تیراندازی تفریحی و درس های زندگی
تیراندازی تفریحی و درس های زندگی
فیل هاردمن انتقال دانش را جشن گرفته و خود نیز کمی خوشگذرانی می کند!
مقاله این ماه با مقاله های معمول من متفاوت است اما ماجرایی است که بسیار تمایل دارم روایت کنم. همیشه طرفدار سرسخت تفنگ های بادی بوده ام اما هنوز در بسیاری اوقات از شگفت انگیزی این ورزش غافلگیر می شوم. من در طی سال ها دوستان خوبی پیدا کرده ام؛ برخی در زمان تیراندازی، برخی در مغازه های اسلحه فروشی، و تعداد بیشتری آنلاین . اما این ورزش همچنان به من در محکم کردن روابط در نامعمول ترین مکان ها کمک کرده و اهمیت خوش اقبال بودنم را به من شناخته است.
من و همسر سابقم جس که خوانندگان دراز مدت ممکن است از مقالات اولیه من او را به خاطر بیاورند پس از طلاق هم دوستان خوبی باقی مانده ایم. ما دو فرزند داریم جک و کیسی و او تقریبا ۱۵ سال نامادری پسر بزرگم کریس نیز بوده است. ما ۵ سال پیش طلاق گرفتیم. زندگی ادامه داشته است و او شریک زندگی دیگری دارد به نام دیوید که باهم دو فرزند دارند. به نظر شما ممکن است زمانیکه یکشنبه ها برای دیدن فرزندانم میروم برنامه ای عجیب باشد اما هرگز چنین نبوده است. ما در واقع همه باهم رابطه خوبی داریم که برای همه علی الخصوص بچه ها عالی است. دیوید بسیار به ماهیگیری علاقه مند است و من هیچوقت آن را امتحان نکرده ام. پس یکروز دیوید من و فرزند وسطی ام جک را با خود برد و ما لذت بسیاری بردیم. من خیلی دوست داشتم. برای جبران گفتم یکی از تفنگ های بادی خودم را ببرم، اهدافی را در حیاط گذاشته و باهم چندین تیر بزنیم به امید اینکه زمانی برای تیراندازی واقعی به دشت برویم. بیرون با پسرها تصمیم گرفتم تفنگ وایروخ ۱۰۰ بالپاپ را ببرم. عمدتاٌ به دلیل اینکه اسلحه محبوب من است و چون میخواستم به او نشان بدهم که تفنگ های بادی امروزی چقدر پیشرفته اند و مانند تفنگ های ارزان فنری دوران نوجوانی او نیستند بلکه تفنگ های شکاری بسیار پیشرفته و قدرتمند میباشند. ما همچنین به این نتیجه رسیدیم که برای شرکت بچه ها، آموزش و تفهیم برخی از قوانین حمل تفنگ، و فراگیری برخی از اصول تیراندازی این بهترین فرصت است..


اشتراک گذاری
