دوربین دو چشمی Binocular
دوربین دو چشمی Binocular
دوربین دوچشمی یا دوربین صحرایی دو تلسکوپ هستند که در کنار یکدیگر سوار شدهاند و به گونهای تنظیم شدهاند که در یک جهت قرار بگیرند و بیننده را قادر سازند تا در هنگام مشاهدهی اشیاء دور از هر دو چشم استفاده کنند (دید دوچشمی). اندازهی بسیاری از این دوربینها به گونهای است که بتوان با استفاده از هر دو دست آنها را نگه داشت، هرچند که اندازهها از دوربین اپرا تا دوربینهای نظامی بزرگ سکی تیر متفاوت است.
نمونهای از طرح دوربینهای دوچشمی منشور پرو
برخلاف تلسکوپ (دوربین تکچشمی)، دوربینهای دوچشمی تصویری سهبعدی را در اختیار کاربران قرار میدهند: در مورد اشیاء نزدیکتر دو منظره که از نمایی اندک متفاوت به هر کدام از چشمها میرسد سبب ایجاد تصویری ادغام شده را همراه با قابلیت تشخیص عمق میشود.
طرحهای اپتیکی
دوربین دوچشمی گالیلهای
به نظر میرسد تقریباً از زمان اختراع تلسکوپ در قرن ۱۷ میلادی مزایای سوار کردن دو عدد از آنها در کنار یکدیگر برای ایجاد دید دوچشمی هم کشف شد. بیشتر دوربینهای دوچشمی اولیه از تلسکوپ گالیله استفاده میکردند؛ یعنی از عدسی شیئی محدب و عدسی چشمی محدب استفاده میکردند. مزیت طرح گالیله ارائهی تصویری مستقیم است، اما میدان دید باریکی دارد و قدرت بزرگنمایی بسیار بالایی ندارد. این نوع ساختار همچنان در مدلهای بسیار ارزانقیمت و دوربین اپرا یا دوربین تئاتر استفاده میشود. طرح گالیله به خاطر کوتاه بودن طولشان و نیز امکان ایجاد تصویری مستقیم بدون هرگونه چشمی مستقیمکنندهی اضافی یا غیرمعمول و کاهش هزینه و وزن کلی در لوپ دوچشمی دارای بزرگنمایی پایین جراحان و جواهرسازان هم استفاده میشود. همچنین دارای مردمکهای خروجی بزرگی هستند که از اهمیت متمرکزسازی نور میکاهند و همچنین میدان دید محدود به خوبی در این موارد به کار میآید. معمولاً این طرح بر روی قاب عینک سوار یا مطابق با ذرهبین متناسبسازی میشود.
دوربینهای دوچشمی با اپتیک کپلری
دوربینهای دوچشمی بهرهگیرنده از تلسکوپ کپلری که تصویر شکل گرفته توسط عدسی شیئی از طریق عدسی چشمی مثبت (شیئی) مشاهده میشود تصویر بهتر و بزرگنمایی بالاتری را به دست میدهند. از آنجایی که پیکربندی کپلری تصویری وارون به دست میدهد، در نتیجه برای راست کردن تصویر از روشهای مختلفی استفاده میشود.
دوربینهای دوچشمی دارای عدسی مستقیمساز
برش عرضی عدسی معکوسکننده – سیستم ۲.
در دوربینهای دوچشمی فاقد منشور دارای تلسکوپ کپلری (که گاهی اوقات به آنها «تلسکوپ دوقلو» گفته میشود) در هر کدام از لولهها یک یا دو عدسی اضافی (عدسی معکوسکننده) بین عدسی چشمی و عدسی شیئی قرار دارد. این عدسیها برای راست کردن تصویر استفاده میشوند. دوربین دوچشمی دارای عدسی مستقیمکننده عیبی جدی داشت: طول آنها بسیار زیاد است. این دوربینهای دوچشمی در دههی ۱۸۰۰ محبوبیت داشتند (مثلاً مدلهای جی اند اس مرتس)، اما به مدت کوتاهی پس از عرضهی دوربینهای دوچشمی دارای منشور در دههی ۱۸۹۰ توسط شرکت کارل زایس از رده خارج شدند.
دوربینهای دوچشمی دارای منشور
منشور طرح دوگانه پرو
منشورهای نوری اضافه شده به این طرح معمولاً در منشور طرح پرو یا منشورهای سقفی راه دیگری برای راست کردن تصویر است.
نام دوربین دوچشمی دارای منشور پرو از عینکسازی ایتالیایی به نام ایگناتزیو پرو گرفته شده است که این سیستم مستقیمسازی تصویر را در سال ۱۸۵۴ به ثبت رساند و بعدها در دههی ۱۸۹۰ میلادی توسط سازندگانی مانند شرکت کارل زایس بهبود داده شد. این نوع دوربینهای دوچشمی از دو جفت منشور پرو با پیکربندی Z شکل برای مستقیمسازی تصویر استفاده میکنند. این امر سبب پیدایش دوربینهای دوچشمیای عریض با عدسیهای شیئیای میشود که از عدسیهای چشمی جدا هستند و قابلیت تشخیص عمق بهتری را ارائه میکنند. منشور طرح پرو این مزیت اضافی را دارد که با جمع کردن مسیر نوری سبب کاهس طول فیزیکی دوربینهای دوچشمی نسبت به فاصلهی کانونی شیء میشود.
دوربین دوچشمی منشور سقفی
دوربینهای دوچشمی دارای منشور «سقفی» طرح اشمیت پچان
ممکن است تاریخ پیدایش دوربینهای چشمی با استفاده از منشور سقفی به دههی ۱۸۷۰ میلادی و طرحی از آشیل ویکتور امیل دوبرس برگردد. ﻣﻮرﻳﺘﺲ ﻫﻨﺴﻮﻟﺖ در سال ۱۸۹۷ کار بازاریابی دوربینهای دوچشمی دارای منشور سقفی را آغاز کرد. اکثر دوربینهای دارای منشور سقفی از منشور طرح اببه کونیگ (نام خود را از ارنست کارل اببه و آلبرت کونیگ گرفته است و در سال ۱۹۰۵ توسط کارل زایس به ثبت رسیده است) یا منشور طرح اشمیت پچان (اختراع در سال ۱۸۹۹) برای مستقیمسازی تصویر و جمع کردن مسیر نوری استفاده میکنند. این دوربینها دارای عدسیهای شیئیای هستند که تقریباً همتراز با عدسی چشمی قرار دارند.
طرح منشور سقفی به نسبت منشورهای پرو ابزاری باریکتر و فشردهتر را به وجود میآورند. همچنین روشنایی تصویر هم تفاوت دارد. دوربینهای دوچشمی منشور پرو ذاتاً به نسبت دوربینهای دوچشمی منشور سقفی طرح اشمیت پچان دارای بزرگنمایی، اندازهی عدسی شیئی و کیفیت نوری مشابه تصاویر روشنتری تولید میکنند، بدین علت که این طرح منشور سقفی از سطوحی نقرهای استفاده میکند که ۱۲ تا ۱۵ درصد انتقال نور را کاهش میدهند. همچنین طرح منشور سقفی برای تنظیم عناصر اپتیکی خود (تنظیم عدسی دوربین) به قدرت تحمل شدیدتری نیاز دارد. این مسئله سبب بالا رفتن قیمتشان میشود، چرا که این طرح آنها را ملزم به استفاده از عناصر ثابتی میکند که باید در کارخانه تنظیم عدسی دوربین بسیار دقیق انجام شود. گاهی اوقات لازم است تا مجموعه منشورهای دوربینهای دارای منشور پرو برای تنظیم عدسی دوربین دوبارههمترازسازی شوند. تنظیم ثابت در طرح منشور سقفی بدین معنی است که معمولاً نیازی به تنظیم مجدد عدسی دوربینهای دوچشمی وجود ندارند.
پارامترهای اپتیکی
پارامترهای فهرست شده بر روی روکش منشور نشان از دوربین دوچشمیای با قدرت بزرگنمایی ۷ و قطر عدسی شیئی ۵۰ میلیمتری و میدان دید ۳۷۲ پایی (۱۱۳ متری) در فاصلهی ۱,۰۰۰ یاردی (۹۱۰ کیلومتری) است
معمولاً دوربینهای دوچشمی برای کاربردهای خاص طراحی میشوند. این طرحهای متفاوت به پارامترهای نوری خاصی نیاز دارند که ممکن است بر روی روکشی منشور فهرست شوند. این پارامترها عبارتند از:
قدرت بزرگنمایی
قدرت بزرگنمایی که به عنوان نخستین شماره روی مشخصات روی دوربین دوچشمی مشاهده میشود (مثلاً ۷×۳۵ یا ۸×۵۰) از نسبت فاصلهی کانونی عدسی شیئی تقسیم بر فاصلهی کانونی عدسی چشمی به دست میآید. از این نسبت قدرت بزرگنمایی دوربینهای دوچشمی به دست میآید (گاهی اوقات برحسب «قطر» بیان میشود). مثلاً ضریب بزرگنمایی ۷ تصویری هفت برابر بزرگتر از تصویر اصلی از دور مشاهده شده به دست میدهد. مقدار مطلوب بزرگنمایی به کاربرد مورد نظر بستگی دارد و در اکثر دوربینهای دوچشمی خصوصیت دائمی و غیرقابلتنظیم دستگاه است (دوربینهای دوچشمی قابل زوم کردن استثناء هستند). معمولاً دوربینهای دوچشمی دارای بزرگنمایی بین 7x تا 10x هستند، بنابراین کمتر در معرض لرزش دست قرار میگیرند. بزرگنمایی بیشتر سبب کاهش میدان دید میشود و ممکن است برای پایداری تصویر نیاز به سهپایه باشد. برخی از دوربینهای دوچشمی تخصصی نظامی یا نجوم از بزرگنمایی 15x تا 25x استفاده میکنند.
قطر عدسی شیئی
دوم شمارهی ذکر شده در شرح مشخصات دوربین دوچشمی (مثلاً ۷×۳۵ یا ۸×۵۰) به قطر عدسی شیئی اشاره دارد و تفکیکپذیری (وضوح) و میزان نور قابل جمعآوری از تصویر را تعیین میکند. هنگامی که دو دوربین دوچشمی متفاوت بزرگنمایی مشابه و کیفیت برابری داشته باشند و مردمک خروجی به قدر کافی منطبقی را ایجاد کنند (نگاهی بیاندازید به پایین) آنگاه هرچه قطر عدسی شیئی بزرگتر باشد تصویر هم «روشنتر» و واضحتر خواهد بود. آنگاه دوربین دوچشمی ۸×۴۰ به نسبت دوربین ۸×۲۵ تصویری «روشنتر» و واضحتر ارائه میدهد، هرچند که هر دو دوربین تصویر را هشت برابر بزرگتر کنند. عدسیهای جلوی بزرگتر در ابعاد ۸×۴۰ هم پرتوهای نور (مردمک خروجی) عریضتری را ایاد میکنند که از عدسی چشمی عبور میکنند. این امر دید یا دوربین ۸×۴۰ را به نسبت دوربین ۸×۲۵ راحتتر میسازد. بزرگنمایی، وضوح تصویر و شار نوری دوربین دوچشمی ۱۰×۵۰ نسبت به دوربین ۸×۴۰ بهتر است. معمولاً قطر عدسی شیئی برحسب میلیمتر بیان میشود. به طور مرسوم دوربینهای دوچشمی را از لحاظ بزرگنمایی × قطر عدسی شیئی دستهبندی کنند؛ مثلاً ۷×۵۰. ممکن است دوربینهای دوچشمی کوچکتر قطری در حدود ۲۲ میلیمتر داشته باشند؛ ۳۵ میلیمتر و ۵۰ میلیمتر قطری معمولی برای دوربینهای دوچشمی صحرایی است؛ قطر دوربینهای دوچشمی نجومی از ۷۰ تا ۱۵۰ میلیمتر متغیر است.
میدان دید Field of view
میدان دید دوربین دوچشمی به طراحی اپتیکی آن بستگی دارد و به طور کلی با قدرت بزرگنمایی نسبت عکس دارد. معمولاً با مقدار خطی نشان داده میشود، مثلاً در فاصلهی ۱,۰۰۰ یاردی (یا ۱,۰۰۰ متری) تصویری با چند پا (متر) عرض قابل مشاهده است یا اینکه چند درجه را میتوان در مقدار زاویهای مشاهده کرد.
خروجی منظر چشمی (EXIT PUPIL)
دوربینهای دوچشمی نور تولید شده توسط عدسی شیئی را به صورت پرتویی متمرکز میکند که قطرش (مردمک خروجی) از تقسیم قطر عدسی شیئی بر قدرت بزرگنمایی به دست میآید. برای دستیابی به حداکثر متمرکزسازی نور و بهترین روشنایی و وضوح تصویر باید مردمک خروجی حداقل برابر با قطر مردمک چشم انسان باشد یعنی حدود ۷ میلیمتر در طول شب و حدود ۳ میلیمتر در طول روز که این میزان با افزایش سن کاهش پیدا میکند. اگر مخروط نور خروجی از دوربین دوچشمی از مردمکی که واردش میشود بزرگتر باشد، آنگاه هرگونه نور بزرگتر از مردمک به هدر میرود. معمولاً مردمک چشم انسان در زمان استفاده در طول روز حدوداً ۳ میلیمتر بزرگتر خواهد شد که تقریباً به اندازهی مردمک خروجی یک دوربین دوچشمی ۷×۲۱ است. دوربینهای دوچشمی بزرگتر از ۷×۵۰ مخروط نوری بزرگتر از مردمکی که نور در حال ورود به آن میشود و این نور در طول روز به هدر خواهد رفت. مردمک خروجیای که بیش از اندازه کوچک باشد هم دید تیرهتری را ارئه خواهد کرد، چرا که فقط بخش کوچکی از نور جمعآوری شده در سطح شبکیه استفاده میشود. در کاربردهایی که نیاز به حمل تجهیزات است (پرندهنگری، شکار) کاربر به دوربینهای دوچشمی بسیار کوچکتر (سبکتر) نیاز دارد که مردمک خروجیشان با قطر عنبیهی چشم مورد انتظارشان مطابقت داشته باشد، به گونهای که حداکثر تفکیکپذیری را داشته باشند و دهانهی از دست رفته اهمیتی نداشته باشد.
بزرگی مردمک خروجی کار قراردهی چشم در جایی که بتواند نور را دریافت کند، آسانتر میسازد: مخروط نور در هر جایی از مردمک خروجی بزرگ کار خودش را انجام میدهد. این سهولت قراردهی چشم به خصوص در دوربینهای دوچشمی دارای میدان دید بزرگ سبب اجتناب از وینتینگ میشود که سبب شکلگیری تصویری با لبههای تیره میشود که این امر به علت جلوگیری جزئی از ورود نور رخ میدهد و بدین معنی است که میتوان تصویر را به سرعت پیدا کرد که در هنگام نگاه کردن به پرندگان یا شکار حیواناتی که سریع حرکت میکنند یا ملوانان روی عرشهی قایق یا کشتی مسئلهای مهم محسوب میشود. همچنین ممکن است دوربینهای دوچشمی دارای مردم خروجی محدود سبب خستگی چشم شوند که علت این امر این است که ابزار باید دقیقاً در جلوی چشمان قرار داده شود تا تصویر مفیدی به دست دهد. در نهایت بسیاری از افراد در هوای گرگومیش، شرایط ابری و در طول شب که مردمک چشمان بزرگتر میشود از دوربینهای دوچشمی خود استفاده میکنند. بنابراین مردمک خروجی در طول روز در همه جا استاندارد مطلوبی نیست. دوربینهای دوچشمی بزرگ دارای مردمکهای خروجی بزرگتر به خاطر راحتی، سهولت استفاده و انعطافپذیری در کاربرد گزینههای مناسبی هستند، حتی اگر نتوان در طول روز به طور کامل از قابلیتشان استفاده کرد.
فاصلهی راحتی چشم Eye relief
فاصلهی راحتی چشم فاصلهی عدسی چشمی عقب تا مردمک خروجی یا نقطهی چشم است. فاصلهی راحتی چشم فاصلهای است که مشاهدهگر باید چشم خود را در پشت عدسی چشمی قرار دهد تا تصویر بیحاشیه را ببیند. هرچه فاصلهی کانونی عدسی چشمی بیشتر باشد فاصلهی راحتی چشم هم بیشتر خواهد بود. ممکن است فاصلهی راحتی چشم در دوربینهای دوچشمی از چند میلیمتر تا ۲/۵ سانتیمتر یا بیشتر متغیر باشد. فاصلهی راحتی چشم میتواند مخصوصاً برای افراد عینکی مهم باشد. معمولاً چشم کسی که عینک میپوشد فاصلهی بیشتری تا عدسی چشمی دارد که این امر داشتن فاصلهی راحتی چشم بیشتر را به منظور اجتناب از وینتینگ و در موارد حاد حفاظت از کل میدان دید ضروری میسازد. علاوه بر این استفاده از دوربینهای دوچشمی دارای فاصلهی راحتی چشم کم در مواردی که ثابت نگه داشتنشان سخت باشد میتواند کار دشواری باشد.
نزدیک ترین فاصله فوکوس Close focus distance
Close focus distance نزدیکترین نقطهای است که دوربین دوچشمی میتواند بر روی آن فوکوس کند. این فاصله بسته به طراحی دوربینهای دوچشمی از حدود ۰/۵ متر تا ۳۰ متر متفاوت است. اگر نزدیک ترین فاصلهی قابل فوکوس به نسبت بزرگنمایی کم باشد آنگاه میتوان از دوربین دوچشمی برای مشاهدهی چیزهای خاصی که با چشم غیرمسلح قابل دیدن نیست هم استفاده کرد.
عدسی چشمی
معمولاً عدسی چشمی دوربینهای دوچشمی از سه یا چند عنصر لنز در قالب دو یا چند گروه تشکیل میشود. عدسیای که بیشترین فاصله را از چشم مشاهدهگر دارد عدسی میدانی نام دارد و نزدیکترین عدسی به چشم را عدسی چشمی میگویند.
متداولترین پیکربندی در سال ۱۸۴۹ و توسط کارل کلنر ابداع شد.
در این ترتیبات لنز چشمی دابلت بیرنگ مسطح مقعر/محدبالطرفین (بخش تخت رو به چشم است) و لنز میدانی سینگلت محدبالطرفین است. عدسی چشمی کلنر در سال ۱۹۷۵ ساخته شد و عدسی میدانی آن دابلت بیرنگ مقعر الطرفین/محدب الطرفین و عدسی چشمی آن سینگلت محدب الطرفین است. کلنر معکوس ۵۰ درصد فاصلهی راحتی چشم بیشتری را ارائه میکند و با نسبت کانونی کم عملکرد بهتری دارد و همچنین اندکی میدانش عریضتر است.
معمولاً دوربینهای دوچشمی صحرایی عریض از نوعی پیکربندی ارفل به ثبت رسیده در سال ۱۹۲۱ استفاده میکنند. این نوع دوربینها پنج یا شش عنصر را در سه گروه دارند. ممکن است این گروهها دوعدسی دابلت بیرنگ به همراه یک سینگلت دو طرف محدب بینشان باشد یا اینکه همگی عدسیهای دابلت بیرنگ باشند. این عدسیهای چشمی در قدرت بزرگنمایی بالا عملکردی مشابه با عدسیهای چشمی کلنر ندارند، چرا که ممکن است کژبینی یا تصویر دوگانه به همراه داشته باشد. با این حال عدسی چشمی بزرگ و فاصلهی راحتی چشم عالیای را ارائه میکنند و استفاده از آنها در قدرت بزرگنمایی پایین راحت است.
دوربین دوچشمی ساخت پدر کروبین دِ اورلئانز، سال ۱۶۸۱، موزهی هنر و صنعت
طرح مکانیکی
کانون عدسی و تنظیم
دوربینهای دوچشمی دارای فوکوس مرکزی و فاصلهی بین مردمکی قابل تنظیم.
دوربینها دارای تنظیمات زومی هستند که فاصلهی بین عدسی چشمی و شیئی تغییر میدهد. معمولاً دو نوع تنظیمات مختلف برای زوم کردن استفاده میشود، «فوکوس مستقل» و «فوکوس مرکزی»:
فوکوس مستقل تنظیماتی است که در آن دو تلسکوپ به طور مستقل و با تنظیم عدسی چشمی زوم میکنند. دوربینهای دوچشمی طراحی شده برای کاربرد میدانی سنگین مانند کاربردهای نظامی به صورت سنتی از فوکوس مستقل بهره بردهاند.
فوکوس مرکزی تنظیماتی است که شامل چرخش چرخ فوکوس مرکزی برای تنظیم هر دو طرف دوربین در کنار یکدیگر میشود. علاوه بر این میتوان یکی از دو عدسی چشمی را بیشتر تنظیم کرد تا تفاوت بین چشمان تماشاگر جبران شود (معمولاً با چرخش و تغییر ارتفاع عدسی چشمی). به خاطر سنجشپذیری تغییر کانونی ایجاد شده در اثر عدسی چشمی قابل تنظیم در واحد متعارف قدرت شکست (دیوپتر) اغلب خود عدسی چشمی قابل تنظیم دیوپتر نامیده میشود. هنگامی که این تنظیمات برای تماشاگر خاصی انجام شد میتوان با استفاده از چرخ فوکوس برای تنظیم دو طرف دوربین در کنار یکدیگر و بدون نیاز به تنظیم مجدد عدسی چشمی دوربین دوچشمی را بر روی شیء دیگری در فاصلهای متفاوت بازفوکوس کرد.
دوربینهای دوچشمی «بدون فوکوس» یا «فوکوس ثابت» موجود هستند که به غیر از تنظیم عدسی چشمی که به تناسب چشم کاربر تنظیم و ثابت نگه داشته میشود هیچگونه مکانیسم فوکوسی ندارند. این دوربینها طرحهایی تطبیقی در نظر گرفته میشوند که برای راحتی مناسب هستند ولی برای کارهای خارج از محدودهی طراحی خود مناسب نیستند.
معمولاً کاربران میوپیک (نزدیکبین) یا هیپروپیک (دوربین) میتوانند فقط با کمی تنظیم بیشتر فوکوس از دوربینهای دوچشمی بدون عدسی چشمی استفاده کنند. اکثر سازندگان اندکی محدودهی کانونی موجود بیشتری فراتر از تنظیمات بینهایت توقف را باقی میگذارند تا در زمان فوکوس بر روی حالت بینهایت این کار را انجام دهد. با این حال ممکن است افراد دارای آستیگماتیسم حاد همچنان در کنار استفاده از دوربین دوچشمی نیاز به استفاده از عینک خود داشته باشند.
برخی از دوربینهای دوچشمی دارای قدرت بزرگنمایی قابل تنظیم هستند (دوربینهای دوچشمی زومدار) که به کاربر این انعطافپذیری را میدهند تا یک جفت دوربین دوچشمی با قدرت بزرگنمایی وسیعی داشته باشد که معمولاً این کار با حرکت دادن دستهی «زوم» انجام میشود. این کار با استفاده از مجموعهی پیچیدهای از عدسیهای تنظیمکنندهی مشابه با عدسی دوربینهای زومدار انجام میشود. از این طرحها با عناوینی همچون خطر و حتی ترفند نام برده میشود چرا که سبب افزایش حجم، پیچیدگی و شکنندگی دوربینهای دوچشمی میشوند. همچنین مسیر نوری پیچیده منجر به ایجاد میدان دیدی باریک و کاهش شدید روشنایی در زوم بالا میشود. همچنین این مدلها باید در محدودهی زوم بزرگنمایی را برای هر دو چشم منطبق سازند و برای جلوگیری از خستگی چشم جهت نور هر دو قسمت دوربین را موازی سازند.
همچنین اکثر دوربینهای دوچشمی مدرن از طریق ساختاری مفصلی قابل تنظیم هستند که امکان تنظیم فاصلهی بین دو طرف تلسکوپ را برای تطبیق تماشاگر با تفکیک چشم یا «فاصلهی میانمردمکی» فراهم میسازد. اکثر این دوربینها برای فاصلهی میانمردمکی (معمولاً ۵۶ میلیمتر) در افراد بزرگسال بهینهسازی شدهاند.
پایداری تصویر
در برخی از دوربینهای دوچشمی برای کاهش لرزش در بزرگنماییهای بالاتر از تکنولوژی پایداری تصویر استفاده میشود. این کار با استفاده از ژیروسکوپی که بخشی از ابزار را حرکت میدهد یا مکانیسمهای تحت هدایت ژیروسکوپ یا آشکارسازهای اینرسی یا از طریق پایهی ستون طراحی شده برای مقابله و کاهش اثر حرکات لرزشی اجام میشود. پایدارسازی تصویر را میتوان با بنا به درخواست کاربر فعال یا غیرفعال کرد. این تکنیکها امکان میدهد که دوربینهای دوچشمی تا بزرگنمایی ۲۰ برابر دستی عمل کنند و پایداری تصویر ابزارهای کمتوانتر را بسیار بهبود بخشند. معایبی وجود دارد: ممکن است تصویر کاملاً به خوبی بهترین دوربینهای دوچشمی ناپایدار در زمان سوار شدن به سهپایه نباشد، همچنین دوربینهای دوچشمی پایدار گرانتر و سنگینتر از دوربینهای دوچشمی غیرپایدار خاص مشابه است.
همترازسازی
دو تلسکوپ موجود در دوربینهای دوچشمی به موازات یکدیگر همتراز میشوند تا تصویر تکی دایرهای به ظاهر سهبعدیای ایجاد شود. ناهمترازی سبب میشود که دوربینهای دوچشمی تصویری دوگانه ایجاد کنند. حتی اندی ناهمترازی سبب بروز ناراحتی مبهم و خستگی بصری خواهد شد، چرا که مغز تلاش میکند تا تصاویر کج را با یکدیگر ترکیب کند.
همترازسازی با استفاده از حرکاتی کوچک بر روی منشور بهوسیلهی تنظیم سلول تکیهگاه داخلی یا چرخاندن پیچ تنظیم یا با تنظیم مکان عدسی شیئی از طریق حلقههای خارج از مرکز ایجاد شده در سلول عدسی شیئی انجام میشود. معمولاً همترازسازی توسط افراد متخصص انجام میشود، هرچند که ویژگیهای تنظیم بر روی پایهی ستون از بیرون در دسترس کاربر نهایی قرار دارند.
پوششهای عدسی
دوربینهای دوچشمی دارای پوشش چندگانهی قرمز رنگ
از آنجایی که دوربین دوچشمی معمولی دارای ۶ تا ۱۰ عنصر اپتیکی دارای مشخصههای خاص و تا ۱۶ سطح هوا به عدسی است در نتیجه سازندگان مختلف دوربینهای دوچشمی بنا به دلایل فنی و بهبود تصویر ایجاد شده از پوششهای نوری مختلفی استفاده میکنند.
پوششهای ضدانعکاس
پوششهای ضدانعکاس سبب کاهش اتلاف نور در تمام سطوح نوری از طریق انعکاس در هر سطح میشود. همچنین کاهش انعکاس از طریق پوششهای انعکاسی سبب کاهش میزان «اتلاف» نور موجود در داخل دوربین دوچشمی میشود که در غیر اینصورت سبب تار شدن تصویر خواهد شد (کنتراست پایین). یک جفت دوربین دوچشمی دارای پوشش نوری خوب میتواند به نسبت دوربینهای دوچشمی بدونپوشش دارای عدسی شیئی بزرگتر تصویر روشنتری ایجاد کند که این امر به خاطر انتقال نور بیشتر از طریق انباشت صورت میپذیرد. یکی از مواد پوشش عدسی قدیمی منیزیم فلورید است که نور بازتابی را از ۵ درصد به ۱ درصد کاهش میدهد. عدسیهای مدرن از چندلایههای مرکب تشکیل میشوند و فقط ۰/۲۵ درصد یا نور کمتری را بازتاب میدهند تا تصویری با حداکثر روشنایی و رنگهای طبیعی تولید کنند.
پوششهای اصلاح فاز
مسیر نور در دوربینهای دوچشمی دارای منشور سقفی به دو مسیر تقسیم میشود که در هر دو لبهی منشور سقفی منعکس میشوند. نیمی از این نور از سطح ۱ سقف منشور به سمت سطح ۲ سقف منشور منعکس میشود. نیم دیگری از این نور از سطح ۲ سقف منشور به سمت سطح ۱ سقف منشور بازتاب داده میشود. این حالت بدین علت اتفاق میافتد که نور نسبتاً قطبی میشود (به علت پدیدهای به نام زاویهی بروستر). در طول بازتابهای متعاقب مسیر این بردار قطبش تغییر میکند اما این تغییر برای هریک از مسیرها به نحوی مشابه با آونگ فوکو متفاوت است. هنگام بازترکیب نور طی شده از طریق این دو مسیر، قطبش بردارهای هر مسیر منطبق نخواهد بود. زاویهی بین این دو بردار قطبش تغییر فاز یا فاز هندسی یا فاز بری نام دارد. این تداخل (انتشار موج) بین این دو مسیر دارای فاز هندسی متفاوت منجر به توزیع شدت مختلفی در کاهش کنتراست ظاهری و تفکیکپذیری تصویر به نسبت سیستم مستقیمکنندهی دارای منشور پرو میشود. این اثرات تداخلی ناخواسته میتوانند بهوسیلهی نباشت به روش تبخیر شیمیایی پوشش دیالکتریک خاصی به نام پوشش اصلاح فازی یا پوشش پی بر روی سطح سقفی منشور سقفی فرونشاند. این پوشش تفاوت فاز هندسی بین این دو مسیر را اصلاح میکند به گونهای که هر دو به طور مؤثری دارای تغییر فاز مشابهی هستند و هیچ تداخلی سبب افت کیفیت تصویر نمیشود.
دوربینهای دوچشمی استفاده کننده از منشور سقفی اشمیت پچان یا منشور سقفی آبه کونیگ از پوشش فازی بهره میبرند. دوربینهای دوچشمی طرح منشور پرو پرتوهای نور را نمیشکافند و بنابراین نیازی به پوشش فازی ندارند.
پوشش آینهای فلزی
در دوربینهای دوچشمی داری منشور سقفی طرح اشمیت پچان، پوششهای آینهای به برخی سطوح منشور سقفی افزوده میشوند بدین علت که نور در یکی از مرزهای عدسی و هوای منشور در زاویهای کمتر از زاویهی بحرانی حادث میشود و در نتیجه بازتاب داخلی کلی رخ نخواهد داد. بدون پوشش آینهای اکثر این نور از دست خواهد رفت. پوشش آینهای منشور سقفی طرح اشمیت پچان (بازتابپذیری ۸۷% تا ۹۳%) یا پوشش آینهای نقرهای (بازتابپذیری ۹۵% تا ۹۸%) استفاده میشود.
در طرحهای قدیمی از پوشش آینهای نقرهای استفاده میشد اما به مرور زمان این پوششها اکسیده شده و به بازتابپذیری خود را از دست میدادند. پوشش آینهای آلومینیومی در طرحهای بدون پوشش بعدی استفاده شدند، چرا که علیرغم بازتابپذیری کمترشان نسبت به نقره کدر نمیشدند. طرحهای مدرن از آلومینیوم یا نقره استفاده میکنند. در طرحهای باکیفیت مدرن که مهروموم شده و با اتمسفر نیتروژن یا آرگون خنثی پر شدهاند از نقره برای پوشش استفاده میشود چرا که پوشش اینهای نقرهای کدر نمیشود.
دوربینهای دارای طرح منشور پرو و دوربینهای دارای طرح منشور سقفی بکار برندهی منشور سقفی آبه کونیگ معمولاً از پوششهای آینهای استفاده نمیکنند، بدین علت که این منشورها با بازتابپذیری ۱۰۰% و با استفاده از بازتاب داخلی کلی در منشور نور را منعکس میکنند.
پوشش آینهای دیالکتریک
در منشورهای سقفی طرح اشمیت پچان از پوششهای دیالکتریک استفاده میشود تا سبب شوند سطوح منشور مانند آینهی دیالکتریک عمل کند. پوشش انعکاسی غیرفلزی دیالکتریک از چندین لایهی چندگانه از جنس موادی با ضریب شکست متناوب بالا و پایین رسوب کرده بر روی سطوح انعکاسی منشور سقفی شکل میگیرد. هر لایهی چندگانه نوار باریکی از فرکانسهای نور را منعکس میکند، بنابراین هر رنگ تنظیم شده با رنگ متفاوت برای انعکاس نور سفید الزامی است. این پوشش چندلایه با عمل کردن به صورت بازتابگر براگ توزیعشده سبب افزایش بازتابپذیری از سطح منشور میشود. پوشش دیالکتریک خوب طراحی شده میتواند بازتابپذیریای بیش از ۹۹ درصد را در سرتاسر طیف نور مرئی ارائه کند. بازتابپذیری در مقایسه با پوشش آینهای آلومینیومی (۸۷ تا ۹۳ درصد) یا پوشش آینهای نقرهای (۹۵ تا ۹۸ درصد) بهبود پیدا میکند.
دوربینهای دارای طرح منشور پرو و دوربینهای دارای طرح منشور سقفی بکار برندهی منشور سقفی آبه کونیگ از پوششهای دیالکتریک استفاده نمیکنند، بدین علت که این منشورها با بازتابپذیری بسیار بالا و با استفاده از بازتاب داخلی کلی در منشور نور را منعکس میکنند تا اینکه به پوششی آینهای نیاز داشته باشند.
اصطلاحات مورد استفاده برای تعریف روکشها
روکشهای انعکاسی خاص بر روی دوربینهای دوچشمی بزرگ دریایی
برای تمام دوربینهای دوچشمی معمولاً وجود هرگونه روکشی با استفاده از اصلاحات زیر بر روی دوربین دوچشمی نشان داده میشود:
پوشش ها بر چندنوع اند:
۱-ّFully Coated تمامی قسمتهای بیرونی لنز پشانده میشود
۲-Multi Coated این پوشش چند لایه و برای بهبود بخشیدن به انتقال نور وکم کردن انعکاس میباشد.
۳-Fully Multi Coated Lens
۴-HD-High Difinition Lenses این تکنولوژی واستاندارد بیانگر لنز هایی بسیارشفاف میباشد.
۵-CLS-Crystal Lenses System دراین روش بیشترین جذبیت نور امکان پذیر است
۶-HT-Fully Multi Coated Lenses این تکنولوژی نیز حاصل تلاش این سازندگان میباشدکه دراین روش به انتقال نوری
به حد تقریبی ۱۰۰% شفافیت رسیده اند.
تنها برای دوربینهای دوچشمی دارای منشور سقفی (برای دوربینهای دارای طرح منشور پرو لازم نیست)
پوشش فازی یا پوشش پی: منشور سقفی دارای پوشش اصلاح فازی است
پوشش آلومینیومی: آینههای منشور سقفی با پوششی از جنس آلومینیوم پوشیده شدهاند (پیشفرض در صورت ذکر نشدن پوشش آلومینیوم).
پوشش نقرهای: آینههای منشور سقفی دارای پوششی از جنس نقره هستند
پوشش دیالکتریک: آینههای منشور سقفی دارای پوششی از جنس دیالکتریک هستند
کاربردها
کاربرد عمومی
دوربینهای دوچشمی سکهای تاور اپتیکال
دوربینهای دوچشمی دستی از دوربینهای اپرا مورد استفاده در تئاتر تا دوربینهای دارای قدرت بزرگنمایی ۷ تا ۱۲ برابر و عدسی شیئیای با قطر ۳۰ تا ۵۰ میلیمتری برای استفادهی معمولی در محیط بیرون متغیر هستند.
بسیاری از جاذبههای گردشگری با نصب دوربینهای دوچشمی سکهای بر روی پایهای ستونی به بازدیدکنندگان این امکان را میدهند تا بتواند نمای نزدیکی را از جاذبهی گردشگری مشاهده کند.
نقشهبرداری زمینی و جمعآوری دادههای جغرافیایی
هرچند که کنولوژی از جمعآوری دادهها با استفاده از دوربینهای دوچشمی پیشی گرفته است، اما از لحاظ تاریخی این دوربینها ابزارهای پیشرفتهای بودند که توسط جغرافیدانان و سایر زمینشناسان استفاده میشدند. دوربین صحرایی همچنان امروزه میتواند در هنگام نقشهبرداری زمینی مناطق بزرگ کمک بصری باشد.
پرندهنگری
پرندهنگری تفریح بسیار محبوبی در بین دوستداران طبیعت و حیوانات است و دوربین دوچشمی اصلیترین ابزار این افراد است. معمولاً برای این کار از دوربینهای دوچشمی دارای قدرت بزرگنمایی ۷ تا ۱۰ برابر استفاده میشود.
شکار
معمولاً شکارچیان در میدان شکار از دوربین دوچشمی به عنوان ابزاری برای دیدن شکارهایی استفاده میکنند که در فاصلهای بسیار دور قرار دارند و با چشم غیرمسلح قابل دیدن نیستند. اکثراً شکارچیان از دوربینهای دوچشمی دارای قدرت بزرگنمایی ۸ برابر و انتقال نوری استفاده میکنند که عدسی شیئیشان برای جمعآوری نور در شرایط کم نور به قدر کافی بزرگ باشد.
تعیین فاصله
بسیاری از دوربینهای دوچشمی دارای عدسی فاصلهیابی (مقیاس) هستند . این مقیاس امکان میدهد که در صورت مشخص بودن (یا قابل تخمین بودن) ارتفاع شیء فاصله تا شیء را تخمین بزنیم. دوربینهای دریایی دوچشمی متداول ۷×۵۰ این مقیاسها را به همراه زاویهای برابر با ۵ میل بین نمرهها دارند. یک میل معادل زاویهی بین بالا و پایین شیئی با ارتفاع یک متر و فاصلهی ۱۰۰۰ متر است.
بنابراین فرمول تخمین فاصلهی شیء دارای ارتفاع مشخص عبارت است از:
که:
D عبارت است از فاصله تا شیء برحسب متر.
O H ارتفاع شیء دانسته میشود.
Mil میل ارتفاع زاویهای شیء برحسب میل است.
با مقیاس ۵ میل معمولی (هر نمره ۵ میل است) فانوس دریاییای که ارتفاعش در دوربین ۳ نمره است و میدانیم که ۱۲۰ متر ارتفاع دارد در فاصلهی ۸,۰۰۰ متری قرار دارد.
نظامی
دوربینهای دوچشمی ترنچ
دوربینهای دوچشمی تاریخچهای طولانی در کاربرد نظامی دارند. طرحهای گالیلهای تا اواخر قرن نوزدهم میلادی و زمانی که جای خود را به دوربینهای طرح منشور پرو دادند کاربرد وسیعی داشتند. دوربینهای دوچشمی ساخته شده برای کاربرد نظامی به نسبت همتایان غیرنظامی خود قدرتمندتر بودند. معمولاً این نوع دوربینها از تنظیمات فوکوس مرکزی ضعیف به نفع فوکوس مستقل کمککننده به مقاومت سادهتر و مؤثرتر در برابر هوا جلوگیری میکند. ممکن است مجموعه منشورهای بکار رفته در دوربینهای دوچشمی نظامی دارای پوشش آلومینیومی اضافی باشند تا حفظ ویژگی انعکاسیشان در صورت خیس شدن تضمین شد.
یکی از گونههای مختلف «دوربین دوچشمی ترنچ» نام دارد، ترکیبی از دوربین دوچشمی و پریسکوپ که اغلب با هدف نشانهروی توپخانه به کار میرود. این دوربین فقط چند اینچ بالاتر از سنگر قرار داده میشود و بنابراین سر تمشاگر را در سنگر ایمن نگه میدارد.
گاهی اوقات دوربینهای دوچشمی نظامی دوران جنگ سرد به سنسورهای منفعلی مجهز میشدند که گسیلهای فروسرخ فعال را شناسایی میکرد، ولی دوربینهای مدرن معمولاً به فیلترهای مسدودکنندهی اشعهی لیزر به عنوان سلاح مجهز هستند. علاوه بر این ممکن است دوربینهای دوچشمی طراحی شده برای مقاصد نظامی در عدسی چشمی خود مجهز به عدسی استادیامتریک باشند تا تخمین برد تسهیل شود.
دوربین دوچشمی کشتیهای دریایی
دوربینهایی هستند که مخصوص اشخاص نظامی و غیرنظامی در دریا طراحی شدهاند. مدلهای دستی دارای قدرت بزرگنمایی ۵ تا ۷ برابری خواهند بود، اما با مجموعه منشورهایی بسیار بزرگ همراه با عدسیهای چشمی طراحی شده برای ارائهی فاصلهی راحتی چشم زیاد. این ترکیب نوری از ویگنتینگ یا تیره شده تصویر در زمان تکان یا لرزش دوربین دوچشمی نسبت به چشم تماشاگر جلوگیری میکند. مدلهای بزرگ دارای بزرگنمایی بالای دارای عدسی شیئی بزرگ هم در دوربینهای ثابت استفاده میشوند.
فاصلهیاب دریایی دوربینهای دوچشمی بسیار بزرگ (جدایی از عدسیهای شیئی تا ۱۵ متر، تا ۱۰ تن وزن برای تعیین فاصلهیاهداف توپخانهی دریایی جنگ جهانی دوم در فاصلهی ۲۵ کیلومتری) استفاده شدهاند، هرچند که تکنولوژی اواخر قرن بیستم این کاربرد را عمدتاً اضافی ساخت.
نجومی
دوربین دوچشمی انطباقیافته برای استفاده در نجوم
دوربینهای دوچشمی کاربردگستردهای در میان منجمان آماتور دارند؛ میدان دید بزرگ این نوع دوربینها آنها را برای دنبال کردن ستارههای دنبالهدار و ابرنواختر (دوربینهای دوچشمی بزرگ) و رصد کلی (دوربینهای دوچشمی قابل حمل) سودمند میسازد. دوربینهای دوچشمی مخصوصاً مجهز به دید نجومی عدسیهای شیئی دهانهای بزرگتری دارند (در حدود ۷۰ تا ۸۰ میلیمتر)، چرا که قطر عدسی شیئی سبب افزایش میزان نور ورودی میشود و بنابراین کمنورترین ستارهی قابل مشاهده را معلوم میکند. گاهی اوقات دوربینهای دوچشمی طراحی شده مخصوص دید نجومی (اغلب ۸۰ متر و بزرگتر) بدون منشور طراحی میشوند تا حداکثر انتقال نور امکانپذیر شود. معمولاً این دوربینهای دوچشمی عدسیهای چشمی قابل تعویضی دارند تا امکان تغییر بزرگنمایی وجود داشته باشد. معمولاً دوربینهای دوچشمی دارای بزرگنمایی بالا و سنگین وزن مستلزم نوعی پایهی ستونی هستند تا تصویر پایدار شود. معمولاً بزرگنمایی ۱۰ برابری حد عملی رصد با دوربینهای دوچشمی دستی است. دوربینهای دوچشمی قویتر از ۱۵×۷۰ به نوعی تکیهگاه نیاز دارند. اکثر دوربینهای دوچشمی بزرگتر توسط تلسکوپسازهای آماتور ساخته شدهاند و اساساً از دو تلسکوپ نجومی انکساری یا انعکاسی استفاده میکنند.
نسبت بین قدرت بزرگنمایی و قطر عدسی شیئی ارتباط خاصی با دید کمنور و نجومی دارد. قدرت بزرگنمایی کمتر سبب تسهیل میدان دید بزرگتر میشود که در دید کهکشان راهشیری و سحابیهای بزرگ (که به آن ژرفای آسمان گفته میشود) مانند سحابیها و کهکشانها سودمند است. مردمک خروجی بزرگ (معمولاً ۷ میلیمتری با استفاده از ۷×۵۰) (عدسی شیئی(میلیمتر)/قدرت بزرگنمایی) این دستگاهها منجر به ایجاد بخش کوچکی نور جمع شده غیرقابل استفاده توسط افرادی میشود که مردمکشان به طور کافی گشاد نمیشود. مثلاً مردمک افراد بالای ۵۰ سال به ندرت بیش از ۵ میلیمتر گشاد میشود. همچنین مردمک خروجی بزرگ نور بیشتری را از آسمان جمعآوری میکند و به طور مؤثری کنتراست را کاهش میدهد و شناسایی اشیاء کمنور را دشوارتر میکند به جز احتمالاً مکانهای دور با آلودگی نوری اندک. بسیاری از اشیاء نجومی دارای بزرگی ۸ یا روشنتر مانند خوشههای ستارهای، سحابیها و کهکشانها فهرست شده در فهرست (اجرام) مسیه بیدرنگ در دوربینهای دوچشمی دستی دارای برد ۳۵ تا ۴۰ میلیمتر مشاهده میشوند، همانگونه که در بسیاری از خانوارها برای پرندهنگری، شکار و دیدن رویدادهای ورزشی یافت میشود. برای رصد خوشههای ستارهای، سحابیها و کهکشانهای کوچکتر بزرگنمایی دوربین دوچشمی عامل مهمی در قابلیت دید است، چرا که این اشیاء در بزرگنمایی دوربین دوچشمی معمولی بسیار کوچک به نظر خواهند رسید.
نمای شبیهسازی شده از چگونگی نمایان شدن کهکشان آندرومدا (مسیه ۳۱) در دوربین دوچشمی
دیدن برخی خوشههای باز, مانند خوشهی دوگانهی درخشان (NGC 869 و NGC 884) در صورت فلکی پرسیوس و خوشههای ستارهای کروی مانند M13 در صورت فلکی هرکول آسان است. در بین سحابیها M17 در صورت فلکی کمان و سحابی آمریکای شمالی (NGC 7000) در صورت فلکی ماکیان هم به سادگی قابل مشاهده هستند. دوربینهای دوچشمی میتوانند چند ستارهی دوتایی مانند ستارهی آلبیرو (منقار ماکیان) را در صورت فلکی ماکیان نشان دهند.
شماری از اجرام منظومهی شمسی که اکثراً کاملاً از چشم انسان ناپیدا هستند به طور معقولی با دوربینهای دوچشمی متوسط قابل شناسایی هستند از جمله حفرههای بزرگتر ماه؛ سیارههای تیرهی خارجی اورانوس و نپتون؛ «سیارههای کوچک» سیریز (سیارهی کوتوله)، وستا و پالاس؛ بزرگترین قمر زحل تیتان؛ و اقمار گالیلهای مشتری. هرچند که دیدن اورانوس و وستا در آسمان صاف و بدون آلودگی با چشم غیرمسلح امکانپذیر است، اما برای شناسایی آسانشان به دوربین دوچشمی نیاز است. دوربینهای دوچشمی ۱۰×۵۰ بسته به وضعیت آسمان و تجربهی رصدکننده به قدر ظاهری +۹.۵ تا +۱۱ محدود میشود. سیارکهایی مانند اینترامنیا، داویدا، یوروپا و هیژیا به قدری کمنور هستند که نمیتوان آنها را با دوربینهای دوچشمی معمولی مشاهده کرد. به همین ترتیب اقمار سیارهای به جز اقمار گالیلهای و تیتان و سیارههای کوتوله، پلوتون و اریس به قدری کمنور هستند که نمیتوان آنها را با اکثر دوربینهای دوچشمی مشاهده کرد. سایر اهدافی که دیدنشان دشوار است عبارتند از دورههای زهره و حلقههای زحل. فقط دوربینهای دوچشمی دارای قدرت بزرگنمایی بسیار بالا، ۲۰ برابر و بالاتر میتوانند حلقههای زحل را به میزان شناختپذیری نمایان سازند. گاهی اوقات دوربینهای دوچشمی پرقدرت میتوانند یک یا چند حلقه ابر را بر روی مشتری نشان دهند، البته اگر عدسی چشمی و شرایط رصد به قدر کافی خوب باشد.