تفنگ بادی دلتا ولف کمپانی دی استیت
آغاز تولید
تفنگ دلتا ولف
برای شما گزارشی از بررسی اولیه و اختصاصی تکامل و پتانسیلهای مهمترین تفنگ بادی جدید دیاستیت[۲] تهیه کردهایم.
کارخانهی دیاستیت پس از گذشت چندین سال از شروع فعالیتش، به خاطر تولید تعدادی از مبتکرانهترین تفنگهای بادی جهان مشهور شده است. این شرکت که در استافوردشایر[۳] مستقر شده، اولین تولیدکنندهی تفنگ بادی پنوماتیک است و در حوزهی پیشرفت فناوری رکورد قابل ملاحظهای از خود به جا گذاشته که تفنگهای بادی الکترونیکی این شرکت به بهترین شکل آن را نشان میدهند. همین ۱۷ سال پیش بود که اولین نمونهی کاملاً الکترونیکی «اسلحههای {به اصطلاح} شگفتانگیز» یعنی دیاستیت امکی۳[۴] را بررسی کردم. در آن زمان گفتم: «{در بازار} تفنگهای بادی جدید و تفنگهای بادی واقعاً جدید وجود دارند، و این تفنگ یکی از آن تفنگهای بادی واقعاً جدید است».
تفنگ امکی۳، که اولین عرض اندام تجاری کارخانهی دیاستیت برای تولید دستهای از تفنگهای بادی بود که از تکنولوژی الکترونیک برای اجرای عملیات شلیک استفاده میکنند، فوراً طبقهبندی جدیدی را ایجاد و دیاستیت را به کارخانهای متمایز تبدیل کرد. از آن زمان، این شرکت به پیشرفت ادامه داده و با ابداعات تکنولوژیک اسلحههایی از جمله امکی۴[۵]، پولسار[۶] و متعاقباً رد ولف[۷] را عرضه کرده و اکنون دوباره در مسیر تولید چنین تفنگهایی قرار دارد. جدیدترین پیشنهاد این کارخانه با نام دلتا ولف[۸]، تغییر جهشی دیگری را در صنعت تفنگهای بادی نشان میدهد. اگرچه دلتا ولف میراثدار نمونههای پیشین خود یعنی امکی۳ و تمام تفنگهای بادی پس از آن است ، اما در عین حال با تمام تفنگهایی که تا امروز دیدهایم، فرق دارد.
دامنهی آزمایش دلتا ولف بسیار وسیع بوده و به نحوی طراحی شده که حد نهایی ویژگیهای بسیار زیاد آن را بسنجد.
تصویر مطبوعاتی ارائه شده از دلتا ولف، با تمامی لوازم جانبی پیآراِس[۹]. تفنگ دلتا ولف بدون لوازم جانبی بیش از ۳ کیلوگرم وزن دارد و طول آن ۸۴۰ میلیمتر است.
بهروزترین خبر
یکی از مزایای سردبیری این است که من اغلب در جریان چشماندازی از وقایع آینده قرار میگیرم. شرکتها مرا در جریان اخبار قرار میدهند زیرا به رازداری من در برابر اطلاعات محرمانهای که دریافت میکنم، اعتماد دارند، و همچنین میدانند که من تنها زمانی برای تهیهی گزارش از محصولی جدید اقدام میکنم که دانشی بسیار عمیقتر دربارهی آن داشته باشم. من هم تمایل دارم که بازخورد و نظرم در زمانی که محصول هنوز در مرحلهی توسعه است، از نظر آنها ارزشمند باشد.
در نتیجه، چند هفته قبل از برگزاری آیدبلیواِی[۱۰]، بزرگترین نمایشگاه تجاری این صنعت در نورنبرگ آلمان، تماسی از تونی بلاس[۱۱]، نمایندهی دیاستیت، دریافت کردم. او اطلاعات خلاصهای در مورد دلتا ولف به من داد و گفت برای اطمینان میتوانم نمونهای از آن را در نمایشگاه ببینم چرا که در آنجا امکان آشنایی با طیف وسیع ویژگیهای این تفنگ برایم وجود دارد.
بیخبر بودن از شرایط
خوب، آن پیشنهاد به نتیجهای نرسید، درست؟ آیدبلیواِی لغو شد و برنامههای به دقت طراحیشدهی دیاستیت برای عرضهی محصول از دست رفت.
اما با توجه به شایستگیهای آنها، برنامهای جایگزین با سرعتی شگفتانگیز اجرا شد و یک گروه فیلمسازی برای فیلمبرداری از تفنگهای دلتا ولف مربوط به نمایشگاه آیدبیلواِی با هدف نمایش مجازی آن استخدام شدند، اما از آن زمان تاکنون، شرایط به دلیل ویروس کرونا پیچیدهتر شده و دولت مقررات منع آمد و شد را وضع کرده است. اکنون که این مقاله را مینویسم، کارخانهی دیاستیت بسته است و تولید تفنگهای بادی در کارخانههای دیاستیت در انگلستان و ایتالیا متوقف شده، اگرچه آنها هم مانند بسیاری از ما هنوز از خانه با دورکاری فعال هستند.
شبکههای اجتماعی
تأثیرات ویروس بر زندگی، همهی ما را درمانده کرده است. تصور اینکه تا آیندهی نامشخصی تیراندازی یا شکاری در کار نخواهد بود، فکری آزاردهنده است. این وضعیت مرا مستأصل کرده چون کاملاً از خدماتی که میتوانیم به خوانندگانمان ارائه دهیم آگاه هستم، اما هنوز نتوانستهام تفنگ دلتا ولف را لمس کرده و از آن تیری شلیک کنم و در مورد آن خبری دست اول به شما بدهم.
خوشبختانه، دیاستیت در جهت اطلاعرسانی به ما از طریق کانالهای شبکههای اجتماعی اینترنتی خود کار قابل توجهی را انجام داده است. اگر مشترک صفحات فیسبوک و اینستاگرام والبته وبسایت این کمپانی نشدهاید، انجام این کار را به شما توصیه میکنم چرا که روشی عالی برای وقتگذرانی تا زمانی است که دوباره بتوانید {از قرنطینه} خارج شوید.
با این حال، همهی ما تشنهی اطلاعاتی بیشتر در مورد دلتا ولف هستیم. من که مطمئناً چنین حالی دارم، بنابراین فکر کردم زمان آن رسیده که وارد میدان شوم و سؤالاتی را مطرح کنم که مطمئناً شما هم به دنبال پاسخشان هستید. در این مورد، باز هم تونی بلاس منبع اطلاعات من در مورد دلتا است، چون او از سه سال پیش یعنی از زمان شکلگیری ایدهی این محصول و در طول روند توسعهی آن که از اوائل سال ۲۰۱۸ آغاز شد، طراحان و مهندسین مکانیک و برق فعال در این پروژه را زیر نظر داشته است.
مفاهیم اولیه
تفنگهای دیاستیت مانند تمام برندهای قدرتمند دیگر، ظاهر و مشخصههای متمایز و خاص خود را دارند. این شرکت با ارائهی هر تفنگ جدیدی سعی در تقویت شهرت خود در زمینهی ترکیب عملکرد و کیفیت با خطوط کلاسیک و روان و جذابیت زیباشناسانه داشته و باید گفت که بدنههای ساخته شده در دیاستیت از زیباترین نمونههای موجود در بازار هستند.
بنابراین فاصلهگیری عامدانه از چنین میراثی تا حدی شبیه به قمار است. درست شبیه شرایط بغرنجی که در برابر برندهای مطرح اتومبیل مانند جگوار، بنتلی، پورشه و مازراتی قرار گرفت وقتی که تصمیم گرفتند از اتومبیلهای اسپرت شیک و لوکس شناختهشدهی خود فاصله بگیرند و اتومبیلهای شاسیبلند را در بین مجموعههای خود معرفی کنند.
تقاضای عملیاتی
زمان تصمیم برای حرکت به سمت محصولی نو برای دیاستیت، به شکل تقاضای فزاینده برای تفنگهای عملیاتی اِیآر ۱۵-استایل[۱۲] خود را نشان داد. این تقاضا به طور ویژه در ایالات متحدهی آمریکا که اسلحههای تهاجمی مدتها قبل به عنوان گزینهی محبوب در بین تیراندازان بر مدلهای اسپورت کلاسیک غلبه کرده بودند، افزایش داشت.
«یک گروه فیلمسازی برای فیلمبرداری از تفنگهای دلتا ولف مربوط به نمایشگاه آیدبیلواِی با هدف نمایش مجازی آن استخدام شدند»
بدون شک دیاستیت علاقهای به عقب ماندن نداشت، اما با وضعیتی دشوار روبرو شد: درست در همان زمان، تفنگهای موجود در بین محصولات شرکت خواهر دیاستیت، یعنی بروکوک[۱۳]، به ویژه مدلهای کانسپت اکسآر[۱۴] و کامندر اکسآر[۱۵]، تا حد خوبی ویژگیهای مدل اِیآر ۱۵ را در خود داشتند. با این حال، سطح فناوری برنامهریزی شده برای دلتا ولف میتوانست آن را در محدودهای خارج از محدوهی متعارف قیمتهای بروکوک قرار دهد.
در نهایت، دلتا ولف به عنوان اسلحهای که قرار بود استانداردی جدید برای «تفنگ بادی نهایی» معین کند، با قیمتی اضافی در حدود ۲۵۰۰ پوند قابلیت عرضه مییافت. با توجه به جایگاه دیاستیت به عنوان برندی برتر، اضافه کردن مدل دلتا ولف به مجموعهی تولیدات تصمیمی منطقی تلقی شد.
نبوغ مهندسی
مفاهیم اولیهی پروژه که به منظور نشان دادن عظمت و میزان بلندپروازی این چالش، هم از نظر پیچیدگی و هم از نظر هزینهی تکنولوژیکی، «پروژهی منهتن[۱۶]» نام گرفت، از دادههای منابع مختلفی بهره بردند که مهمترین آنها فروشگاه تفنگهای بادی آریزونا[۱۷]، واردکنندهی محصولات دیاستیت در آمریکا، است. همچنین، این پروژه امکان فراخواندن نوابغ مهندسی یعنی استیو هارپر[۱۸] و دیوید اسنوک[۱۹] را داشت که روی مدلی قدیمیتر از محصولات دیاستیت با نام گرند پریکس[۲۰] کار کرده بودند؛ این مدل با نوآوریهای فناورانهی متمایزی همراه بود، که مهمترین آنها تعبیهی نوعی کرونوگراف داخلی است.
تولید مدل گرند پریکس در سال ۲۰۱۱ متوقف شده بود، اما دانش عملی، تجربه و بازنگری تیم اصلی طراحی و مهندسی نقطهی شروعی ارزشمند را برای دلتا ولف فراهم کرد.
علاوه بر این، محدودیتهای تکنولوژیکی موجود در زمان عرضهی مدل گرند پریکس در سال ۲۰۰۸، مانند تعداد بایتها و ابعاد برد مدار، در سال ۲۰۲۰ از بین رفتهاند. در نتیجه، این تیم نه تنها قادر به واقعیت بخشیدن چشماندازهای ترسیم شده به دست هارپر و اسنوک بودند، بلکه حتی امکان گسترش آن را داشتند. برای رعایت انصاف باید گفت که گرچه درسها و سبکهای به جا مانده از سیستمهای قدیمی مانند سیتیدی[۲۱] که در امکی۳ به کار رفته و جیسییو[۲۲] از پولسار در این محصول نیز مفید واقع شد، اما سیستم جدید اِیویتی[۲۳] که در دلتا ولف به کار رفته زمینهای متفاوت داشته و کاملاً امروزی است.
تلاش زیادی صرف تنظیم جریان در دلتا ولف شده، که علاوه بر این با تنظیمگرهای هوما ایر[۲۴] هم کنترل میشود. در حالی که دیاستیت تا پیش از ارائهی تفنگهای در حال تولید، آمادهی به اشتراکگذاری میزان انرژی (در واحد فوت-پوند) و تعداد شلیکها نیست، اما این کمپانی انتظار دارد که میزان انرژی بسیار بیشتر از مدلهای افاِیسی[۲۵] باشد.
همه چیز جدید بوده یا اصلاح شده است – در اینجا خشاب جدیدی را میبینید که متناسب با اسلحهی دلتا ولف فرم یافته است. یک خشاب تکی را میتوان در سمت چپ یا راست و یا به صورت جفت در دوطرف قرار داد تا با فشردن ماشه تیرهای شلیکشده دوبرابر شوند.
بازنگری
یکی از نمونههای بروزرسانی، کرونوگراف یکپارچهی گرند پریکس در سال ۲۰۰۷ است که هر از گاهی به دلیل انباشت سرب در سنسورها -به ویژه هنگام استفاده از یکی از «برندهای مشهور و مد روز» روغن ساچمهای در آن زمان- کثیف میشد. این موضوع در زمان طراحی پیشبینی نشده و حل این مشکل مهندسی در آن زمان کاری دشوار بود. با بازنگری در این موضوع و استفاده از فناوری پیشرفته و مدرن، کرونوگراف موجود در دلتا ولف به گونهای طراحی شده که امکان عبور گلوله از لولهای تمیز را میدهد که به راحتی و به خصوص با هربار انفجار هوا امکان پاکسازی داشته و در نتیجه مشکل را حل میکند.
با استفاده از این مواد اولیه، پروژهی منهتن پرقدرت شروه به کار کرد، اما خیلی زود با وقفهای جدی مواجه شد چرا که دیوید اسنوک، که خاصترین استعدادش به عنوان یک مهندس، توانایی تبدیل هر ایده به راه حلی با حداقل جنجال است، بیمار شد. با وخیمتر شدن وضعیت سلامتی دیوید، نیاز او به نیروی کمکی حس میشد، که در نتیجه کالین استفنسون[۲۶] که در کنار دیوید مشغول به کار بود، در این شرایط مسئولیت بیشتری را به عهده گرفت. علاوه بر این، شرکت مادر دیاستیت که در میلان ایتالیا قرار دارد، از امکان احیای روابط قدیمی با صنعت الکترونیک خودروی موجود در آن منطقه استفاده کرد تا تخصص الکترونیکی تازهای را به ارمغان آورد.
غنای ویژگیها
دیاستیت در هستهی الکترونیکی دلتا ولف نوعی سیستم مدیریت الکترونیکی جدید برای تکنولوژی پیشرفتهی شتابی (اِیویتی)[۲۷] با قابلیت فعالسازی از طریق بلوتوث و صفحهی لمسی را ایجاد کرده که با مدیریت کرونوگراف یکپارچه، انجام چندین وظیفه از جمله توانایی انتخاب سطح قدرت از پیش تنظیمشده و متناسب با کالیبر را بر عهده دارد. علاوه بر این، اِیویتی به تیرانداز اجازه میدهد تا برای مهمات خاص سرعت مورد نظر را تعیین کند و سایر جنبههای تنظیمی را تغییر دهد.
برای بهرهگیری از پتانسیلهای فراهمشده از طریق سیستم اِیویتی و کرونوگراف یکپارچه، دلتا ولف به نوعی طراحی شده که اجازهی ایجاد تغییرات ساده در کالیبر را بدهد. خود لولهها را تیم تحقیقاتی دقتسنجیِ شرکت (اِیآرتی)[۲۸] توسعه دادند. گزینهها شامل لولههای ۴۳۰ میلی متری ۱۷۷. و ۲۲. و همچنین لولههای پرقدرت ۶۰۰ میلیمتری ۱۷۷. ، ۲۲.، ۲۵. و ۳۰. با سطح مقطع چند ضلعی است که با نسل بعدی مهمات ساچمهای هم سازگار هستند. همچنین، بدنهی اصلی تفنگ شاسی سفت و سختی را برای محکم کردن لوله تشکیل داده و به عنوان نوعی محفظهی فشنگ بزرگ با حجم ۳۴ سیسی برای تنظیمگر هوما ایر عمل میکند که بزرگترین نوع در بین تمامی تفنگهای قابل مقایسه با آن است.
تفنگ دلتا ولف که در اینجا با مجموعهای کامل از لوازم جانبی پیآراِس دیده میشود، به نوعی ماشینتیراندازی هدفدار تبدیل شده است.
این مقطع موقعیت کرونوگراف و لولهی اِیآرتی چند ضلعی ۶۰۰ میلی متری را نشان میدهد.
طراحی عملیاتی
دیاستیت از این موضوع مطلع است که برای بسیاری از تیراندازان در خرید تفنگهای بادی علاوه بر عملکرد، ظاهر زیبا هم بسیار اهمیت دارد. دلتا ولف همانطور که از نظر فنی پیشرفته است، برنامهی طراحی عملیاتی به سبک اِیآر را نیز ارائه میدهد. دیدهای تلسکوپی بزرگتر و پیچیدهتر میشوند و از نظر هماهنگی با چشم به انعطافپذیری بیشتری نیاز دارند. در نتیجه، ریل ۲۲ میلیمتری پیکاتینی[۲۹] به کار رفته در دلتا ولف قابلیت حرکت به جلو و عقب در بازهی ۱۵۰ میلیمتری را برای تنظیم دید دارد، که در صورت ترکیب شدن با تکیهگاه کاملاً قابل تنظیم گونه و پد انتهایی تفنگ، باعث آسایش کامل چشم و تناسب با شانهی تیرانداز میشود.
دلتا ولف همچنین دارای طراحی خشابی کاملاً جدید است که در حال حاضر برای طیف محصولات فعلی دیاستیت در حال تکامل بوده، و دوباره تغییر یافته و متمرکز بر ارائه برای اسلحهی جدید است. دو خشاب را با تنظیم بین هشت تا ۱۳ شلیک، بسته به نوع کالیبر، میتوان تا انتها پر کرد تا تا تعداد شلیکهای آن دو برابر شود.
تهمایهی شخصی
در نهایت، تیراندازان امروزی برای ایجاد ویژگیهای شخصی برای اسلحهی خود اشتیاق دارند و پس از خرید به دنبال تهیهی لوازم جانبی برای آن هستند. دیاستیت در این زمینه با پیآراِس همکاری دارد که طیف وسیعی از افزونههایی را ایجاد کرده است که از ریلهای زیرین و جانبی دلتا ولف و طراحی قطعهقطعهی آن بهره برده و به عنوان مثال امکان تعویض دستهی سبک اِیآر را فراهم میکند. این تفنگ جدید به گونهای طراحی شده است که به تمام نیازها و خواستههای کابران پاسخ دهد.
سطح جزئیات در دلتا ولف شگفت انگیز است!
ماه بعد…
دیاستیت ماهها مشغول آزمایش دلتا ولف بوده و دادههای عملکردی آن به دست آمده و تجزیه و تحلیل شده است. ماه آینده، آن دادهها را برای شما ارائه کرده و گزارش این تفنگ بادی قابل توجه را تکمیل میکنیم.
این ضربالمثل که «اگر جلو نروید، پسرفت میکنید» برای شرکتهای ساخت تفنگهای بادی هم کاملاً صادق است. دیاستیت با توسعهی دلتا ولف جهش بزرگی را در پیش گرفته و حالا چالش جدید این است که قدم بعدی آنها چه خواهد بود!
دیاستیت به خواستهی مشتریان خود توجه کرده و بودجهای را به ساخت کیس سفارشی همراه با این تفنگ اختصاص داده است.
[۱] Delta wolf
[۲] Daystate
[۳] Staffordshire
[۴] Daystate Mk3
[۵] Mk4
[۶] Pulsar
[۷] Red Wolf
[۸] Delta Wolf
[۹] PRS
[۱۰] IWA
[۱۱] Tony Belas
[۱۲] AR 15-style
[۱۳] Brocock
[۱۴] Concept XR
[۱۵] Commander XR
[۱۶] Project Manhattan
[۱۷] Airguns of Arizona
[۱۸] Steve Harper
[۱۹] David Snook
[۲۰] Grand Prix
[۲۱] CTD
[۲۲] GCU
[۲۳] AVT
[۲۴] Huma Air
[۲۵] FAC
[۲۶] Colin Stephenson
[۲۷] Advanced Velocity Technology (AVT)
[۲۸] Accuracy Research Team (ART)
[۲۹] Picatinny