تفنگهای بادی اف ایکس چگونه تولید شد ؟ در گفتگوی مجله هارد اِیر با فردریک اکسلسون (Fredrik Axelsson) مالک کمپانی FX
تفنگهای بادی اف ایکس چگونه تولید شد ? در گفتگوی مجله هارد اِیر با Fredrik Axelsson مالک کمپانی FX
بخش اول: روزهای ابتدایی
توسط استفان آرچر (Stephen Archer) ۷ فوریه ۲۰۱۹
ترجمه : وبسایت تیراندازی بنچ رست ایران IRBR
در این مصاحبه اختصاصی، فردریک اکسلسون(بنیانگذار و مالک تفنگهای بادی اف ایکس) از کارخانه خود در سوئد با مجله هارد اِیر گفتگو میکند. ما فکر میکنیم گفتگوی مارو بسیار جالب خواهید یافت!
امروز، فردریک برای ما میگه که چطور برای اولین بار به تفنگهای بادی علاقهمند شد و این علاقه چگونه به تشکیل تفنگهای بادی اف ایکس منجر شد.
مجله هارد اِیر: اولین تفنگ بادیت چی بود و تو چند سالگیت شروع به تیراندازی کردی؟
فردریک اکسلسون: اولین تفنگ بادی من Diana بود. فکر کنم یه مدل ۲۵ یا ۲۷ بود با کالیبر ۵/۴ میلیمتر. من اونو وقتی ۶-۷ سالم بود داشتم. در اون وقتا این اسلحه بسیار متداول بود. هر پسر جوان در سوئد یک اسلحه بادی داشت و با اون بزرگ میشد.
مجله هارد اِیر: چه چیزی باعث علاقه تو نسبت به کار با تفنگهای بادی شد؟
فردریک اکسلسون: وقتی ۱۹یا۲۰ سالم بود تفنگ بادی قدیمیم به چشمم خورد. این باعث شد الهام بگیرم و دوباره شروع به تیراندازی کنم.
یک روز، به جنگل رفتم که معمولاً تو اون با تفنگهای بادیمون تیراندازی میکردیم و تعدادی ساچمه بزرگتر داخل درخت پیدا کردم. یکیشونو بیرون کشیدم، وااااای! در مقایسه با ساچمههای ۵/۴ میلیمتری که تیراندازی کرده بودم شبیه یک هیولا بود.
البته تو اون زمان اینترنت نبود، اما من تعدادی کاتالوگ پیدا کردم و شروع به جستجوی تفنگهای کالیبر ۵/۵ میلیمتری کردم. من BSA و دیگر تولیدکنندگان رو پیدا کردم و درنهایت یک اسلحه فنری محصول کارخونه اِیر آرمز رو خریدم که تو اون زمان ها جزو بهترینا بود.
اما من بسیار ناامید شدم! این چیزی که میخواستم نبود.بنابراین به این فکر افتادم که چطور بهترش کنم.
بنابراین به این ایده رسیدم که می تونم یک سامانه پمپ گاز بسازم. من به اون پمپ گاز نمیگفتم(من فقط میخواستم از شر فنر خلاص بشم). پس انجامش دادم و اون داشت کار میکرد. این قضیه منو جوری به خودش جذب کرد که انگار قرار نیست فردا بشه. بعد از اون به طرز دیوانهواری به تفنگهای بادی علاقهمند شدم.
مجله هارد اِیر: خب چطور به تفنگهای بادی پی.سی.پی علاقهمند شدید؟
فردریک اکسلسون: من راجع به تفنگهای بادی زیاد فکر کردم. به نظر میرسید که میتونم یه تفنگ بادی بهتر طراحی کنم. من همیشه رؤیای تفنگی رو داشتم که بدون لگد و بسیار دقیق باشه.
در اون زمان تفنگهای بادی دیگری برای دیدن و بررسی نداشتم. من نمیدونستم که یک اسلحه پی.سی.پی چیه!
اما وقتی عکس اسلحه پینت بال رو دیدم، از اون برای استفاده از هوای متراکم الهام گرفتم. من داشتم فکر میکردم که باید از هوا، گاز Co2، یا همچین چیزی استفاده کنم. من تعدادی تفنگ عملکننده با گاز Co2 ساختم و در آنها بجای استفاده از شیرهای ناک اوت (Knock-out valve)، از شیرهای متفاوتی استفاده کردم. و اونا کارکردند. من هر چیزی که میساختم داشت کار میکرد. اونها انگیزه منو برای کار و تلاش بیشتر بالا میبردند. بهطور مستقیم، تفنگهای بادی بزرگترین سرگرمی من بود. در آن زمان در حدود ۲۰ تا ۳۰ سالگی بودم.
مجله هارد اِیر: آیا میتونید به ما درباره آغاز به کار تفنگهای اِف.ایکس بگید؟
شرکتی بنام آرنهم (Rnhem) در سوئد وجود داشت که تفنگهای بادی برتا، وبلی و اسکات را وارد میکرد. آنها همچنین اسلحه بادی به نام Sportsmatch GC2 را وارد میکردند. در اون زمان جی.سی۲ اسلحه بادی بسیار مشهوری بود. من جزئیات زیادی راجع به اون نمی دونستم، اما این اسلحه توسط یک مرد بااستعداد انگلیسی به نام جان فورد در کارخونه اش به نام اسپورتس ماچ تولید شد. من تعدادی اسلحه وبلی از آرنهم میخریدم و پمپ گاز رو تو اونا قرار میدادم. من دلال نبودم(فقط شخصی بودم که بهطور مستقیم از واردکننده خرید میکرد)اما به نظر میرسید که مردم تفنگهای منو دوست دارند. آنها فروخته میشدند!
من همچنین تعدادی تفنگ بادی بی.اِس.اِی از Stegr، یکی از واردکنندگان آن دوران،خریدم و پمپ گاز رو برای اوناهم قرار دادم. البته، من پمپCo2خودمو به اونا نشون دادم(با اندکی غرور) بنابراین اونا منو به یه نمایشگاه بزرگ تجاری دعوت کردند. در واقع، اونا هرکسی رو که در این حرفه بودند دعوت کردند و من در آنجا جان فورد رو ملاقات کردم.
اسلحه جی.سی۲ جان فورد یک اسلحه بادی شگفتانگیز بود که در آن زمان(۱۹۹۱) بیش از ۲۰۰۰ دلار میارزید. من با اون حرف زدم. اون منو به انگلیس دعوت کرد. من به اونجا رفتم و با Terry Doe، Nick Jenkinson و تمام افراد مشهور فعال در رابطه با تفنگ بادی ، آشنا شدم. جان تو مسابقات فرمول یک سابقه داشت و بسیار بهش احترام می زاشتن. اون به همه گفت که من باهوشترین فردیام که تاکنون باهاش آشنا شده! به خاطر این من قبل از اینکه کاری انجام بدم مشهور شدم.
من تعدادی نمونه اولیه ساختم و او گفت اینها شگفتانگیزترین چیزهایی است که در طول عمرش دیده است.
اون گفت «همهچیز خارقالعاده است فردریک»ا ولی یه مشکلی هست و اونم اینکه این تفنگها خیلی پیچیده هستند! این تفنگها ۳۰۰۰پوند(۴۵۰۰دلار)هزینه خواهند داشت و کسی نمیتونه اونا رو تهیه کنه. تو باید ساده ترشون کنی.
بنابراین درهای دنیای تفنگ بادی برای من به خاطر جان فورد از نو گشوده شد.
من به این توصیه عمل کردم و شروع به ساختن تفنگ بادی با پمپ یکپارچه ۳ مرحلهای کردم. ولی اونم بسیار پیچیده بود. با وبلی و اسکات تصمیم گرفتم و آنها باور نمیکردند. تو ۶ مرحله رو خیلی آسون کردی و این میتونه ۶ شلیک در ۱۲ فوت بر پوند داشته باشه(حد مجاز قانونی انگلیس برای اسلحههای بادی.
اما درنهایت این خیلی پیچیده بود. بنابراین، من پمپ رو درآوردم و بجاش یه لوله قرار دادم. و اون اولین تفنگ پی.سی.پی من بود. اسمشو Axor گذاشتم. در این بین من در حدود ۲۰ نوع اسلحه بادی ساختم. همچنین، یک پمپ دستی هم تو اون زمان ساختم.
مجله هارد اِیر: آیا در اون زمان پمپهای دستی اِچ.پی.اِی دیگری وجود داشت؟مردم چگونه اسلحههای بادی پی.سی.پی رو پر میکردند؟
فردریک اکسلسون: اونا از کپسولهای هوای غواصی استفاده میکردند. من نیاز داشتم تا به اسلحه بادی شخصیم هوا تزریق کنم. بنابراین، یه پمپ کوچیک هوا ساختم. بعداً یه پمپ هوای بزرگتر ساختم و هوارو از اون به پمپ کوچیک پمپاژ میکردم. بعد هوارو از پمپ کوچیک داخل تفنگ پمپاژ میکردم.
بعد از مدتی،ایده قرار دادن پمپ کوچیک داخل پمپ بزرگ به نظرم رسید. دیوانهوار روی این ایده کار میکردم، سپس ایده استفاده از یک حلقه اورینگ آببندی بهعنوان دریچه عقب به نظرم رسید. این مهم بود. حالا می تونستم هوا رو از پمپ بزرگ به پمپ کوچیک منتقل کنم!
من هیچوقت تفنگهای بادی پی.سی.پی دیگری رو ندیدم(بجز جی.سی۲ که اونم داخلشو ندیدم). من همهچیز رو از ابتدا با دست انجام دادم و از ایدههای خودم استفاده کردم. ایدههای دیگران علاقه منو به خودشون جلب نمیکرد. من می خوام مال خودمو بسازم.
در بخش دوم این مصاحبه منحصر بفرد مجله هارد اِیر، فردریک در مورد مدلهای اِف.ایکس خودش صحبت می کنه. او همچنین اطلاعاتی در مورد نحوه طراحی تفنگ بادی اِف.ایکس.ایمپکت (Impact) و سوابق شرکت میده. فکر نکنم بخواین از دستش بدین.
ممنون از اولین الگارد (Evelyn Elvegaard) به خاطر عکسای قشنگش.