعادل بیشتری خواهید داشت. برای موفقیت در موقعیت نشسته، اول باید به دو نوع زانو زدن نگاهی بیندازیم.
تک زانو:
اول، بیایید حالت زانو زدن روی یک زانو را تشریح کنیم، چرا که این طبیعی ترین موقعیت برای بیشتر تیراندازان است. زانویی که از سمت شلیک است (با دست هماهنگ آن شلیک می شود) بالا و دیگری خم شده به سمت پایین و روی زمین است. این حالت کاملا نقطه مقابل زمانی است که بدون سه پایه تیراندازی در موقعیت زانو زدن قرار گرفته اید. ما این کار را برای ایجاد پشتیبانی استخوان ها انجام می دهیم. آرنجی که سمت شلیک است حالا از طرف زانوی سمت شلیک حمایت می شود که به تعادل بهتر می انجامد.
شما باید روی پایی که در سمت شلیک کننده نیست، بنشینید تا پشتیبانی کامل استخوان در پایین تنه را بدست بیاورید. برخی تیراندازان ممکن است به دلیل جراحت زانو یا مچ پا و یا عدم انعطاف پذیری قادر به نشستن روی زانوی خود نباشند. برای جبران این سختی ها، یک کیف کمری مستطیل شکل روی پاشنه پای خود بگذارید تا هنگامی که زانوی شما روی زمین است روی آن بنشینید یا اینکه کیف کمری را برای راحتی زیر پایتان قرار دید. اصل مهم در اینجا این است که با بدن خود آشنا باشید و هنگام زانو زدن یک موقعیت راحت پیدا کنید.
دوزانو:
در حالت دوزانو، هر دو زانو روی زمین هستن و با آن تماس دارند. در این موقعیت، حفظ زاویه بدن با تفنگ آسان تر است، اما شما توانایی حمایت آرنج سمت شلیک را با زانو از دست می دهید، پس برای دست یابی به دقت بیشتر نقطه دید طبیعی هدف تبدیل به اصل بسیار مهم تر می شود. در ادامه شما باید برای ایجاد پشتیبانی استخوان روی پاشنه های پای خود بنشینید؛ مانند موقعیت دو زانو ممکن است به یک کیف کمری برای کمک در موقعیت گیری نیاز داشته باشید یا اینکه می توانید کوله پشتی یا کیف تفنگ خود را بین پاهایتان قرار دهید تا کمی از فشار روی زانوها و مچ های پایتان کم کنید. تاکید بر این نکته ضروری است که مهم نیست کدام موقعیت زانو زدن برای شما راحت تر است، صاف نگه داشتن شانه هایتان برای دست یافتن به نقطه دید طبیعی هدف بسیار مهم است.
تکنیک های نشستن:
موقعیت نشستن راحت ترین و پایدار ترین حالت است. این موقعیت به شما اجازه می دهد در عین اینکه تمرکزتان را بر روی اتفاقات پیرامون هدف حفظ میکنید، برای مدت بیشتری در موقعیت باقی بمانید. گذشته از موقعیت درازکش، موقعیت نشسته بیشترین تماس با زمین را دارد. ماند موقعیت زانوزده، چندین رویکرد هستند که برای یک موقعیت نشسته مورد استفاده قرار گیرند، شامل چهارزانو، طاقباز و حتی پای دراز کرده. اینکه کدام یک از این حالت ها بهتر است، بستگی به فرد دارد. نوع بدن، انعطاف پذیری و هرگونه جراحتی که بر موقعیت گیری اثر می گذارد جز شاخص هایی هستند که نشان می دهند کدام حالت برای شما بهترین است.
هرکدام از این موقعیت ها به شما اجازه میدهند بین گرفتن پایهی سه پایه با شست رو به پایین یا گرفتن قنداق با دست دیگرتان انتخاب کنید. حالت چهارزانو سخت ترین حالتی است که می توان در آن قرار گرفت. اگرچه این موقعیت بیشترین پشتیبانی استخوان و شل کردن عضلات را به همراه دارد. هر دو آرنج به آسانی نگه داشته می شوند و حداکثر تعادل را ایجاد می کنند. حالت طاق باز نیز درصورتی که زانوهایتان را خم کنید و پاشنه های پایتان را در زمین فشار دهید، همین نگهداری دو آرنج را فراهم میکند. در مورد موقعیت پای دراز کرده، من دانشجویانی دارم که تنها در حالتی که پاهایشان دراز و صاف روی زمین باشند، می توانند بنشینند. در این مورد، هیچ تکیه گاهی برای آرنج وجود ندارد مگر اینکه یک کوله پشتی یا کیف تفنگ روی پاهایتان بگذارید.
محدوده لغزش:
مهم نیست در چه موقعیتی شلیک می کنید، باید با اندکی لغزش کنار بیایید. با انجام گام های مناسب برای دست یافتن به پشتیبانی استخوان، شل شدن عضلات و نقطه دید طبیعی هدف، شما می توانید این محدوده لغزش را کاهش دهید. اندازه ایده آل آن ۱ MOA (دقیقه زاویه) یا کمتر است. چندین شاخص کلیدی برای درنظر گرفتن هنگام نصب سه پایه وجود دارد.
زمانی که شما در یک موقعیت شلیک ثابت قرار می گیرید و از دوربین خود نگاه میکنید، چه می بینید؟ این نقطه دید طبیعی هدف شماست. اگر هدف را نمی بینید باید تمام بدن خود را برای نشانه گرفتن تفنگ حرکت دهید. اگر هنگامی که هدف را نشانه گرفته اید، متوجه می شوید که لرزش شدید به چپ و راست دارید، شما در حال جدال با نقطه طبیعی هدف گیری تفنگ هستید. دوباره در این حالت نیز باید موقعیت بدنتان را برای نشانه گرفتن طبیعی هدف تغییر دهید.
پشتیبانی استخوان و شل شدن عضلات بطور مستقیم با حرکت لغزش عمودی رابطه دارند. مشاهده اینکه چطور رتیکل دوربین هنگامی که تنفس می کنید به صورت عمودی حرکت میکند، اطلاعات ارزشمندی درباره اینکه موقعیت شما چقدر خوب تنظیم شده ارائه میکند. اگر متوجه می شوید که رتیکل دوربین بهنگام تنفس به جای عمودی در مسیر مورّب حرکت میکند، شانه های شما به احتمال زیاد خم شده اند و نسبت به تفنگ صاف نیستند.
در آخرین مورد که البته بی اهمیت ترین نیست، لغزش برروی کنترل ماشه شما اثر می گذارد و هنگامی که می بینید رتیکل دوربین روی هدف حرکت می کند، باید شلیک را سرعت ببخشید یا ماشه را تکان دهید. شما هنوز هم هنگامی که با استفاده از تکنیک های خوب کنترل ماشه، تصویر بصری را که میخواهید، دریافت کردید، قادر به شلیک هستید. یک گزینه دیگر کنترل منقطع ماشه است. وقتی که شما روی ماشه فشار کمی وارد می کنید و نگه میدارید تا لغزش شما تصویر بصری خوبی نشان دهد که در آن هنگام باید فشار باقی مانده را وارد کرده و شلیک کنید.
نتیجه گیری سه پایه تیراندازی:
در انتها، سه پایه های بسیاری برای انتخاب کردن از بین آنها وجود دارند. به این دلیل، شما باید تحقیق کنید. باید برای بهترین انتخاب از خود چند سوال بپرسید: بودجه شما برای خرید چقدر است؟ به چه ظرفیت ارتفاعی نیاز دارید؟ تفنگ خود را چگونه به سه پایه وصل می کنید؟ و آیا وزن یک عنصر مهم است؟ به یاد داشتن اینها برای خرید یک سه پایه بهتر به شما کمک خواهد کرد.